| ﷽|
« رَبِّ انی لِمَا اَنزَلْتَ اِلی مِنْ خَيرٍ فَقير »
متن اشعار کربلایی محمد حسین پویانفر همراه با صوت مربوط به متن را اینجا دنبال کنید.😍🏃♂
دل دل نکن که از دستت میره👇🏻
https://eitaa.com/wwwqwqw
#متناشعار
#صوت
♥️¦⇠ #صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
🕊️¦⇠ #اربابمـحسینجانـ
سلام سلام
🔹با کلی استوری های مذهبی و مناسبتی از هر مداحی در خدمتتونیم😎
آب ریختن سلحشور روی میوندار هیئت رو دیدی؟ واکنش پسرش عالیه😂😂
آمار ۲۲۰ قرار میگیره👆😍
جامع و کامل از همه ی مداح ها میگذاره و حال دلهارو خوب میکنه🥀💔
منبع مداحی های قشنگ و حال خوب کن همینجاست🤩🏃♂🏃♂
اینم لینکش🙃👇
@madahi_140
بیا که پشیمون نمیشی😉✋
ڪاناݪۍ زهـرایۍ بـا مدیریت یه دختر دهههشتادی دغدغـه مند:)
https://eitaa.com/joinchat/1762787545C328243bf1a
تجمع ساندیس خورای مملکت . 😂😌 .
#منتظرتونهستیم👀💕
_ بهنامِالله . ☁️
+اینجا ساخته شده برایِ کمك به خاص بودن
و رُشد شما 🌙؛
[ https://eitaa.com/joinchat/1898774726C3b64b0efc5 ]
خوراك نیازمندیجاتِ دُخملونہ '
[ #آشپزی ، #ایده ، #سرگرمی ، #قشنگیجاتِدخترونه ، #اسایلِشیك ،#دکورِاتاقت و . . .🕶✌️🏻 ]
تجم؏ دختࢪانے از جنس ماھ🌚🌿!
شروع تبـادلات پـر جذب یـاس✨🌸
ادتـب ڪانال تون میـشم
آمار تون+200🌨
ڪانالـتون مذهبۍ درسۍ یا گاندویۍ باشـہ🍀
براۍ اطلاعـات بیشتـرو دیدن جذب هـا عضـو اینـفوتبادلات یـاس بشیـد🪐💦
https://eitaa.com/joinchat/166920416Cc502712b28
آیـدی براۍ شرڪت در تبـادلات☂
@CUKWHK
از این کلیپا میخوای؟ 🫀
اینجا پر هست از کلیپ مداحی های مداح های معروف و رمان و موضوعات جذاب مذهبی با کلی عکاسی و ادیت....بیا خودت ببین✨
@seraje313
اینتیپحقُالناسهآقااااحقالناسهههه😂🚶🏻♂
_
_
_
_منشنیدمکهسرعشآقبهزانویشماست
_ازآنروزسرممیلبریدندارد
_https://eitaa.com/joinchat/1081999446Cc224e9158d
منبعازاینجورعکسا....😂🔌
نیایازدستترفته
ازمنگفتنبود
اینملینکش😂🧃
https://eitaa.com/joinchat/1081999446Cc224e9158d
جمعِساندیسخورا😂🧃
شهیدی که روز تاسوعا به آرزوش رسید و شهید شد.. 🌸✨
شهیدی که رفیق حاج قاسم بود. 🌿
➪https://eitaa.com/joinchat/1634337069Cfd9d95113f
#شهید_مصطفے_صدرزاده
دعوت شهید رو رد نکن رفیق. 😉
شهیدی که کارنامه دختر خود را امضا کرد
زهرا صالحی دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید :سال ۶۲ کلاس اول راهنمایی بودم. یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود. در زادگاه پدرم شهر خوانسار برای او مراسم گرفته بودند بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم. وقتی وارد مدرسه شدم دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند. پس از مراسم راهی کلاس شدم خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی اثلث دوم را به من داد .در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم. ناظم از من خواست که حتماً اولیای آن را امضا کنند و فردا ببرم مدرسه. به این فکر فرو رفتم که چه کسی آن را برایم امضا کند؟ وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد.
برای خواندن ادامه داستان به کانال ما بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/1918173481C0717dbe7eb
کپی بنر حرام است
https://eitaa.com/joinchat/1918173481C0717dbe7eb
اگر عضو شید متشکر میشم ازتون بزرگوار
https://eitaa.com/joinchat/1918173481C0717dbe7eb
#بچه_مذهبیا