هاشم با پيروزي انقلاب اسلامي به زادگاهش برگشته و فرماندهي كميته مبارزه با اشرار منطقه را بر عهده گرفت.
او با شروع غائله كردستان براي مبارزه عليه دشمن عازم منطقه غرب شد و پس از مدتي مسئول واحد عمليات و اطلاعات تيپ المهدي شده و براي آزادسازي شهرهاي كردنشين و پادگان حاج عمران مسئوليت يكي از محورهاي عملياتي را بر عهده گرفت.
اعتمادي با شركت در اين عمليات (والفجر 2) در منطقه حاج عمران از ناحيه پاي راست مجروح شد.
او پس از بهبودي در سال 1362 با دختري مؤمن و پاكدامن پيماني آسماني بست و با برگزاري مراسمي ساده مدتي پس از ازدواجش دوباره پاي در صحنه پيكار نهاد و به دليل حضور او در عملياتهاي مختلف و كسب تجربه فراوان از طرف قرارگاه كربلا به منظور سازماندهي گردان قائم (عج) به تيپ امام حسن (ع) انتخاب شد و در پاييز 1365 با سمت فرمانده تيپ در جلسه شوراي فرماندهان لشگر شركت نمود.
اعتمادي در عمليات كربلاي چهار، مجدداً مجروح شد اما او روحي خستگي ناپذير داشت و پس از 2 روز مرخصي به جبهه بازگشت.
در عمليات كربلاي 5 مسئوليت يكي از محورهاي عملياتي را بر عهده داشت و در حاليكه چگونگي فتح جاده آسفالته (دوعيمي - بصره ) را به حاج نبي (فرمانده لشگر) گزارش ميكرد بر اثر انفجار گلوله آرپيجي در كنارش از ناحيه دست راست مجروح شد ولي با همان وضعيت به طرف خط مقدم حركت كرد و سرانجام در تاريخ 25/10/65 هنگامي كه براي شناسايي رفته بود هدف گلولههاي دشمن قرار گرفت و با دستي مجروح و چشمي خون آلود همچون قمر بني هاشم در عروج سوار بر اسب سپيد شهادت به پرواز درآمد و از فراز زمين شلمچه به آسمان لايتناهي اوج گرفت.
پس از اقامه نماز صبح ، زیارت عاشورا را خواند و سپس به سجده رفت . چیزی نگذشت که خوابش برد ودر عالم رویا دید : زیر درختی که شاخه هایش تا آسمان بالا رفته و درمیان ابرهای سفید ناپدید شده ، دراز کشیده است ، یکباره به نظرش می رسد که زمین به لرزه در می آید .چشم باز می کند وبه صحرای بی آب وعلف پیش رویش نگاه می کند . از سمت چپ هزاران اسب سیاه با سوارانی سیاه پوش ، واز سمت راست هزاران اسب سفید باسوارانی سفید پوش به هم نزدیک می شوند . ناگهان دچار دلهره واضطراب می شود . از جا برمی خیزد ، اما احساس می کند پاهایش مانند دو ستون سنگی به زمین چسبیده اند . اسبهای سیاه لحظه به لحظه نزدیک ونزدیک تر می شوند ، ناگهان اسب سفیدی از خیل اسبان جدا شده وبه سوی او می تازد و همین که به او می رسد ، سوار سفید پوش آن سرنگون می شود . تیری بر بازو وتیری بر چشم سوار نشسته و ازجای زخم به جای هر قطره خون ، گل سرخی فرو می چکد . سوار دست دراز کرده و شمشیرش را به طرف او می گیرد ، یکباره پاهایش از زمین جدا می شوند ، پیش می رود و شمشیر را از دست سوار مجروح می گیرد و بر پشت اسب می نشیند . اسبان سیاه به طرفش هجوم می برند ، اسب سفید ناگهان به پرواز در می آید و از فراز درخت به سوی چشمه نور ی که در سینه آسمان می درخشد ، اوج می گیرد .....
هاشم سر از سجده برداشت و پدرش را روبروی خود دید ، آنگاه پدر نزدیک تر رفت ، نگاه را در نگاه او گره زد و آهسته گفت : " هر کاری که صلاحه بکن .... دلت می خواد بری جبهه برو ... "
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظرتون حذف نام شهید از تابلوهای شهر، موضوع بی اهمیتی هست؟
صحبتهای علی اکبر رائفیپور درباره پشت پرده حذف نام شهید از تابلوها و کتابهای درسی توسط اصلاحطلبان
#کوچه_شهید
📢عزیزان #حجت_تمام_شد
نائب امام زمان فرمان صادر کردن
هر عزیزی در حد توان برای هر چه باشکوه تر شدن اربعین تلاش کنه
🔹 #یکی با رفتن به #اربعین
🔸 #یکی با کمک به زوار #اربعین
🔹 #یکی با کمک به موکبهای #اربعین
🔸 #یکی با ترغیب مردم برای سفر #اربعین
🔹 #یکی با تهیه پکهای فرهنگی #اربعین
🔸 #یکی با برپایی موکب های بین راهی
🔹 #یکی با تبلیغ #کمپین_خیرین_اربعین
🔸 #یکی با جابجایی مسافران #اربعین
🔹 #یکی با کمک به #کمپین_خیرین_اربعین
هر توانایی داری « #مالی، #فنی، #قدمی، #قلمی، #نفسی و...»در این راه دریغ نکن شمایی که منتظر ندای #هل_من_ناصر امام زمانت هستی الان نائب امام زمانت فرمان صادر کرده #لبیک بگو در رکابش تلاش کن
#الحسین_یجمعنا
◾️ ان شاءالله امسال از نجف تا کربلا به امامت امام زمان (عجل الله تبارک و تعالی )
حاج مهدی رسولی4_5866205648730981598.mp3
زمان:
حجم:
9.58M
🔊 | دلم تنگ شهیدان است امشب ...
در آرزوی #شهادت
🎤🎤حاج مهدی رسولی
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیرت آور است؛ نیست؟
اینکه این همه شهید
بر سر تمام کوچه ها ی شهر ایستاده اند
تا نشانی مسیر خانه های ما شوند
اینکه این همه شهید رفته اند
تا بهانه ی ترانه های ما شوند
حیرت آور است؛ نیست؟
شعرخوانی رضا یزدانی در محضر رهبر انقلاب