eitaa logo
♡✿כڂٺــࢪٵن زێنـݕـے✿♡
469 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
166 فایل
﷽ 🌻כڂٺــــࢪٵن زێنݕێ🌻 💕ڂۅݜ ٵݦــــכے ݕٵنۅ ڄٵنـــــ🧕 ٺۅݪכ ڪٵنٵݪݦۅטּ ۱۴۰۰/۷/۲۲🎂 ڪݐے ݕٵڐڪࢪ صݪۅٵٺــــــ✔ نٵݜنٵس سنڄٵڨہ🙃 🚫ۅࢪۅכ ٵڨٵێٵن ݦݦنۅع(ۅڱࢪنہ ࢪێݐ!)🚫 🌸ٵࢪٺݕٵط ݕٵ ݦٵ🌸 @your_girl88 ݜࢪۅطـــــ @gfjvxh💜 800___________✈_________900
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام به دخترای گل رزمنده های مجازی✌ یک گروه داریم براتون از بهترین گروه ها گروهی که پراز فعالیت های جذابه حتی نظراتتون رو هم میتونید بهمون بگید. برنامه👇 حجاب حجاب دخترونه های امربه معروف (چت در گروه) (سخنان رهبرمون✌❤و..) (گروه،کانال) .. 😂 😍 🌹 😍 😉 #و ... کلی چیز های دیگه به خصوص 😍 انتقادات و پیشنهادات رو به ایدی زیر بفرستید...... این فرصت با ما بودن رو از دست ندید ما با ادمین های خوبمون منتظرتون هستیم❤ ♡برای زدن با ادمین هماهنگ کنید @SARBAZRAHBR به ما بپیوندید: گروهمون👇❤ برای عضویت به مدیر پیام بدید(فقط دخترا❤🙏🏻) پاتوق دختران مذهبی😉❤ ایدی: @z14m12 کانالمون👇❤ منتظران نور:)💛 به کانال خوش اومدید کانالی برای تبلیغ حجاب همکاری کنید عضو هارو بالا ببریم اجرتون با امام زمان عج https://eitaa.com/zdchukgeruiuiov
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم. ارین: ریحانه... من دارم نکن این کار رو با من! ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت! نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب به سامان دارم💔 صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین! https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️