جنگ اسرائیل و ایران: پایان یافته اما حل نشده (بخش اول)
#ترجمه
نویسنده :راز زیمت
مدیر برنامه تحقیقاتی ایران و محور شیعه در موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) است. او همچنین سردبیر مشترک مجله این موسسه، ارزیابی استراتژیک، است. علاوه بر این، او به عنوان پژوهشگر در مرکز اتحاد برای مطالعات ایرانی در دانشگاه تل آویو فعالیت میکند.
آتشبس شکنندهای که در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و اسرائیل اعلام شد، پایان مرحلهای بسیار شدید و بیسابقه از رویارویی مستقیم دو کشور را رقم زد. اسرائیل میتواند این دور از درگیری را یک موفقیت عملیاتی بزرگ تلقی کند، چرا که توانست برنامه هستهای ایران را بهطور قابل توجهی به عقب براند. هرچند ایران همچنان بخشی از ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را حفظ کرده و ممکن است آن را به سایتهای مخفی منتقل کرده باشد، اما حملات اخیر موجب آسیب جدی به تأسیسات کلیدی از جمله نطنز و فردو شد. همچنین، حذف دستکم ده دانشمند ارشد هستهای روند توسعه سلاح هستهای ایران را حداقل برای آینده نزدیک مختل کرده است. با وجود این، کارشناسان معتقدند ایران همچنان میتواند مواد شکافتپذیر لازم برای ساخت سلاح هستهای را در بلندمدت تولید کند، هرچند هنوز مشخص نیست آیا این توانایی بهتنهایی برای تولید بمب کافی خواهد بود یا خیر.
از سوی دیگر، ایران همواره تلاش کرده است نتیجه این نبرد را، فارغ از واقعیتهای میدانی، بهعنوان یک پیروزی جلوه دهد. مقامات ایرانی با برجستهکردن خسارات اسرائیل و تأکید بر تلفات انسانی، سعی در نمایش توانمندی نظامی خود و القای این تصور داشتند که جمهوری اسلامی توان تحمل یک جنگ طولانی و فرسایشی را دارد. تجربه شکست حزبالله در سال گذشته هم در رسانههای ایران بهعنوان «پیروزی» معرفی شد، با این ادعا که این گروه توانست اسرائیل را مجبور به پذیرش آتشبس کند. در این دور نیز انتظار میرود تهران روایت مشابهی ارائه دهد.
اهداف کلیدی استراتژیک ایران از ابتدا عبارت بودند از: بقای (رژیم) (که بالاترین اولویت ملی به شمار میرود)، حفظ برنامه هستهای (بهعنوان بیمه بقای (رژیم)) و تداوم زیرساختهای استراتژیک شامل توان موشکی، شبکههای اطلاعاتی و سامانههای فرماندهی و کنترل. در سطح داخلی، (رژیم) موفق شد انسجام نسبی را حفظ کند و افکار عمومی را به سمت دشمن خارجی سوق دهد، تا خشم و نارضایتی داخلی بهطور موقت مهار شود. کنترل شدید رسانهها و بهرهبرداری از احساسات ملیگرایانه به این روند کمک کرد.
از منظر آمریکا، ورود مستقیم به عملیات نظامی علیه ایران یک تحول مهم محسوب میشود. این تصمیم پیام روشنی درباره آمادگی آمریکا برای استفاده واقعی از قدرت نظامی در مقابله با تهدید هستهای ایران به جهان مخابره کرد. چنین اقدامی میتواند بهعنوان یک سابقه تاریخی، راه را برای اقدام دولتهای آینده آمریکا هموار کند.
