eitaa logo
دفاع مقدس
4.3هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
12.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 دیدن داغ سخت است دیدن پیکر بی سر سخت است . 📷👆عکسی که می بینید، خواهر شهید محمد حسین باغبان را در حال آخرین وداع با پیکر بی سر برادرش نشان می دهد💦 او یکی از بسیجیان لشکر۱۴ امام حسین(ع) بود که در اواخر اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر شربت شهادت نوشید ... . چند روز قبل از عملیات، محمد حسین به یکی از همرزمانش گفته بود: اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کفِ پایم بشناسید. (یکی از انگشت های او به خاطر اشتغال به حرفه‌ی جوشکاری کبود شده بود.) . زمانیکه ابدان مظهر شهدا را به تعاون لشگر بردند، هویت شهید را از روی همین کبودی انگشتش شناسایی کردند . ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📷👆 پادگان زَبَدانی- سوریه 🔹 اصرار همراهان حاج احمد متوسلیان بی‌ثمر ماند و او همچنان مصرّ به انجام
💠 🔶 صبح روز دوشنبه ۱۳۶۱ ، ، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان ، به پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات با شد. موسوی به گفت: «نیروهای و ها ، سفارتمان را کرده اند و اگر داخل سفارت شوند، همۀ به دستشان میافتد. باید سریع برویم و منهدم شان کنیم.» بلافاصله آمادۀ رفتن شد. گروهی از نیروها از او خواستند تا این را به آنها واگذار کند؛ امّا با لحنی ملایم گفت: «نه ها! خودم باید بروم. شماها آماده باشید که هرچه زودتر برگردید تهران.» (به نقل از کتاب ،ص۷۹۶) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔶 ؛ در مورد رفتن به می گوید: . ... با شهید رفتیم پیش حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. ملبّس به لباس فرم بود. گفتم: « حاج آقا، ما کوچک شماییم، بگذار ما به جای شما به این برویم. با اینکه خیلی ناراحت بود، سعی می کرد جلوی حاجی لبخند بزند. او هم اصرار کرد؛ امّا انگار نه انگار؛ اصلاً به التماس های ما توجهی نکرد. فقط آن نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردۀ همیشگی اش گفت: «حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم. بعد در حالی که دستم را می فشرد، گفت: « برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او توکل کنید. هرچه مشیت خداوند باشد، همان می شود. 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دیدن داغ سخت است دیدن پیکر بی سر سخت است خواهر شهید محمد حسین باغبان با پیکر برادرش ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ا شهید باغبان، رزمنده بسیجی لشگر۱۴ امام حسین (ع) که در اسفند ۶۲ در عملیات خیبر شربت شهادت نوشید.. چند روز قبل از عملیات به یکی از همرزمانش گفت : اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. یکی از انگشت های او به خاطر اشتغال به حرفه ی جوشکاری کبود بود. زمانی که او را برای شناسایی اجساد شهدا به تعاون لشگر بردند، او جنازه بی سری را از روی کبودی انگشتش شناسایی کرد 😭😭 یک خط روضه : برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری ...😭 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 🔶 صبح روز دوشنبه ، ، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان ، به پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات با شد. موسوی به گفت: «نیروهای و ها ، سفارتمان را کرده اند و اگر داخل سفارت شوند، همۀ به دستشان میافتد. باید سریع برویم و منهدم شان کنیم.» بلافاصله آمادۀ رفتن شد. گروهی از نیروها از او خواستند تا این را به آنها واگذار کند؛ امّا با لحنی ملایم گفت: «نه ها! خودم باید بروم. شماها آماده باشید که هرچه زودتر برگردید تهران.» (به نقل از کتاب ،ص۷۹۶) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔶 ؛ در مورد رفتن به می گوید: . ... با شهید رفتیم پیش حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. ملبّس به لباس فرم بود. گفتم: « حاج آقا، ما کوچک شماییم، بگذار ما به جای شما به این برویم. با اینکه خیلی ناراحت بود، سعی می کرد جلوی حاجی لبخند بزند. او هم اصرار کرد؛ امّا انگار نه انگار؛ اصلاً به التماس های ما توجهی نکرد. فقط آن نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردۀ همیشگی اش گفت: «حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم. بعد در حالی که دستم را می فشرد، گفت: « برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او توکل کنید. هرچه مشیت خداوند باشد، همان می شود. 🌴 کانال
