eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
70 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🥀شهید مدافع حرمی که با شهادت زبانش باز شد🥀 🌷شهید مدافع حرم 🌷 ▪️نام:مهدی عزیزی ▪️نام پدر:محمد 📅ولادت:1361/7/1 ( تهران ) 📅شهادت:1392/5/11 ( سوریه ) ▪️وضعیت تاهل:مجرد ▪️نام جهادی:نداشتند ▪️مسئولیت:رزمنده ـــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
‍ ‍ 🥀شهید مدافع حرمی که با شهادت زبانش باز شد🥀 🌷شهید مدافع حرم #مهدی_عزیزی🌷 ▪️نام:مهدی عزیزی ▪️نام
❤️علاقه و خصوصیات اخلاقی: 📿مادر شهید:  از بچگی فردی خاص بود و هیچ وقت گریه نمی‌کرد، طوری بود که من گمان کردم مشکلی دارد که گریه نمی‌کند اما دیدم نه، او فقط لبخند می‌زند. خیلی زود راه افتاد و اولین کلامی که به زبان آورد «شهیدم کن» بود طوری که مادربزرگش تعجب می‌کرد که زبانش با این کلمه باز شده است. بسیار ولایتی به تمام معنا بود در زمان فتنه 88 بود که 10 روز بود او را ندیده بودیم و بعد از 10 روز که آمد دیدیم که 10 کیلو لاغر شده به منزل آمد و با عجله حضرت آقا را برداشت و گفت: این عکس‌ها را به موتورم می‌چسبانم تا ببینم چه کسی جرات می‌کند به حضرت آقا حرف بزند. یک عکس تمام قد از حضرت آقا را در خانه چسبانده بود هر صبح که بیدار می‌شد اول به امام زمان سلام می‌کرد و بعد به حضرت آقا سلام می‌داد. عشق به ولایت او  به گونه‌ای بود که اگر از تلویزیون بیانات حضرت آقا پخش می‌شد همان موقع بلند می‌شد و می‌ایستاد.  از پولش چیزی برای خود پس‌انداز نمی‌کرد و همیشه آن را به دیگران کمک می‌کرد و  با شهید هادی ارتباط عاطفی زیادی داشت.هر كسي با هر منش و رفتاري اگر با او ارتباط برقرار مي كرد، با او رفيق مي شد. مهدي مي گفت كه شايد اين رفتار و اين اخلاق من تأثير خودش را بگذارد و از راه اشتباهي كه انتخاب كرده اند برگردند. مهدي در عمل جذب حداكثري داشت. در جلسات قرائت و روخوانی قرآن شرکت می‌کرد و به جز تلاوت قرآن عامل به آیات الهی بود، همواره به ما توصیه می‌کرد حرمت قرآن را با عمل به دستورات آن حفظ کنید. البته به حرمت ظاهری قرآن هم اهمیت می‌داد و هیچگاه قرآن را روی زمین نمی‌‌گذاشت. پاي ثابت مكتب آيت‌الله ‌حق‌شناس بود. در يكي از جلسات كه با دوستانش در محضر استاد حضور پيدا كرده بود، آيت‌الله ‌حق‌شناس به ايشان يك دستمال اشك داده بود. مهدي هم آن دستمال را همراه داشت تا هر موقع براي اهل‌بيت(ع) گريه كرد اشك‌هايش را با آن پاك‌كند. مادر مي‌گويد مهدي دستمال اشك را نگه داشته بود تا در كفنش بگذارند و ادامه مي‌دهد: «در يك جلسه كه مهدي در محضر استاد مي‌رود، آيت‌الله ‌حق‌شناس تا او را مي‌بيند به گريه مي‌افتد. دوستانش تعجب مي‌كنند كه چرا استاد گريه مي‌كند و چه رازي بين او و مهدي وجود دارد؟ و هيچ‌كسي نمي‌دانست كه مرد خدا در چهره آفتاب سوخته شاگردش، نور شهادت را مي‌بيند. مهدي همه راز و نيازش با امام حسين(ع) بود.» به گفته مادر اين شهيد بزرگوار به جز روزهاي عيد هميشه لباس مشكي به تن داشت. معتقد بود بعد از مصيبت حضرت زينب(س) بايد هميشه عزادار بود.  ــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ @khamenei_shohada
وﻗﺘﯽ توی جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ🌹 ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎلی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ قرار دارد....🌹 ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ! ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ🌹 ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ🌹 ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ، ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ🌹 ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.🌹 ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ.🌹 ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ🌹 ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ.🌹 پ.ن،: گاهی به همین راحتی می‌توان خدا را دید....🌹 ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
‍ ‍ 🥀شهید مدافع حرمی که با شهادت زبانش باز شد🥀 🌷شهید مدافع حرم #مهدی_عزیزی🌷 ▪️نام:مهدی عزیزی ▪️نام