با وجود ضربات سنگین، بعید به نظر میرسد تهران از جاهطلبیهای هستهای خود دست بکشد. حتی ممکن است شکستهای اخیر، عزم ایران را برای دستیابی به «بیمه نهایی» یعنی تسلیحات هستهای تقویت کند. نشانههایی وجود دارد که بخشی از حاکمیت ایران به این نتیجه رسیده که برای بازیابی
بازدارندگی، تغییر در دکترین هستهای و حتی عبور از آستانه تسلیحاتی اجتنابناپذیر است. بنابراین، پایان عملیات نظامی احتمالاً باعث تضعیف این گرایشها نخواهد شد، بلکه ممکن است آنها را شدت بخشد.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #اینستاگرام
جنگ اسرائیل و ایران: پایان یافته اما حل نشده (بخش دوم)
در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو تأکید کرده که دستیابی به اهداف استراتژیک، چه از طریق دیپلماسی و چه از راههای نظامی، ادامه خواهد یافت. او بهویژه مدل «حفظ دستاوردها از طریق عملیات مداوم» را مطرح کرده و اشاره کرده است که در صورت فقدان توافق، اسرائیل همانند اقداماتش در لبنان، بهطور دورهای دست به عملیات پیشگیرانه و خرابکارانه خواهد زد.
مسئله توافق هستهای، اسرائیل را در شرایط دشواری قرار داده است. از یک سو، یک توافق بهبودیافته میتواند موجب افزایش شفافیت، امکان بازرسیهای سرزده و کاهش نیاز اسرائیل به اتکای مطلق به اطلاعات محرمانه شود. از سوی دیگر، هر توافقی که منجر به کاهش تحریمها شود، میتواند به (رژیم) ایران جان تازهای ببخشد و آزادی عمل بیشتری برای ادامه سیاستهای منطقهای و بیثباتکننده خود فراهم آورد. همچنین، چنین توافقی ممکن است دست اسرائیل را برای اقدامات مستقل محدود کند، مگر اینکه از قبل تفاهمات امنیتی محکمی با آمریکا حاصل شود.
آینده این بحران تا حد زیادی به تصمیمات تهران و واشنگتن در هفتهها و ماههای آینده بستگی دارد. در صورت عدم حصول توافق، اسرائیل باید یک کمپین بلندمدت متشکل از حملات نقطهای، عملیات مخفی، خرابکاری سایبری و فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی را ادامه دهد تا پیشروی ایران در مسیر تسلیحات هستهای را مهار کند. در مقابل، توافق میتواند این روند را کند کرده یا شفافتر سازد، اما هرگز تضمینکننده توقف کامل پروژههای مخفی ایران نخواهد بودچالش اصلی این است که اسرائیل نمیتواند تنها با عملیات نظامی از پس تمام تهدیدات ایران برآید. تهدید ایران بهطور کلی ترکیبی از برنامه هستهای، برنامه موشکی، شبکههای نیابتی در منطقه (محور مقاومت) و سیاستهای بیثباتکننده در خاورمیانه است. اسرائیل و آمریکا در حال حاضر تا حدی درباره ضرورت مقابله با ایران همنظر هستند، ولی مشخص نیست این هماهنگی در آینده — بهویژه با تغییرات احتمالی سیاسی در واشنگتن — ادامه یابد یا خیر.
در سطح راهبردی، برخی ناظران معتقدند راهحل نهایی برای حذف تهدید ایران علیه امنیت ملی اسرائیل، تغییر (رژیم) در تهران است. با این حال، چنین تغییری عمدتاً به تحولات داخلی ایران، اعتراضات مردمی و رویدادهای پیشبینیناپذیر وابسته است. غرب و اسرائیل میتوانند از طریق حمایت از جریانهای آزادیخواه، کمک به دسترسی آزاد به اطلاعات، پشتیبانی علنی از معترضان و آمادهسازی برای کمکهای فوری در زمان وقوع خیزشهای بزرگ، این روند را تسهیل کنند.
با وجود امید به تغییر (رژیم)، در کوتاهمدت و میانمدت، اسرائیل باید آماده ادامه کارزار همهجانبه علیه ایران باشد. این کارزار باید بر جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، مهار توسعه برنامه موشکی و تضعیف شبکههای نیابتی ایران در منطقه متمرکز شود. این اهداف نیازمند ترکیبی از ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی، اطلاعاتی و عملیات نظامی دقیق است. در نهایت، حتی اگر توافقی حاصل شود یا عملیات موفقی اجرا شود، نباید فراموش کرد که تهدید ایران بهعنوان یک چالش مستمر برای اسرائیل، منطقه و غرب باقی خواهد ماند.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #اینستگرام
✍ پیام روشن صنعا به تلآویو و متحدانش
در پی حمله هوایی رژیم صهیونیستی به خاک یمن، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در صنعا، با صدور بیانیهای صریح و قدرتمند، تصویری دقیق از آمادگی دفاعی و راهبرد بازدارندگی یمن ارائه داد؛ تصویری که پیامهای مهمی برای اسرائیل، آمریکا و حتی همپیمانان منطقهای آنها دارد.