دیدن داغ سخت است دیدن پیکر بی سر سخت است خواهر شهید محمد حسین باغبان با پیکر برادرش ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ا شهید باغبان، رزمنده بسیجی لشگر۱۴ امام حسین (ع) که در اسفند ۶۲ در عملیات خیبر شربت شهادت نوشید.. چند روز قبل از عملیات به یکی از همرزمانش گفت : اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. یکی از انگشت های او به خاطر اشتغال به حرفه ی جوشکاری کبود بود. زمانی که او را برای شناسایی اجساد شهدا به تعاون لشگر بردند، او جنازه بی سری را از روی کبودی انگشتش شناسایی کرد 😭😭 یک خط روضه : برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری ...😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 و 💕 حاج قاسم عزیز، از روحیات زمان جنگ می گوید: 🎙 سادگی و نداشتن توقع، از جمله خصوصیات فرماندهان و نیروهای عادی در دوران بود. 🔹 کلمه رایج، کلمه و نبود، کلمه رایج در آن زمان، کلمه‌ی بود... 💠 حقوق فرمانده سپاه و حقوق رزمنده عادی هر دو به یک اندازه بود!!! پ.ن: ✍.. و بدون دریافت هیچگونه: ‌پاداش، حق مأموریت جنگی، حق بدی آب و هوا و . . . سالهای اول دهه ۶۰ , حقوق پاسدار: ۲۵۰۰ تومان بود -- متأهلین: حدود ۳۰۰۰ تومان-- (فرقی هم نداشت کسی در جبهه و خط مقدم باشد و یا در شهرها و پشت جبهه خدمت کند!!)... و این در حالی بود که حقوق ماهیانه یک کارمند معمولی و ساده در شهرها، کمتر از ۴۰۰۰ تومان نبود❗️ ⚪️ از خانه و کاشانه، ماشین شخصی، تعاونی و فروشگاه زنجیره ای، وام و صندوق قرض الحسنه و دیگر مسائل رفاهی خبری نبود.... ⌛️ آنزمان، پاسداری، شغل به حساب نمی آمد و فردی که وارد سپاه می شد، می گفتند: شش ماه، بیشتر زنده نیست؛ یا در جبهه بشهادت می رسد و یا در کوچه و خیابان ها، در پشت جبهه، توسط منافقین ترور می شود🔴 🌿 با این ایثارها و جانفشانی ها بود که نظام مقدس جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ تثبیت شد و دشمنان، آرزوی نابودی انقلاب را به گور بردند 📛 ┄┅☫🇮🇷 به کانال بپیوندید 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دیدن داغ سخت است دیدن پیکر بی سر سخت است خواهر شهید محمد حسین باغبان با پیکر برادرش ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ا شهید باغبان، رزمنده بسیجی لشگر۱۴ امام حسین (ع) که در اسفند ۶۲ در عملیات خیبر شربت شهادت نوشید.. چند روز قبل از عملیات به یکی از همرزمانش گفت : اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. یکی از انگشت های او به خاطر اشتغال به حرفه ی جوشکاری کبود بود. زمانی که او را برای شناسایی اجساد شهدا به تعاون لشگر بردند، او جنازه بی سری را از روی کبودی انگشتش شناسایی کرد 😭😭 یک خط روضه : برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری ...😭
70.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | 🎥 انتشار به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید زاهدی 🎞 دیدن این فیلم خالی از لطف نیست ... 🔸 اندکی بعد از عید فطر و چند روز بعد از مورد هدف قرار دادن پهپاد RQ-4 یا همان گلوبال هاوک توسط سامانه سوم خرداد هوافضا در ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، جلسه تودیع شهید زاهدی و معارفه شهید نیلفروشان در معاونت عملیات کل سپاه انجام شد. 🌷 پس از آن شهید زاهدی به مدت چند ماه (تا قبل از شهادت شهید سلیمانی) مشاور ارشد سردار سلامی فرمانده کل سپاه بودند. این کلیپ برشی از آن مراسم است. 💐 جو صمیمی و دوستانه بین فرماندهان مخلص و خطاب « » به جای «سردار، سرتیپ، سرلشکر و...» بر گرم شدن و نزدیکی قلب ها افزوده بود. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