#تلنگر
از شیطان پرسیدند :
●چه چیزے میزنَے ؟
●تیــــر
●بہ کجــــا میزنے ؟
●قلــــب و روحــِ انسان ها
●چجورے ؟
●وقتی داره میره بیرون و روسرے میپوشہ میگم یکم عقب تر
●وقتےداره نماز میخونہ میگم یکم تندتر
●وقتے داره آرایش میکنه میگم یکم بیشتر
●وقتے داره لباس انتخاب میکنہ میگم یکم جذب تر
●وقتے داره به کسے نگاه بد میکنہ میگم یکم دقیق تر
●وقتے داره تو مکانےکہ شلوغہ میخنده میگم یکم بلندتر
●وقتے داره قرآن میخونہ میگم یکم زودتر
#صبح_ظهور_نزدیک_است🍀🌕
#تیکه_کتاب📚
به فضه اتاقی اختصاص داده شد. او ناباورانه قدم برداشت و به اتاق رفت. چگونه ممکن بود به کنیزی اتاق بدهند. فضه هنوز مبهوت بود؛ دستش را چند بار محکم روی گونه اش زد تا ببیند خواب است یا بیدار. بیدار بود.
صلیب کوچکی را روی یکی از طاقچه های کوچک اتاق گذاشت و با شعفی که در وجودش موج می زد از اتاق بیرون آمد. فاطمه بانوی خانه، کارها را با فضه تقسیم کرد؛ یک روز خودش کارهای خانه را انجام می دهد و روز دیگر فضه.
#فاطمه با مهربانی و ادب از او پرسید:«خمیر را درست می کنی یان نان می پزی:»فضه که هنوز مبهوت چهره زیبا و دوست داشتی #فاطمه بود یک باره به خودش آمد.
او مشعوف از اینکه برایش منزلتی این چنین قائل شده اند و همانند بانوی خانه نظرش را جویا می شوند ذوق زده و هول گفت:«خمیر درست کردن و آوردن هیزم با من.»
#خانومای گل⚘️ روزتون مبارک
#کتاب_شبیه_مریم ❤️
مقام معظم دلبری:
⏰جوان#دهه_هشتادی که نه جنگ را،نه امام را،نه انقلاب را دیده اما همان مفاهیم را با همان روشن بینی، با همان اقتدار که در ابتدای انقلاب یک جوان فهمیده ای دنبال میکرد،امروز این#نوجوان ما دارد دنبال میکند.