وقسم‌به‌توکه‌قلبم‌بااسمت‌آرام‌میشود:) ! . . آقای‌ابا‌عبدالله: امسالم‌با‌اندکی‌پِلک‌زَدن‌می‌گذرد:) وَباشوق‌ِدیدارت‌اوج‌نمی‌گیریم:) بارُبندیل‌سَفَرِتون‌رو‌جمع‌نمی‌کنیم:) و‌َدوباره‌تکرارِتاریخ:) . . همان‌جامانده‌یِ‌قَدیمے‌🖐🏽💔 جامانده‌های‌آقای۱۲۸:) دعوت‌شدید‌به‌کانالِ‌آقاابا‌عبدالله: ⧼مَجنونِ‌حُسِین⧽ ⧼ https://eitaa.com/magnon_hosein_128 ⧽

اینـجا‌ پـٰاتوق رمـٰان‌ خونـٰاۍ مذهـبیـه.! هـواداران رمـٰان‌هـٰای‌ عـٰاشقـانـه و مذهـبی.!🥺🤍🌸 https://eitaa.com/joinchat/1762787545C328243bf1a #مـن‌ڪه‌عـٰاشقـش‌شـدم‌... 🙈💕

‏یڪ لوگو همہ چیو تغییر میده؛ 🔥حتے قیمت! این هست ڪہ میگم واسہ هویت ڪانال تون وقت بزارین 😎❤️ یڪ لوگوے اختصاصے بہ ڪانال تون شخصیت میبخشہ و اونو متمایز می کنہ . براے سفارش لوگو و سایر ڪارهاے گرافیکے بہ ڪانال زیر مراجعہ ڪنید 👇🏻😉 ➪😁https://eitaa.com/joinchat/136905026C739880220f اگر سوالے داشتید از ادمین ڪانال بپرسید ➪😁 @adreactor راڪتور‌گراف

ایـن پسر دهه هشتادی با پست هاش ایـتا رو ترکووونده:))))) 🙈✨😌 ➜ https://eitaa.com/joinchat/1682047433C996b47416c بیاااا خودت ببین چیا میگه! ☺️❤️

قلب من🫀🌿 کفشامو پوشیدم و کولمو انداختم رو شونم قرار بود سحر سر کوچه منتظرم باشه. درو باز کردمو اومدم قدم اولو بردارم ماشین مشکی ای جلو پام ترمز کرد. هینی کشیدم و سعی کردم رانندشو شناسایی کنم ولی شیشه های ماشینش که کوییک بود دودی بود. سارا: چته روانی؟ وبعد خواستم برم که شیشرو داد پایین و گفت: برسونمتون خوشگل خانوم؟... بدون نگاه کردن بهش راهمو میرفتم و با اخم گفتم: برو عمتو برسو...! چییی؟ این صدای سهیله؟ متعجب برگشتم سمتش که دیدم بلهههه سهیل خان با مهران تو ماشین نشستن دارن به ریش نداشتم میخندن.. چشمامو روهم فشردمو تا تونستم.... چنل زیر ادامه رمان و کلکل های شخصیتاشو گذاشته... از دستش نده! 🌿🌚 https://eitaa.com/joinchat/2747728239C0aea3a1f43