eitaa logo
هیأت شهدای بهداری لشکر۲۷محمدرسول‌الله(ص)
436 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت امام حسین (ع) می فرمایند: «مَا خَیْرٌ بَعْدَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ إِلَّا الشَّهَادَةُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.» «هیچ خیری پس از جهاد در راه خدا نیست، مگر شهادت در راه خدا.» شهیدمحمد بوربور، تو با شهادتت، از دین و وطن دفاع کردی، امروز یاد تو را گرامی می‌داریم. تو نماد مقاومت و ایثار هستی و خون تو نشانه‌ای از عشق به اسلام و ایران است. 🌹سالروز شهادت شهید محمد بوربور گرامی باد. 🗓 تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۰۴ 📌 محل شهادت: اروندرود 💥عملیات: والفجرهشت 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟡 | آیا روح انسان ۲۱ گرم وزن دارد؟ 🔸 فرضیۀ وزن داشتن روح می‌گوید برخی بیماران در لحظۀ مرگ، ۲۱ وزن کم کردند.
علائم اصلی مجروحان جنگ شناختی و رسانه‌ای عبارتند از: 1️⃣ تمرکز بر اخبار منفی: فردی که دائماً اخبار منفی مانند فساد در ایران را منتشر می‌کند و بدون توجه به پاسخ‌های منطقی، تنها بر نقاط ضعف تمرکز می‌کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 2️⃣ گفت‌وگوهای منفی: در جمع‌ها و مهمانی‌ها، فردی که بیشتر از نقاط ضعف کشور صحبت می‌کند تا موفقیت‌ها، نشانه‌ای از آسیب‌پذیری در جنگ شناختی است. 3️⃣ بی‌توجهی به رهبری: اگر فردی سخنان رهبری را نادیده بگیرد و به جای آن، کلیپ‌های کوتاه دیگران را دنبال کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 4️⃣ مقایسه‌های ناعادلانه: فردی که پیشرفت‌های کشورهای دیگر را با ضعف‌های ایران مقایسه می‌کند و بدون ارائه راهکار، فقط انتقاد می‌کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 5️⃣ نگاه کلی به مسئولان: اگر فردی همه مسئولان را فاسد بداند و تفکیک بین خوب و بد را نادیده بگیرد، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 6️⃣ بی‌اعتنایی به موفقیت‌ها: فردی که موفقیت‌های قوه قضاییه در مبارزه با فساد را نادیده می‌گیرد و فقط بر اخبار منفی تمرکز می‌کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 7️⃣ عدم توجه به محاکمه‌ها: اگر فردی محاکمه‌های موفق در ایران را نادیده بگیرد و فقط به مواردی که هنوز رسیدگی نشده است اشاره کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 8️⃣ نادیده گرفتن رویش‌های مذهبی: فردی که فعالیت‌های مذهبی و انقلابی جوانان را نادیده می‌گیرد و فقط بر فساد عده‌ای تمرکز می‌کند، در جنگ شناختی آسیب دیده است. 9️⃣ انتقاد یک‌جانبه: اگر فردی پول‌گیری برخی مداحان را بیش از حد بزرگ کند و موفقیت‌های دیگران را نادیده بگیرد، در جنگ شناختی آسیب دیده است. ⬛️ قربانی جنگ شناختی: اگر فردی همه این علائم را داشته باشد، نه تنها آسیب دیده بلکه ممکن است به سرباز دشمن تبدیل شود. در جنگ شناختی، حتی مجروحان جبهه خودی نیز ممکن است عاقبت خوبی نداشته باشند. 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
15.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇨🇦 حزب‌الله نمیمیره... 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
به نام خدا «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل عمران، آیه ۱۶۹) «و هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» هم‌رزمان و خانواده محترم شهید رضا ابارشی، شهادت، اوج بندگی و عشق به خداست؛ عشقی که در رگ‌های شهیدتان جاری بود و امروز در آسمان‌ها می‌درخشد. رضا، چراغ راه ماست، یادگاری از ایمان و استقامت که هرگز خاموش نخواهد شد. او با شهادتش، نامش را در دفتر جاودانگی ثبت کرد و امروز ما با یاد او، سرافراز و مفتخریم. 🌹سالروز شهادت شهید رضا ابارشی گرامی باد. 🗓 تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۵ 📌 محل شهادت: جزیره مجنون 💥عملیات: خیبر 🪖 مسئولیت: امدادگر عملیاتی 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
حضرت علی علیه السلام: «الشَّهیدُ مَغفورٌ لَهُ، مَکرُمٌ عَلَی اللهِ، مَأمونٌ مِنَ الفَزَعِ الأکبَرِ، مُجارٌ مِنَ الشَّیطانِ، مُعَزَّزٌ فِی الأهلِ، مَدفونٌ فِی مَلَکوتِ السَّمَواتِ.» «شهید آمرزیده است،نزد خدا گرامی‌ داشته شده است، از وحشت بزرگ (قیامت) در امان است، از شیطان دور نگه‌داشته شده است، در میان خانواده‌اش عزیز و محترم است، و در ملکوت آسمان‌ها دفن می‌شود.» غرر الحکم هم‌رزمان و خانواده محترم شهید منصور حاجی زاده، منصور، نامی که با شهادت، جاودانه شد. او با ایثار و فداکاری‌اش، درس وفاداری به آرمان‌های الهی را به ما آموخت. امروز، یاد او همچون خورشیدی در قلب‌هایمان می‌درخشد و راهش، چراغ هدایت برای نسل‌های آینده است. شهادت او، نه پایان، بلکه آغاز زندگی‌ای جاودانه در نزد پروردگار است. 🌹سالروز شهادت شهید منصور حاجی زاده گرامی باد. 🗓 تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۵ 📌 محل شهادت: هورالهویزه 💥عملیات: خیبر 🪖 مسئولیت: راننده آمبولانس 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 امروز مهمان شهیدان والامقام سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین هستیم. یاد می کنیم شهدا را به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم ) 🌸 الَّلهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسرائیل اشتباه کرد مردم داشتند گریه‌شان را می‌کردند جنگنده‌ها را که دیدند، گریه‌شان را کنار گذاشتند وشروع کردند به شعار دادن غم‌شان تبدیل شد به شور حماسه برای این جماعت شجاعت و مبارزه اولویت دارد بر غم و اندوه 🇮🇷 فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان، شهدا و امام الشهداء 🌻 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔸https://eitaa.com/BehdariL27
‌ 💝 روایت شیرین حمید داودآبادی از جلسه دیشب با حضرت امام خامنه‌ای داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. (درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغرب‌وعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفت‌وگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!) جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایسان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س)  را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. ✍🏻حمید داودآبادی یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