🔻 پدافند بومی، نقطه قوت استراتژیک یمن یکی از نکات برجسته این بیانیه، تأکید بر کارایی «موشکهای زمین به هوای ساخت داخل» است که باعث سردرگمی خلبانان اسرائیلی و خروج اضطراری بخشی از نیروی مهاجم شده است. این بدان معناست که یمن، علیرغم جنگ و محاصره، موفق شده سامانههای دفاعی بومیسازیشدهای را توسعه دهد که توان تقابل با نیروی هوایی پیشرفتهای مانند اسرائیل را دارند.
🔻 بازدارندگی فعال، نه انفعال استراتژیک سخنگوی ارتش یمن نهتنها به آمادگی دفاعی کشور اشاره کرد، بلکه تأکید کرد که روند حمایت از فلسطین و نوار غزه «با شدت بالا» ادامه خواهد یافت. این موضعگیری نشان میدهد یمن وارد مرحلهای از بازدارندگی فعال شده است؛ مرحلهای که در آن نهتنها از کشور دفاع میشود، بلکه حمایت عملیاتی از محور مقاومت نیز تقویت خواهد شد.
🔻 پاسخ به اسرائیل از چند جبهه پیام پنهان این بیانیه برای تلآویو روشن است: دوران اقدامات یکطرفه گذشته است. حمله به یمن، بهجای تضعیف جبهه مقاومت، موجب تحکیم اراده آن شده و جبههای دیگر در منطقه را وارد میدان پاسخگویی کرده است. اسرائیل، اکنون با جبههای چندلایه مواجه است: جنوب لبنان، غزه، کرانه باختری، عراق، سوریه و اکنون یمن.
🔻 آینده نزدیک چه میگوید؟ با تداوم جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و تشدید مداخلهگریاش در منطقه، بهنظر میرسد نقش یمن در توازن راهبردی غرب آسیا پررنگتر خواهد شد. بیانیه اخیر ارتش یمن، نهتنها پاسخی تاکتیکی به تجاوز اسرائیل بود، بلکه اعلان ورود رسمی یمن به قلب معادلات ژئوپلیتیکی منطقهای بهشمار میرود.
📌 یمن با زبان موشک و مقاومت سخن میگوید؛ زبانی که در جغرافیای غرب آسیا، روز به روز بُرد و عمق بیشتری مییابد.
#یمن
#صنعا
#اسرائیل
#محور_مقاومت
#غزه
#باب_المندب
#نبرد_ارادهها
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
🌏رصد رسانه های رژیم/رژیم ۲۴
دانیل ادرای، یک نیروی ذخیره ۲۴ ساله اسرائیلی، بهطرز تراژیکی با آتش زدن خود، به زندگیاش پایان داد. او به دلیل آسیبهای شدید روانی ناشی از جنگ، دچار فروپاشی روحی شده بود. گزارشها حاکی از آن است که او تحت تأثیر صحنههای وحشتناکی که تجربه کرده بود، از جمله حمل اجساد سربازان کشتهشده و مرگ دو دوست دوران کودکیاش در فستیوال موسیقی «نُوا» که در آن کشته شدند، رنج میبرد.
مادر او گفته است: «او به من گفت صحنههای وحشتناکی دیده و گفت: "مامان، من بوی جنازهها را حس میکنم و همیشه اجساد را میبینم."»
با وجود درخواست کمک از وزارت دفاع برای درمان روانی و حتی تقاضای بستری شدن، به او گفته شد باید در نوبت مرکز بازتوانی بماند. اکنون مادرش خواستار آن است که دولت، برای او مراسم تشییع نظامی برگزار کند.
