eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️به مناسبت #شهادت_جناب_میثم_تمار🌷 🍃ای آبروی نخل، به دست زبان تو حرفی بزن که وسعت تاریخ، جان تو ✨خرمای عشق از شجر آل مصطفی چیدی و عالمی‌ست گرفتار خوان تو  🍃میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی‌ست شعرم دخیل بسته درِ آستان تو ✨عالم تمام، حادثۀ عشق حیدر است عشقی که دود داده همه دودمان تو 🍃باید عطش چشید به صحرای کربلا یا اینکه سوخت جان و تن خود بسان تو ✨تا سر دهم کنار تو فریاد «یا علی» باید به جان طلب بکنم آرمــــان تو 🍃ذکر علی حقیقت مکتوم عصر ماست میثم بیا، عجیب زمانه، زمان تو ... 🍃🌹 @rahbaram_seyed_ali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#کم_نظیر_درتاریخ ... امام خامنه‌ای(مدظله العالی): بنده از قدیم به برادران هزاره افغانستان نگاه ستایش‌گرانه‌ای داشتم.امید من این است که در قیامت از شفاعت #شهدای شما [فاطمیون]بهره‌مند شویم🌷
دوازدهمین روز از چله شانزدهم سر سفره شهید 🌷 سید حسین حسینی 🌷هستیم
با آقاجانم خیلی راحت بودم. 😊 همیشه با هم صحبت می‌کردیم. هروقت مرا می‌دید، حتی زمانی که ازدواج کرده بودم، مرا محکم در بغل می‌گرفت و می‌بوسید. 😍پدرم همیشه به مادرم می‌گفت: زینب مال من است، اون دو تای دیگر(احمد و زهرا) مال تو، و می‌خندید.😄 نمی دانم؛ شاید چون سرنوشت خودش بیشتر با حضرت زینب(س) گره خورده بود، این را می‌گفت.☝️ وقتی می‌خواست به سوریه برود، به او گفتم: آقاجان، این همه سال رفتی، بس نیست؟ مامان، ما را تنها بزرگ کرد. دیگر بس است. به‌خاطر ما نه، به‌خاطر مامان.😔 پدرم مکثی کرد و گفت: حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) تنهاتر از شما هستند. داستان عاشورا را شنیده‌اید؟ 😭 کربلا می‌دانید کجاست؟😭 و بعد شروع کرد  به روضه‌خواندن ... سردار رشید اسلام 🌺 رزمنده هشت سال دفاع مقدس 🌺 جانشین فرمانده فاطمیون 🌺 شهید مدافع حرم 🌺سید حسین حسینی 🌺 #پدر فاطمیون 🌺
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
با آقاجانم خیلی راحت بودم. 😊 همیشه با هم صحبت می‌کردیم. هروقت مرا می‌دید، حتی زمانی که ازدواج کرده
سردار شهید سیدحسین حسینی یکی از فرماندهان فاطمیون بود. او متولد سال 1345 بود. شهید«سیدحسین حسینی» معروف به سید از دوستان و همرزمان قدیمی ابوحامد در سپاهیان محمد رسول الله بود که در جریان دفاع از حرم جزو اولین نیروها و گروه 22 نفره‌ای بود که به همراه ابوحامد به سوریه رفتند. او معاون ابوحامد و مسئول حفاظت فاطمیون بود. «حسینی» سومین شهید فاطمیون بود که بعد از شهادت او شهید فاتح به عنوان جانشین ابوحامد انتخاب شد. شهید حسینی در بین نیروها به پدر فاطمیون معروف بود.
وقتی در کودکی پدرش را در عراق از دست داد به همراه عمویش به ایران آمد و ماندگار شد. دشمن بعثی وارد ایران شده بود و برخی از مناطق مرزی ایران را اشغال کرده بود. یکسالی با همسرش عقد کرده بود که به جبهه حق علیه باطل رفت و در کنار برادران ایرانی خود علیه بعثی‌ها جنگید. از جبهه بازگشت و زندگی مشترکش را آغاز کرد. هنوز فرزند آخرش متولد نشده بود که به افغانستان برای جهاد «فی سبیل الله» عزیمت کرد و در بخش بهداری مشغول به خدمت شد. با آغاز بحران سوریه و بحث تشکیل گروهی از سوی دوستان افغانستانی‌، دوستانش به سراغش آمدند و او بی‌درنگ دعوتشان را لبیک گفت. اولین جانشین فرمانده لشکر فاطمیون بود که گفته می‌شود در انتخاب نام فاطمیون نقش اصلی را داشت. او میان رزمندگان افغانستانی با عنوان «پدر فاطمیون» شناخته می‌شود. بعد از تشکیل فاطمیون او به عنوان جانشین سردار شهید علیرضا توسلی(ابوحامد) منصوب شد
شهید حسینی در عملیات‌های خیبر(1 تا9) در منطقه سوریه و غوطه شرقی شرکت داشت. سرانجام اواخر مرداد 1392 اطراف حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) بسیار ناامن می‌شود. عملیات می‌شود و تکفیری‌هایی که قصد تعرض به حرم را داشتند، متواری می‌شوند و عملیات موفقیت آمیز به پایان می‌رسد. اما روز بعد، صبح جمعه که شهیدحسینی همراه با شهید کلانی برای سرکشی به مناطق آزاد شده می‌روند یعنی 30 مرداد 1392 آخرین برگ از زندگی شهید سیدحسین حسینی ورق می‌خورد. خمپارهایی میان او و شهید کلانی فرود می‌آیند و سرانجام هر دو به آرزوی خود یعنی شهادت می‌رسند
ایشان خیلی به حضرت زینب س ارادت داشتند و همیشه خطبه‌های حضرت زینب رو برامون میخوندن 😍 و هدف اصلیشون دفاع از اسلام و شیعیان بود.🌸 خیلی خیلی به صله رحم اهمیت میدادند همچنین همیشه نمازشان رو سر وقت میخوندند بسیار مهربان بودن 😊و خیلی زیاد دختراشونو دوست داشتن. همیشه بعد نماز صبح تا طلوع آفتاب قرآن میخوندن که خیلی برای ما دلنشین بود و روزه زیاد میگرفتند.🌸 پدرم هیچوقت من یا خواهرم رو به پوشیدن چادر یا داشتن حجاب اجبار نکردن☝️ ولی با صحبت های دلنشین و توصیفات قشنگی که از حجاب برای ما داشتن ما خودمون بسمت حجاب و چادر مشتاق بودیم .🙂😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا