eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
70 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ امام خامنه‌ای : 💠 من به این جوانان فلسطینی گفتم، شما بدانید، یک نسل بیدار شده؛ یک نسل به میدان آمده است؛ مگر می‌توانند آن را با این حرف‌ها خاموش کنند؟ تعدادی با ارتکاب جنایت و ارهاب، تعدادی از جوانان و مظلومین را به قتل می‌رسانند؛ اما خون‌های این‌ها درخت نهضت فلسطین و انقلاب را آبیاری می‌کند. انتشار به مناسبت روز همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی @khamenei_shohada
بایــد بــروم ••• کربلای ۵ ‌شیمیایی شده بود او را به عقب منتقل ڪـردند باید استراحت می‌ ڪرد ...و تحت نظر پزشڪ می‌ بود اما پاکت داروهایش را برداشت و به منطقه برگشت ...!!بچه هـا هرچه اصرار ڪردندحالِ شما خوب نیست برگردید عقب و استراحت کنید قبول نڪرد می‌گفت: « الان عملیاته و بچه‌ها به من نیاز دارند من نسبت به نیروهام مسئولم ،نمی‌تونم تنهاشون بزارم و استراحت ڪنم بایـد ‌ڪنارشون باشم ...» ماسڪش را بر می داشت بچه ها را هدایت می ڪرددارویـش را می خـورد و دوباره ماسڪش را می زد ... محراب در همین عملیات "شهید" شد . ــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃🌸 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_هشتاد_و_یکم ✍ باید حدسش را میزدم. سرش را می بریدی از اصولش نم
💐🍃🌸 🍃🌸 🌸 ✍ آن ظهر درست در وسط حیاتِ امامزاده شکستم و تکه هایم را به خانه آوردم. هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمیکرد که این قهرمان تا این حد پتانسیلِ خباثت داشته باشد. وقتی به خانه رسیدم چون مرده ای بی حرکت رویِ تخت اتاقم مچاله شدم. و اندیشیدم به حرفهایی که از دهانم پرتاب شد و اَدایِ دِینی که راضیم کرد. نمیدانم چقدر گذشت که به لطفِ کیسه ی داروهایم، به کمایِ خستگی فرو رفتم. اماوقتی با تکانهایِ دانیال و قربان صدقه هایش بیدار شدم که نجوایِ الله اکبر حس شنواییم را قلقلک میداد... چند ثانیه با پلک زدن هایِ متمادی، تصویر تار برادر را به بازی گرفتم و یادم نبود چه به سر غرورم آمده، که ناگهان برق وجودم را تحت الشعاع خودش قرار داد. وجودی پر از تکه های جامانده در حیاط امامزاده... دانیال دستی نوازش وار به صورتم کشید: - خواهر گلم.. پاشو.. رنگ به صورتت نیست.. پروین میگه هیچی نخوری.. چرا انقدر اذیتم میکنی؟؟ پاشو..پاشو بریم یه چیز بذار دهنت. و بیچاره برادر که نمیدانست سارایِ یک دنده و کله شق، امروز به حکم دل، بازی را رها کرده بود. باید زندگیِ کوتاهم را پیچیده و پر عذاب نمیکردم. چند ساعت قبل همه چیز تمام شده بود. خدا مهربانتر از آنیست که فکرش را میکردم. شاید اگر تمام آن حرفها در امامزاده زده نمیشد، من هنوز هم دلباخته ی آن مرد مغرور بودم و تندیس اش میخ میشد بر دیوار قلبم. حداقل حالا غرورش مرا بیزار کرده بود. لبخند زدم و نشست. به چشمانِ غم زده اش خیره شدم. تا به یاد دارم غصه ام را روزیِ روزهایش میکرد این یگانه برادر...