ماجرای ادرای، بحرانی فزاینده در حوزه سلامت روان میان سربازان و شهروندان اسرائیلی را در پی حوادث ۷ اکتبر و ادامه جنگ، آشکار میسازد.
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
قفقاز جنوبی زیر سایه ستاره داوود؛ راهبرد تلآویو در حوزههای انرژی، تجزیهطلبی و نفوذ نرم
نویسنده: هیراد مخیری، دکتری روابط بین الملل، پژوهشگر حوزه قفقاز و اوراسیا
قفقاز جنوبی در سالهای اخیر به یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل تبدیل شده است. این منطقه که شامل سه جمهوری گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان است، در نقطهای قرار دارد که منافع قدرتهای بزرگ جهانی مانند روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا با دو قدرت منطقهای یعنی ایران و ترکیه تلاقی پیدا میکند. همین جایگاه ژئوپلیتیک، قفقاز جنوبی را به بستری برای پیگیری بخشی از اهداف امنیتی و ژئوپلیتیک تلآویو تبدیل کرده است.
یکی از مهمترین اولویتهای اسرائیل در این منطقه، مهار و محدودسازی نقش ایران بهعنوان یک بازیگر منطقهای است. اسرائیل با تکیه بر همکاریهای نزدیک نظامی، امنیتی و اطلاعاتی با جمهوری آذربایجان، میکوشد حلقه فشار پیرامونی را در مرزهای شمالغربی ایران تقویت کند. در این میان، جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در سال ۲۰۲۵ که به تبادل حملات موشکی و پهپادی میان دو طرف انجامید، نشان داد که محور قفقاز جنوبی میتواند در عمل به خط تماس مستقیم میان تهران و تلآویو تبدیل شود؛ بهویژه وقتی که باکو زیرساختهای نظامی و اطلاعاتی خود را در اختیار اسرائیل قرار داد.
اولویت دوم اسرائیل، تأمین امنیت انرژی و متنوعسازی منابع تأمین انرژی است. تلآویو با سرمایهگذاری در صنعت انرژی جمهوری آذربایجان و حضور در پروژههای انتقال نفت و گاز، بهویژه در مسیر خط لوله باکو–تفلیس–جیهان، میکوشد وابستگیاش به منابع پرریسک را کاهش دهد و همزمان در نقش شریکی مهم برای اروپا ظاهر شود.
در کنار این موارد، اسرائیل طی سالهای اخیر بهطور ضمنی یا آشکار از تحرکات هویتطلبانه و تجزیهطلبانه پانترک در مناطق ترکنشین ایران حمایت کرده است. این جریانها که با پانترکیسم در آذربایجان و ترکیه پیوند خوردهاند، ابزاری برای فشار مضاعف علیه تمامیت ارضی ایران بهشمار میآیند و میتوانند تهران را در چند جبهه به چالش بکشند.
همچنین، پیشبرد نفوذ نرم و تقویت حضور فرهنگی و هویتی یهودیان در قفقاز از دیگر اهداف تلآویو است. حمایت از جوامع یهودی منطقه، تقویت مراکز آموزشی و فرهنگی و حتی تشویق مهاجرت معکوس یهودیان کوهستان به مناطقی در آذربایجان و گرجستان، بخشی از این رویکرد بلندمدت بهشمار میرود.
در مجموع، قفقاز جنوبی برای اسرائیل عمق استراتژیکی مکمل فراهم میکند تا بتواند همزمان تحرکات ایران و ترکیه را کنترل کند، همکاریهایش با ناتو و غرب را گسترش دهد و از این مسیر، موازنه قدرت در منطقه را به سود اهداف امنیتی و هویتی خود تغییر دهد.
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
قفقاز جنوبی زیر سایه ستاره داوود
راهبرد اسرائیل در انرژی، تجزیهطلبی و نفوذ نرم
✍️ دکتر هیراد مخیری – پژوهشگر قفقاز و اوراسیا
☝️☝️☝️☝️☝️
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
🔍 تحلیل: استراتژی پراکندگی هستهای ایران در سایه رئالیسم تهاجمی
✍️بهادر نوکنده|کارشناس مسائل استراتژیک
در نظریه رئالیسم تهاجمی که برجستهترین نماینده آن جان مرشایمر است، بقای دولتها در نظام آنارشیک بینالملل، تنها از طریق تجمیع قدرت و کاهش آسیبپذیری در برابر دشمنان ممکن است. هر دولتی، بهویژه آنهایی که احساس تهدید شدید میکنند، به دنبال حداکثرسازی قدرت نسبی و ساختارزدایی از آسیبپذیریهای راهبردی خود هستند.
