eitaa logo
♡✿כڂٺــࢪٵن زێنـݕـے✿♡
470 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
166 فایل
﷽ 🌻כڂٺــــࢪٵن زێنݕێ🌻 💕ڂۅݜ ٵݦــــכے ݕٵنۅ ڄٵنـــــ🧕 ٺۅݪכ ڪٵنٵݪݦۅטּ ۱۴۰۰/۷/۲۲🎂 ڪݐے ݕٵڐڪࢪ صݪۅٵٺــــــ✔ نٵݜنٵس سنڄٵڨہ🙃 🚫ۅࢪۅכ ٵڨٵێٵن ݦݦنۅع(ۅڱࢪنہ ࢪێݐ!)🚫 🌸ٵࢪٺݕٵط ݕٵ ݦٵ🌸 @your_girl88 ݜࢪۅطـــــ @gfjvxh💜 800___________✈_________900
مشاهده در ایتا
دانلود
♡✿כڂٺــࢪٵن زێنـݕـے✿♡
راند²
هرکی زودتر استیکر پرچم ایران رو بفرسته برنده است
لف ندیدن فردا هم داریم با همین جایزه😍
اینجا ما مذهبی غیر مذهبی نداریم همه قرار دور هم باشیم یه نگاهی به کانالمون بنداز ضرر نداره 🌸 https://eitaa.com/joinchat/3134914796C74c1bf37f6 ورود آقايان ممنوع 🌙
حمایت✨💕
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ با چوب‌و مشت و سنگ‌ها کُشتید او را مــظـلـوم، تــنــهـا، بینـوا، کشتید او را😭 با جرمِ بی‌جرمی، خیابان مقتلش شد نــــامــــردهــــای بی‌حیا کشتید او را🖤 در هجمه‌ی سنـگ حقیقــت ناشناسان در بی‌کسی، زد دست‌و‌پا، کشتید او را بی آنکـه حتــی علــت آن را بدانیــد این‌گونه بی‌چون و چرا کشتید او را البتــه می‌گیرد تقاصــش را خداونــد چون پیش چشمان خدا کشتید او را ذهن جوانان را شـمـا تسـخیر کردید آقـای جـادوگـــــر شـمـا کشتید او را!
🌱ُّٓ🌱 بعد‌ از‌ شهادت‌ آقا محسن ؛ دیدم علی همش میوفته ! میخواستم ببرمش دکتر... شب‌ محسن اومد تو خوابم بهم گفت : خانم ، علی چیزیش نیست منو میبینه میخواد بغلم کنه نمیتونه !💔 به‌نقل‌ازهمسرشهید‌ شهیدمدافع‌حرم‌
یک بار کنار سفره غذا🍱 با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁 مثلا همین ابوعلی!😆 چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم😉، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد🙂... منم برم قم!🙃" سید یه دفعه زد زیر خنده😅 و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا😁 ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆" بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊 بعد سید با افسوس گفت😔: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده😆 اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد🙂!" دستی به ریش هاش کشید👨🏻 و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!😂 برای مداحی محمود کریمے رو میاریم😅 ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻 تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁" من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅" همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ... 🌷 راوی 🌷