▪️نحوه شهادت: مهدي در 11مرداد 1392، در حومه روستاي حلب سوريه به شهادت رسيد. او به همراه گروهي كه براي شناسايي شهر رفته بودند، به كمين تروريست هاي داعش برخوردند و به شهادت رسيدند. 💌 ء شهید: کنار يكي از كتاب هايش نوشته است: قصه حور و بهشت و غصه دوزخ يكي است پرده برداريد اين دل آرزومند است شهدا خيلي زرنگ بودندكه جانشان را با خدا معامله كردند و در اين معامله برد با آنها بود. 🌷شادی روح شهدا صلوات🌷 ـــــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
ای صبا از من به اسماعیل قربانی بگو زنده برگشتن ز کوی یار شرط عشق نیست عاشق دلداده آن باشد که در کوی حبیب تن به خاک و سر به نیزه سوی جانان می‌رود 🔹سردار شهید حاج عبدالله اسکندری @khamenei_shohada
با هم قرار گذاشتیم هر ڪسی شد، از اون طرف خبر بیاره. شهید ڪہ شد خوابشو دیدم داشت می‌رفت، با قسم حضرت زهرا"س" نگهش داشتم.🌹 با گریه گفتم:مگه قرار نبود هر ڪسی شهید شد از اون طرف خبر بیاره؟!😞 بالاخره حرف زد گفت:مهدی اینجا قیامتیه! خیلی خبرهاس؛ جمعمون جمعہ، ولی ظرفیت شما پایینه هرچی بگم متوجہ نمی شید! گفتم:اندازه ظرفیت پایین من بگو.. فڪر ڪرد و گفت:همین دیگه، امام حسین"ع" وسط می شینه و ما هم حلقه می زنیم دورش، برای آقا خاطره می گیم🙃🌹 بهش گفتم:چی ڪار ڪنم تا آقا من رو هم ببره؟! نگاهم ڪرد و گفت: مهدی!همه چیز دست امام حسینِ"ع" همه پرونده ها میاد زیر دست حضرت. آقا نگاه می کنه هر ڪسی رو که بخواد یه امضای سبز💚 می زنه می‌برندش. برید دامن حضرت رو بگیرید(: 🕊 راوی:حاج‌مهدی‌سلحشور ــــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حضور حاج قاسم از داخل هلیکوپتر امدادی تا میان مردم در سیل خوزستان 🔹به مناسبت بیانات دیروز رهبرانقلاب؛ انتشار بخش‌های دیده نشده از حضور سپهبد قاسم سلیمانی در کمک رسانی به مردم در سیل خوزستان ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چهل_و_یک(الف) ✍سنگینی ابهام،ترس،و سوال شانه های نحیفم را به
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 (ب) دو دست مشت شده اش نظرم را جلب کرد،او که خوی وحشی گری در بافت وجودی اش خانه کرده بود،پس چرا حمله نمیکرد؟ - من بهتون قول دادم که اتفاقی براتون نیوفته،تا پای جونمم رو حرفم هستم وبه سرعت اتاق را ترک کرد. چقدر دلم هوای چند بیت از کتاب خدا را با صدای این جوان کرده بود. کاش می ماند و میخواند بعد از آن هرروز با مقداری خرید به خانه مان می آمد و با توجه خاصی داروهایم را تهیه میکرد،بدون آنکه جمله ای بینمان رد و بدل شود، حتی وقتی که برای معاینه مرا نزد پزشک میبرد و با وسواسی عجیب جویای شرایط جسمی ام از دکتر میشد و فقط وقتی درد و تهوع امانم را می برد با آرامشی خاص،برایم میخواند این جوان نمیتوانست بد باشد،او زیادی خوب بود. در این مدت مدام با یان و عثمان تماس میگرفتم اما با خاموشی گوشیشان هیچ پاسخی از آنها دریافت نمیکردم. نمیدانستم دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است و این نگرانی و کلافگیم را بیشتر و بیشتر میکرد. آن روز خسته و درمانده با تنی رنجور تصمیم به قدم زدن گرفتم، لباسهای به زور اسلامی ام را به تن کردم و به سمت در رفتم. به محض باز شدن در با حسام رو به رو شدم. با جدیت پرسید که به کجا میروم و من با عصبانت پاسخ دادم که ربطی به او ندارد. اما جریان همینجا پایان نیافت،او با اخمی در هم کشیده گفت که بدون هماهنگی با او از خانه بیرون نروم و من که دلیل این حرفش را نمی فهمیدم با لجبازی تمام رو به رویش ایستادم و از خانه خارج شدم! ⏪ ... 💖 🌸💖 ✨🌸💖
هوالشافی... خانم حاجیه معصوم حسین زاده مادر چشم انتظار سردار دلیر سپاه اسلام به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند برای این مادر اسطوره صبر و پایداری که ۳۸ سال چشم انتظار فرزندش مانده است دعا کنیم...♥️🌱 ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
هدایت شده از <<[Story abovesal]>>
789.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــــــــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــــــــــــ فقط حیدر امیرالمؤمنین است... :)💚 @abovesale ـــــــــــــــــــــــــ🌹🕊ـــــــــــــــــــــــــــ
🌺🌿 🌸 🍁 زندگی به‌ سبک شهدا 🌼 مبـالغـی را برای کارهای خيـر کنار میگذاشتند 🌼اگر احساس میکرد فردی نيـاز دارد از لـذتهـای دنيـوی خودش میگذشت و به آن بنده خدا میبخشيد... 🌼 می گفت: حــج مـن شـادی دل بنـده خداست؛ 🌼حــج مـن کـفش پـای بچه یتيـم است... 💚 🌸🍃 ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada