الحقنی بالصالحین«یرتجی»
پيامبر صلي الله عليه و آله : عَلَيْكُمْ بِالزَّبيبِ فَإِنَّهُ يَكْشِفُ المِرَّةَ وَيَذْهَبُ بِالْبَ
سلام علیکم دوازدهمین روز از چله هجدهم🌟 مهمان سفره شهید 🌷 محسن وزوایی 🌷هستیم .
🌷شهید محسن وزوایی🌷
تاریخ تولد: 5 مرداد 1339
محل تولد:تهران
محل شهادت:عملیات بیت المقدس
تاریخ شهادت: 10 ارديبهشت 1361
از بیمارستان ڪه مرخص شد، هنوز به ماه نرسیده، رفت جبهه !
حسابی عصبانی شدم ...
بهش گفتم :
محسن !
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی ؟
تو ڪه دست راستت ڪار نمیڪنه !
عضله بازوی دست راستش ڪاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرڪت میڪرد !
...به همان انگشت سبابه اش اشاره ڪرد و گفت:
مادرم ببین !
خدا این انگشت را برای من سالم نگه داشته !
برای چڪاندن ماشه تفنگ !
همین یه انگشت ڪافیه !
...و در حالی ڪه سعی میڪرد اشڪ هایش را از من پنهان ڪند
گفت :
مادر !
دلم بدجوری هوای ڪربلا رو ڪرده !
به او گفتم :
من چشام آب نمیخوره تو بری ڪربلا رو ببینی !
ڪربلا رو نمی بینی ڪه هیچ، ما رو هم به فراق خودت می نشونی !
...ڪمی تامل ڪرد و گفت :
مادر جان !
من ڪربلا رو برای خودم نمیخوام !
برای نسل های بعدی میخوام !
برای 7-8 سال آینده !
#شهدا
امداد آسمانی
عمليات بازيدراز قربانگاه بچههای گردان 9 بود. هلیکوپترهای عراقي در آسمان میچرخیدند و به صورت مستقيم به سمت سنگرهاي بچهها شليك میکردند. هرلحظه قامت جواني بر خاك میافتاد. ناگهان يكي از نيروها به طرف محسن رفت و با ناراحتي گفت: «پس آنهایی كه قرار بود ما را پشتيباني كنند، كجا هستند؟ كجاست نيروهايي كه قرار بود بيايند؟ چرا بچهها را به كشتن میدهی؟» وزوایي سرش را برگرداند. نگاهي به آسمان انداخت. همه را صدا زد. صدايش در فضا پيچيد: «الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل...»، بچهها شروع به خواندن كردند. در همين لحظه يكي از هلیکوپترها بهاشتباه تانك عراقي را به آتش كشيد و دو هلیکوپتر ديگر به يكديگر برخورد نمودند. آري ايمان آن است كه مطمئن باشي همهجا خدا با توست.
منبع: روزنامه کیهان
شهید محسن وزوایی
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دست قدرت الهی در ٨ سال دفاع مقدس
🔺ببینید چطوری در عملیات بازیدراز خدا به رزمندگان اسلام نصرت عطا کرد.
👤روایت شهید محسن وزوایی از اسیر کردن ۳۰۰ کماندوی عراقی توسط ۶ رزمنده آن هم فقط با یک فریاد ...
🔸آثار مجروحیت برگردن شهید محسن وزوایی مشخص است.
1_4085042.pdf
حجم:
17.08M
📘 کتاب خواندنی
" ققنوس فاتح "
شهید محسن وزوایی