زمان:
حجم:
8.19M
پادکست اردوی کرمان
🦋گوشهای از جشن دختران اثرگذار ایران🇮🇷🧕🏻
🦋 همایش دختران حاج قاسم
#دختران_اثرگزار
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
40.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اردوی کرمان
🦋گوشهای از جشن دختران اثرگزاار ایران🇮🇷🧕🏻
🦋 همایش دختران حاج قاسم
#دختران_اثرگزار
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
خلاصه موزه دفاع مقدس را گشتیم خیلی جاهای قشنگی داشت من را به آن زمان شهدا می برد مرا به حال و هوای شهدایی میبرد.
حال دوباره سوار اتوبوس شده به سمت دره و آبشار سیرجان حرکت کردیم آنجا هم جای خوب و با صفایی بود.
به سوی نمایشگاه رفتیم در آنجا برایمان روایتی از دختران اثر گذار حاج قاسم گفتند و صحبت های زیبا و تاثیر گذاری داشتند ، بعد از پذیرایی به گلخانه رفتیم من گل ها را خیلی دوست دارم برای همین گلخانه برایم جالب و دوست داشتنی بود در آنجا چند جانور زنده هم دیدیم که داخل آکواریوم نگه داری میشدند بعد به سراغ دایناسورهای غیر زنده رفتیم.😅
خب حالا کم کم نزدیک اذان ظهر است برویم به سمت مسجد تا نماز بخوانیم بعد از اتمام نماز رفتیم لب دریاچه و ناهار را آنجا خوردیم بعد پیش به سوی مزرعه حیوانات انواع حیوانات را در اینجا دیدم اون هم از نزدیک به طور واقعی بعد از تماشای حیوانات سوار اتوبوس شدیم به سمت سالن اختتامیه شادمانه بین المللی دختران اثر گذار رفتیم، دختران اثر گذار شهر سیرجان هم در این شادمانه حضور داشتند همه از همه جا از همه شهر از همه استان از همه کشور آمده بودند تا دختران اثر گذار حاج قاسم بودن را ثابت کنند و به دشمنان اسلام بفهمانند که همیشه پای این انقلاب هستند.
این شادمانه هم خیلی آموزنده و اثر گذار بود و مثل همیشه اول از همه سرود ملی کشور عزیزمان ایران را خواندیم بعد رو به مشهد به امام رضا جانمان سلام عرض کردیم .
«چقدر خوب است اینجا سر سرای عشق بازی با حضرت عشق است اینجا قلب ها آرام می گیرد »
" یـــا رضــــا " (ع)
بهترین قسمت این برنامه عهد بستن با شهید حاج قاسم سلیمانی بود ، من با توکل به خدا و توسل به حضرت زهرا (س) با شهید سلیمانی عهد بستم.
امیدوارم به حق حضرت زهرا (س) انشاالله بتوانم تا آخر سربلند پای این عهد و پای این انقلاب بمانم.
" الهی آمین " 🤲
خب حدودا ساعت نزدیک ۷ بعدازظهر هست و موقع اذان مغرب کم کم باید آماده بشیم به مسجد برویم اما از وقتی که از شادمانه آمده ایم باران شدیدی می بارد حس خوبی است بروی و زیر باران قدم بزنی !
به مسجد رفتیم و نماز خواندیم به سوله هایمان برگشتیم بعد از صرف شام به بیرون رفتیم چقدر زود گذشت ، امشب شب آخری است که در سیرجان هستیم اطراف اردوگاه قبلا هم براتون توضیح دادم خیلی جاهای قشنگی برای گردش داشت ما با دوستان به سمت دریاچه رفتیم شب بود همه جا سکوت و صدای آب در آن سکوت شب خیلی آرامش خوبی برایم داشت ، رفتم لب دریاچه نشستم حال و هوای عجیبی داشتم دلم میخواست گریه کنم گوشی را برداشتم یک مداحی گذاشتم آن قدری تو حال خودم بودم که نفهمیدم کی انقدر زمان گذشت به خودم که آمدم دیدم ساعت یک شب شده است
کم کم پاشدم به سمت سوله رفتم خاموشی را زده بودند به سرجایم رفتم خابم برد.
از خواب بیدار شدم صبح شده بود ساعت حدودا ۵ صبح بود وسایل هایم را جمع کردم باورم نمی شود بلاخره داریم می رویم ، بلاخره داریم به سرزمین عشق می رویم.
سرزمینی که حاج قاسم آنجاست آری به کرمان می رویم بر سر مزارش ، مزار بابا قاسم
الان حدودا ۲ ساعت است در راه هستیم بی قرارم چقدر راه طولانی است پس چرا نمی رسیم چرا هر چقدر می رویم راه طولانی تر می شود.
آن یک ساعت هم گذشت بلاخره رسیدیم هر چقدر که راه می رویم قلبم تند تر می زند داریم به مزار نزدیک می شویم بلاخره رسیدیم بلاخره دیدمش ، بلاخره دستم به سنگ مزارش رسید.
سر مزار خیلی شلوغ بود همه ی مردم از جاهای مختلف آمده بودند .
افسوس که نمیتوانستم سر مزارش بنشینم فقط در حد یک دست زدن به سنگ قبرش و یک فاتحه فرستادن
افسوس که دلم آن جوری که می خواست نتوانستم بنشینم باهات درد و دل کنم بابا قاسم😔
دلم خیلی بی قرارت بود از وقتی که دیدمت باز کمی دلم آروم گرفت
سردار دل ها حیف که دیر شناختیمت
حیف که قدرت را ندانستیم بابا
حیف که به موقع نفهمیدیم که بودی و چه بودی بابا
حیف که به موقع نفهمیدیم چه کسی را از دست دادیم بابا
افسوس هنوز که هنوزم هست خیلیا نشناختنت سردار
افسوس بر آنها که نمی دانند چه کسی را از دست دادند بلاخره می فهمند ها اما افسوس آن موقع می فهمند که خیلی دیر شده است مانند ما هایی ک دیر شناختیمت بابا قاسم ، ای بابای مهربان ، ای بابای دلسوز
خوشحالم از اینکه به دیدارت آمدم، خوشحالم از اینکه من را لایق دانستی و طلبیدی ای مهربان ترین من.
«الهی که فدایت بشم سردار دل ها»
«من آمدم تا دختر اثر گذارت بشم سردار دل ها»
بعد از زیارت مزار حاج قاسم بر سر مزار فرشته ی کوچکی رفتم که رقیه ی ایران شد « شهیده ریحانه سلطانی نژاد »که به « کاپشن صورتی » معروف شد .
الهی بمیرم برای مظلومیتت ریحانه کوچولو 😔
خب این هم از سفر کرمان و زیارت مزار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی.
کم کم باید برویم و سوار اتوبوس شویم و به سوی راه آهن حرکت کنیم.
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