در این چارچوب، حرکت ایران از سایتهای متمرکز و شناختهشده (نطنز و فردو) به سوی شبکهای پراکنده از کارگاههای کوچک و غیرقابل ردیابی را میتوان پاسخی هوشمندانه به منطق امنیتی رئالیستی دانست؛ پاسخی که با هدف:
1. افزایش هزینه عملیاتی و اطلاعاتی حملات اسرائیل و آمریکا،
2. سلب ابتکار عمل از آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کاهش نظارتپذیری،
3. کاهش خطر نابودی کل برنامه هستهای در یک حمله پیشدستانه،
4. و تقویت قابلیت بازدارندگی در فضای مبهم و ناشفاف،
طراحی شده است.
🎯 تئوری امنیتی "توزیع زیرساختی" بهمثابه راهبرد ضدحمله
از منظر دکترین بازدارندگی در دنیای چندقطبی نامتقارن، تمرکززدایی از زیرساختهای حساس، راهبردی است که بازیگرانی مانند ایران برای عبور از محدودیتهای ساختاری و اطلاعاتی در برابر دشمنان قویتر اتخاذ میکنند. این راهبرد نهتنها احتمال موفقیت حملات محدود اسرائیل را کاهش میدهد، بلکه موجب افزایش ریسک راهبردی برای دشمنان در صورت حمله به هر هدف کوچک و ناشناخته میشود.
🕳️ کور شدن "چشم آژانس"؛ گامی در راستای "ابهامساز" راهبردی
بر اساس نظریه «ابهام راهبردی» (Strategic Ambiguity) که اسرائیل در دهههای گذشته خود از آن استفاده کرده، کورسازی آژانس نیز در همین راستا ارزیابی میشود: هرچه دشمن اطلاعات کمتری داشته باشد، محاسباتش پرهزینهتر، غیرقابل پیشبینیتر و پرریسکتر میشود.
با اخراج بازرسان و خاموشکردن دوربینها، ایران نهتنها در موضع ضعف قرار نگرفته، بلکه معادله را به سود خود تغییر داده: از وضعیت نظارتپذیرِ کنترلشده، به وضعیتی «مبهم و پر از سناریوهای احتمالی».
✒️ نتیجهگیری تحلیلی
ایران با عبور از ساختارهای کلاسیک و قابلحمله، به الگوی شبکهای و پراکنده روی آورده است؛ الگویی که ریشه در منطق بقا در شرایط تهدید حداکثری دارد. این اقدام، نه عقبنشینی، بلکه تغییر ژئواستراتژیک میدان بازی است؛ تغییری که بر اساس عقلانیت امنیتی و در راستای تقویت قدرت بازدارندگی در چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی تفسیر میشود.
همزمان، غرب با چشمانی کور، در جستوجوی بازخوانی یک نقشه امنیتی جدید است که قواعد آن دیگر توسط آژانس یا رسانهها، بلکه در اتاقهای کوچک پراکنده و پنهان ایران نوشته میشود.
..............................
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
🧠 استراتژی هستهای ایران؛ پراکندگی بهجای تمرکز
✍️ بهادر نوکنده | کارشناس مسائل استراتژیک
ایران با الگوی «کارگاههای کوچک پنهان» و حذف نظارت آژانس، از مدل متمرکز نطنز و فردو عبور کرده.
