فرازی از وصیتنامه شهید
بسمه تعالی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
سالها بود نماز می خواندم نماز جمعه می رفتم و روزه می گرفتم، عاشوار و تاسوعا عزاداری می کردم می گفتم مثلا چه می شود. الان می فهمم اگر جهاد اکبری بود جهاد اصغری بود اگر پایم لرزید می دانم همه کارهایی که انجام می دادم هیچ است. پس ای خدای عزوجل تو شاهدی من در راه تو قدم بر می دارم. شاید تردیدی هم که در دل من است به خاطر کوتاهی ام در امورات دینی است ولی باز می گویم آماده م برای جهاد اصغر، حتی مرگ و حتی مجروح.
خدایا هر چه دادی و ندادی از تو تشکر می کنم که دادنت شیرینی بر زندگی ام داد و اگر ندادی که از روی حمت بود. و شاید می دادی زندگی ام را تلخ کرد که ندادی. پس باز هم تشکر می کنم.
دلم گاهی به حال دلم می گیرد بیچاره دلم...
گاهی به گذشته فکر می کنم این همه عمر که سپری کردم اگر به بطالت و بیکاری نمی گذشت چه می شد.
989.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز
یکشنبه بیست و پنجم ماه ذی القعده
دحوالارض
از اعمال خاصه امروز
زیارت آقا و مولایمان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است .
از دور یا نزدیک با پای جسم یا دل
به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
به حضرت سلام می دهیم .
#امام_می_شنود_بگو
آنقدر حرم می رفت که توی خانه معروف شده بود به کبوتر حرم. چندین بار به خانواده اش گفته بود: «من وقتی جبهه هستم لطف خدا شامل حالم میشه و از همه کس و همه چیز منقطع می شم ولی دلم پر می کشه برای زیارت امام رضا(ع).»
کنکور که داد دانشگاه علوم مشهد قبول شد. انگار که بال درآورده باشد. خوشحال بود. درس خواندن در جوار علی بن موسی الرضا(ع) برایش لذت دیگری داشت.
آخرین باری که اعزام شد اول رفت حرم یک دل سیر زیارت کرد. چیزی طول نکشید که پیکر بی جانش برگشت. وقتی وصیتنامه اش را باز کردند نوشته بود: «بدنم را ببرید کنار قبر امام رضا(ع) و برایم زیارت نامه بخوانید.»
#شهید_محمد_قاسمیان_شیروان
محمد قاسمان شیروانی، در سال 1342 در شهر شیروان دیده به جهان گشود وی به عنوان یک نیروی انقلابی مؤمن قبل از انقلاب نیز در صف اول مبارزه با رژیم شاه حضور داشت و با پیروزی انقلاب اسلامی 1357 نقش عمده ای در مبارزه با توده های ضد انقلابی ایفا نمود، ایشان با شروع جنگ تحمیلی در حالی که تنها 16 سال داشت از طریق بسیج به جبهه های حق عیله باطل شتافت و در خط مقدم مبارزه عیله دشمن تا پای جان ایستادگی کرد.
وی در مدت حضورش در جبهه درپست های مختلف از جمله نیروی اطلاعات عملیات و غواص در جزیره مجنون حضور داشت تا اینکه بعد از 7 سال حضور مؤثر در جبهه های حق علیه باطل در تاریخ 1365/10/21 پس از انجام رشادت های فراوان در حالی که تنها 22سال داشت با اصابت گلوله به قلبش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
مادر شهید قاسمیان می گوید:
اخلاق محمد بیست بود هرگز عصبانی نمی شد به قدری مهربان بود که همه جذب اخلاق او می شدند، کلام نرم و جذاب از ویژگی های اخلاقی محمد بود، هرگاه می خواست کسی را به مسیر درست راهنمایی کند فقط با لحن مهربان و استدال قوی این کار را انجام می داد البته صبر وتحمل محمد برای ما درس است ایسان با وجودی که وظیفه سخت و سنگینی را در جبهه به عهده داشت هیچ گاه پیش ما یا دوستانش گله وشکایت نکرده بود. اگر بگیم محمد معلم ما در زدگی بود گزاف نگفته ام .
علاقه محمد به امام خمینی آنقدر زیاد بود که تا فرمان امام(ره) را در خصوص جهاد شنید، بدون لحظه ای معطلی به جبهه رفت، البته علاقه پسرم به امام خمینی(ره) به اندازه ای بود که می گفت تا زمانی که دانشگاه امام نباشد حاضر نیست به دانشگاه برود و البته چنین هم شد او بعد از پیروزی انقلاب دردانشگاه فردوسی پذیرفته شد.
محمد آنقدر مهربان بود که دوست نداشت ما قصه او را بخوریم به همین جهت هیج وقت به ما نگفته بود که در جبهه مسئولیتی چون عملیات اطلاعات را برعهده دارد و ما نمی دانستیم که او در سرما زمستان و گرمای تابستان به عنوان غواص به کار شناسایی می رفته وچرا که درتمام تماس های تلفنی اش می گفت، در آشپز خانه و کار بخور و بخواب مشغول است.