شهید حسینی در عملیاتهای خیبر(1 تا9) در منطقه سوریه و غوطه شرقی شرکت داشت. سرانجام اواخر مرداد 1392 اطراف حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) بسیار ناامن میشود. عملیات میشود و تکفیریهایی که قصد تعرض به حرم را داشتند، متواری میشوند و عملیات موفقیت آمیز به پایان میرسد. اما روز بعد، صبح جمعه که شهیدحسینی همراه با شهید کلانی برای سرکشی به مناطق آزاد شده میروند یعنی 30 مرداد 1392 آخرین برگ از زندگی شهید سیدحسین حسینی ورق میخورد. خمپارهایی میان او و شهید کلانی فرود میآیند و سرانجام هر دو به آرزوی خود یعنی شهادت میرسند
ایشان خیلی به حضرت زینب س ارادت داشتند و همیشه خطبههای حضرت زینب رو برامون میخوندن 😍
و هدف اصلیشون دفاع از اسلام و شیعیان بود.🌸
خیلی خیلی به صله رحم اهمیت میدادند همچنین همیشه نمازشان رو سر وقت میخوندند بسیار مهربان بودن 😊و خیلی زیاد دختراشونو دوست داشتن.
همیشه بعد نماز صبح تا طلوع آفتاب قرآن میخوندن که خیلی برای ما دلنشین بود و روزه زیاد میگرفتند.🌸
پدرم هیچوقت من یا خواهرم رو به پوشیدن چادر یا داشتن حجاب اجبار نکردن☝️ ولی با صحبت های دلنشین و توصیفات قشنگی که از حجاب برای ما داشتن ما خودمون بسمت حجاب و چادر مشتاق بودیم .🙂😍
💕 روز مباهله💕
🌹مباهله،
روز اثبات نبوت
پیامبر گرامی اسلام است.
مباهله، روز عزت اسلام است.
🌹محمد بود و حسین
در آغوشش می خندید ...
برق چشمان حسین از همان دور،
در دل مسیحیان اثر کرد
«حسینُ مِنّی و انا من حسین!»
🌹فاطمه، علی، حسن و حسین؛
چهار غیور آسمانی.
«خدایا! اینها اهل بیت من هستند!»
🌹مباهله، مهر تأییدی است
بر ولایت علی(ع).
مباهله، برافرازنده پرچم ولایت
علی(ع) بر مدار هستی است.
🌹مباهله، نمایشگر جایگاه
والای اهل بیت(ع) است.
اگر محمد(ص) دعا می کرد،
اگر اهل بیتش آمین می گفتند ...
🌹روز مباهله، روز عزت و افتخار
شیعه مبارک باد!
روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک!
💐التماس دعای فرج💐
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری شهدایی قسمت 426
📺 روایتی از زندگی جانباز مدافع حرم که با چشمهایش حرف میزند
سردار سليماني به مسئولين اطلاعات لشكر مي گفت: «اگر مي خواهيد فرماندهان ما را توجيه كنيد مثل حميد حسابي مقدم توجيه كنيد». هميشه روال كار اين بود كه يكي از مسئولين اطلاعات، تعدادي از فرماندهان را با خودش براي نفوذ تا دل دشمن مي برد. تمام نقاط كليدي عمليات را به آنها نشان مي داد و آنها را توجيه مي كرد كه از چه مسيري، چه موقع با چه تعداد نيرو و به چه نحوي وارد عمل شوند.
حميد حسابي آنقدر نترس و جسور بود تا عمق نيروهاي دشمن نفوذ مي كرد. فرماندهاني كه با حميد حسابي براي توجيه مي رفتند، وقتي برمي گشتند به سردار سليماني مي گفتند: «ما را ديگر با حميد حسابي نفرستيد، حميد بايد تا جايي برود كه صداي عراقي ها را بشنود، بعد ما را توجيه كند.»
حميدرضا حسابي مقدم در سال 1344 در شهرستان زابل ديده به جهان گشود و هنوز يک بهار از عمرش نگذشته بود که در سوگ پدر نشست. دوران تحصيل را تا مقطع دبيرستان با موفقيت و نمرات عالي در زادگاهش ادامه داد. در سال 66 در آزمون سراسري شرکت کرد و در رشتهي مهندسي امور زراعي دانشکده کشاورزي زابل پذيرفته شد. اما به جاي دانشگاه، خط مقدم جبهه را انتخاب کرد. از سال 61 تا هنگام شهادت بارها به جبهه اعزام گرديد و در عملياتهاي متعدد لشکر ثارالله علیه السلام شرکت کرد و با وجود جراحت بار ديگر در ميدان رزم حاضر شد. حميد مداح و ذاکر اهلبيت (علیهم السلام) بود. در عمليات والفجر ۸ يازده ترکش به بدنش اصابت کرد، چندي بعد به همراه شهيد خمر در کربلاي پنج حضور یافت و حماسه آفرید. او در روزهاي پاياني جنگ فرماندهي يکي از گروهانهاي گردان 409 را در برابر تک سنگين دشمن به عهده داشت. در همين روزها حنجرهي آن مداح اهلبيت با اصابت تير مستقيم دشمن پاره پاره و به فيض شهادت نايل شد.