📌 هدف؟
کاهش آسیبپذیری، افزایش بازدارندگی، و کور کردن چشمان دشمن
☝️☝️☝️☝️☝️
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz #
🔶 اسرائیل هزینه سنگین جنگ با ایران را میشمارد در حالی که سانسور خسارت کامل را پنهان میکند
🖌 نداو راپاپورت
دانشجوی دانشگاه تلآویو و پژوهشگر جنگ اسرائیل- فلسطین
جنگ اخیر بین ایران و اسرائیل خسارات مالی و انسانی بسیار زیادی برای اسرائیل به دنبال داشته است. برآوردهای رسمی وزارت دارایی اسرائیل نشان میدهد که مجموع هزینههای ناشی از این درگیری به حدود ۱۰ میلیارد شِکل معادل تقریبی ۳ میلیارد دلار میرسد. از این مقدار، خسارات مستقیم به دلیل حملات موشکی ایران بین ۳ تا ۵ میلیارد شِکل (معادل ۹۰۰ میلیون تا ۱.۵ میلیارد دلار) برآورد شده است که شامل آسیبهای وارده به زیرساختها و تأسیسات مهم است. خسارات غیرمستقیم، مانند توقف فعالیتهای اقتصادی، تخمین زده میشود که در حدود همین ارقام باشد. بیش از هزار ساختمان در شهرهای مهمی مانند رامات گان، تلآویو، نس صیونا، بات یام، بئرشبع و حیفا تخریب یا آسیب دیدهاند و حدود ۱۸ هزار نفر مجبور به ترک خانههای خود شدهاند که بیشترشان در هتلهایی که دولت هزینه آن را پرداخت میکند اسکان یافتهاند.
از نظر انسانی، وزارت بهداشت اسرائیل اعلام کرده است که در جریان این جنگ ۲۹ نفر کشته و بیش از ۳ هزار نفر زخمی شدهاند که تعدادی از آنها در وضعیت بحرانی قرار دارند. این در حالی است که وزارت دفاع اسرائیل به دلیل شرایط اضطراری ۱۲ روزه، تنها اجازه داده است که کارگران ضروری به سر کار بروند و این باعث تعطیلی بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی شده است. اتحادیه تولیدکنندگان اسرائیل هزینه تعطیلی روزانه اقتصاد را حدود ۱.۵ میلیارد شِکل (۴۵۰ میلیون دلار) برآورد کرده است.
در میان تأسیسات مهم آسیب دیده، مؤسسه علمی وایزمن در رحووت، پالایشگاههای نفت بزان در حیفا و بیمارستان سوروکا در بئرشبع قرار دارند که خسارت مستقیم به این اماکن به تنهایی بیش از ۳ میلیارد شِکل (۹۰۰ میلیون دلار) برآورد شده است. مؤسسه وایزمن به ویژه دچار آسیبهای گستردهای شده است که خسارات طولانیمدت علمی و اقتصادی آن حتی غیرقابل محاسبه توصیف شدهاند.
با این حال، بخشهایی از خسارات، به ویژه آنهایی که مربوط به زیرساختهای نظامی است، توسط سانسور نظامی اسرائیل مخفی نگه داشته شدهاند. گزارشهایی وجود دارد که ایران به پنج پایگاه نظامی اسرائیل در مناطق شمال، جنوب و مرکز ضربه زده است و ساختمان فرماندهی مرکزی در کیریا در تلآویو به دلیل آسیب شدید تا چهار ماه غیرقابل استفاده خواهد بود. برخی کارشناسان معتقدند این سانسورها بیشتر به منظور حفظ روحیه عمومی و کنترل روایت رسانهای صورت میگیرد.
از لحاظ نظامی، برآورد میشود که هزینههای مستقیم جنگ، از جمله مهمات، سوخت هواپیما، بهرهبرداری از سیستمهای دفاعی و بسیج ذخیرهداران، بیش از ۲۰ میلیارد شِکل (حدود ۵.۶ میلیارد دلار) باشد. افزون بر این، آمریکا حدود ۳۶ موشک THAAD به ارزش ۱۲ میلیون دلار برای هر موشک به منظور حمایت از دفاع هوایی اسرائیل به کار گرفته است. تمامی این ارقام نشان میدهد که جنگ با ایران برای اسرائیل هزینههای سنگینی به همراه داشته که تأثیرات آن در زمینههای مختلف اقتصادی، انسانی و نظامی بهصورت گسترده احساس میشود.
اخبار و تحلیلیهای جنگ در لینک زیر
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/CISR_IR