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃🌸 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_هشتاد_و_دوم ✍ آن ظهر درست در وسط حیاتِ امامزاده شکستم و تکه ه
حالا در اوجِ ناراحتی خوشحال بودم که در باقی مانده ی اندکِ عمرم، خدا.. مادر.. دانیال .. امامزاده ی چند کوچه بالاتر.. و حتی پروینِ تپل و مهربان هست... رویِ مبلهایِ سالن نشستم. دانیال از پروین خواست تا برایم غذا گرم کند. اما من چای و نان پنیر میخواستم. پروین یک سینی با نان و پنیر آورد. دانیال کنارم نشست. چای را شیرین کرد و با مهربانی لقمه ایی دستم داد. خوردم.. جرعه ای از چای و تکه ای از لقمه... نه.. هیچکدام نمیداد.. ساده ی ساده ی بود؛ معمولیِ معمولی.. نفسی عمیق کشیدم و لبخندی تلخ بر لبانم نشست. از خوردن دست کشیدم و دانیال اعتراض کرد. فایده ای نداشت. پس در سکوت تماشایم کرد. باید نماز مغرب و عشا را میخوانم، از جایم بلند شدم تا به اتاقم بروم که صدایم زد. ایستادم. - سارا.. یکی از همکارام بعد از شام، با خانواده اش میاد واسه شب نشینی... مادر که مریضه، انتظاری ازش نمیره.. تو رو خدا تو دیگه نرو خودتو تو اتاق حبس کن. از ظهر تا الانم که خوابیدی، خستگیتم حسابی در رفته.. بیاو آبرویِ داداشتو بخرو یه ساعت کنار خونوادش بشین که یه وقت فکر نکنن که بی کس و کارم. یه لباس شیکو پوشیده تنت کن. میگم پوشیده چون بچه های نظامی همه شون مذهبین. عاشقتم زشتِ داداش..😘 لبخند زدم و با تکانِ سر حضورم را برایش محکم کردم. این برادر ارزشش از هر چیز برایم بیشتر بود. دانیالی که به خودش اجازه نداد حتی یک کلمه از مکالمات امروزم با حسام بپرسد. بعد از نماز و شام، به سراغ کمد لباسهایم رفتم. مدتی بود که سعی میکرد حجابم کامل باشد، هر چند که هنوز شیوه ی درستش را نمیشناختم. ⏪ ...
🔻 لوح | ؛ خیمه جهانی اباعبدالله 🔹 رهبر معظم انقلاب: اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راه‌پیمایی هر سال به وجود می‌آید بین‌المللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیه‌السّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بین‌المللی شد، جهانی شد. ۹۸/۶/۲۷ ــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌹🕊 دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی تمام دار و ندارم فدای حضرت مهدی اگر که دیده براهی,بخوان دعای فرج را ظهور او برساند,خدای حضرت مهدی ✨ صبحت بخیرتمام دنیای من✨❤️ ــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
خاص بودن یعنی: با بودن در مسیر بودن عطر را داشتن رنگ را داشتن اخلاص را داشتن مورد عنایت بودن تا در دام افتادن نه در دام دنیا و شیطان افتادن ــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــ @khamenei_shohada
29.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷بسم‌ رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زمـــزمــه لب همـــه مـــدد امیــر علقـمـــه گمــنام و بی نشـــون شدن شبیه بــی بــی فاطمــه جمعه شب ها با چشم گریون یه مادر پیر میون گلزار شهیدان میشه زمین گیر چـادر سیاهــش روی ســر عصا به دسـت شکــسته پــر دنبال قبــر بچشـــه مـــادر مفــقــود الاثـــر همه مادران پاکدامن علی الخصوص مادران صبور شهدا ــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#کلیپ_اختصاصی 🌷بسم‌ رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زمـــزمــه لب همـــه مـــدد امیــر علقـمـــه گمــنام و ب
سلام و درود خداوند بر ارواح طیبه شهدا از صدر اسلام تاکنون و در آینده . 🌷زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست ( مقام معظم رهبری حفظه الله روحی فداک)🌷 . 🔰تلنگری به خودم و ....👇 . ⭕ حداقل کاری که ما میتوانیم در قبال این همه ایثار شهدا و خانواده شهدا انجام دهیم یادکردن شهدا با ذکر یک صلوات بر محمد و آل محمد است 😢 افسوس که از همین هم دریغ میکنیم 😢 . ــــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــ @khamenei_shohada
🔰 روایت سردار شهید حاج از سردار شهید حاج مهدی زندی نیا؛ فرمانده تیپ ادوات لشکر ۴۱ ثارالله 🌷 به عنوان پاسدار نمونه لشکر انتخاب شده بود. وقتی می آمد هدیه اش را بگیرد ،به سختی قدم برمی داشت. با چشم های خیس و گریان نگاهم کرد و گفت: «من پاسدار نمونه نیستم؛ حاجی به من ظلم کردی.» احساس کردم با تمام وجود به زمین فرو رفت. هیچ وقت شرمندگی آن لحظه را فراموش نمی کنم.. 📎 مجموعه مثل خودش ،تهیه شده در حوزه هنری کرمان ـــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــ @khamenei_shohada
هدایت شده از KHAMENEI.IR
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قسمت اول مستند «در لباس سربازی» 🔰 «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبهه‌ها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیرماه سال ۶۰ است. 🔻 در این مستند، برخی تصاویر، فیلم‌ها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفته‌ی آیت‌الله خامنه‌ای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است. 💻 @Khamenei_ir