eitaa logo
اعشاق الرضا
1.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
171 فایل
﷽ 🕌✨یارضاگفتم‌ُواشدبه‌نگاهت‌گره‌ها… ִֶָ اطلاعات↶ @Shorot_Ma ִֶָخدمات+تبلیغات↶ @khedmat_ma ִֶָ خادم‌کانال↶ @majnon_reza ִֶָارتباطات‌ناشناس↶ https://harfeto.timefriend.net/17220592755215
مشاهده در ایتا
دانلود
‹🕌✨› فلسفه‌ی نوره در طب اسلامی و سنتی چیست؟🔍 ✅ فلسفه نوره گذاشتن فقط رفع موی زائد نیست....خارج کردن زائد بدن از نقاط مختلف بدن است! 🔹چرا وقتی خانم ها اصلاح میکنند، صورتشون میزنه؟ 🔸چون سودا و مواد اضافه از طریق منافذ باز شده خارج میشه. 🟢نوره یعنی طبیعی! 🔹وقتی نوره گذاشته میشه نور زیاد میشه....کتفها قوی میشه و زن دچار نمیشه، چون مواد سودا از اون ناحیه تخلیه میشن. سرطان مقدمه اش تجمع مواد سودای ناصالح دریک نقطه است....وقتی سودا تخلیه بشه سرطان هم بوجود نمیادش. 🔸وقتی نوره گذاشته میشه علاوه بر رفع موی زائد...بیماریهای .......دستگاه و نیز کم میشن.....لذت بیشتری در امور زناشویی برده میشه.. 🔹کسانی که و بداخلاق هستن.... پاهاشون نوره بمالند در حمام 5 دقیقه بعد بشویند....پا محل تجمع سوداست....چون هم اندام انتهایی است...وهم جاذبه زمین مدام خون و مواد زائد رو به سمت خودش میکشه. 🔸روایت میگه وقتی میخوای نوره بزنی اول کمی از اون رو به بینی بمالید.... ↩ تنفس فوری مواد سرطان نوره رو وارد خون میکنه. ✅نوره همون واجبی است....واجبین....از واجبات بوده در نزد مردم. 🔸امام رضا (ع) میفرماید:: هر روز نوره بذارید....نشد یک روز درمیان....نشد هر هفته...نشد هر دو هفته... اگه به ۲۱ روز رسید و نذاشتی، حتی شده پول قرض کنین واسه نوره! 🔹طب اسلامی با کندن مو مخالفه ‹🕌✨› ↫ ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
پیام کیانی16219048389947225387366.mp3
زمان: حجم: 6.08M
﷽ ‹🕌✨› 🎙پیام کیانی 🌿قَلبَم گِرِفتارِت حالَم پَریشونِت↓ مَن گِریِه ها کَردَم♡ . . . ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
‹🕌✨› گفتم محاسبه‌ی نفس چیست؟ گفت زباله‌ها را چه وقت دم در می‌گذاری؟ گفتم شب‌ها پس از مرتب کردن خانه، بیرون می‌برم... گفت چرا؟ گفتم چون اگر بماند بو خانه را بر می‌دارد و اهالی منزل را اذیت می‌کند. گفت زباله‌های دلت را هم، هر شب بیرون می‌گذاری؟ :) ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
﷽ ‹🕌✨› 🌿'مۍگفت:..! هرڪسۍروز؎"𝟑"مرتبہ خطآب‌بہ‌حضرت‌مھد؎"؏ـج‌"بگہ بابۍانت‌وامی‌یـٰااباصـٰالح‌المھد؎ حضرت‌یہ‌جورخـٰاصی‌برـٰاش‌دعـٰامیڪننシ..! ••شھیدبـٰابک‌نورۍهریس› ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹🕌✨› سلام بر تو هر صبح و شام سلام بر تو ای صاحب اختیارما... ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
‹🕌✨› اسلام و علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی❤️ ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹🕌✨› درود خداوند بر زنانی ک........🤔🌱 +استاد عالی ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
‹🕌✨› 🥇 کانال هایی که هیچ محتوای مفیدی ندارند و خالی از هدف هستند رو چرا دنبال می کنید؟ 🤨 این گوشی که دست شما هم باعث تباهی تون می تونه باشه هم باعث تعالی تون🚶🏿‍♂ گاها می بینم طرف یه عالمه کانال دپ و غمگین و... پوکر داره 😐... آخه برای چی؟ 😑 برای چی موسیقی های غمگین گوش می دی؟ 🤔 ببین واقعا بعضی جاها ما خودمون باعث ناراحتی و افسردگی خودمون هستیم... طرف می بینه ناراحته یا افسرده یا بی هدفه، بدتر میاد همین کانالای بی هدف رو دنبال می کنه..😣. این آدما دلشون به حال خودشون نمی سوزه، دلشون نمی سوزه که روحشون داره پر پر میشه...😒💔 که بازم ناراحتی خودشونو بیشتر می کنند... 😖 بابا یذره فکر کن عمیق... آیا این مسیری که میری درسته؟ 🙂 کانالا و محتواهایی که دنبال می کنی درسته؟ دل مردت نمی کنه؟ به ناراحتیت اضافه نمی کنه؟ 😕 • بعضیا با اینکه مشکل دارند... هی غر می زنند سر بقیه.... بابا جان من این مشکلی که شما داری درست! ولی دیگه قرار نیست باعث ناراحتی بقیه باشی. لطفا ترویج ناراحتی نکنید❗️☺️ لطفا ناراحتی رو دنبال نکنید❗ اگر ناراحتی ای موجب رشدت میشه مشکلی نیست... فقط نه از این ور بوم بیوفت نه از اونور... ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
@teme_whatsapp_eitaa791.attheme
حجم: 66.1K
‹🕌✨› اللهم صل علی ابن موسی الرضا المرتضی💗 ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
‹🕌✨› رمان‌ روزها و هفته ها از عوض شدنم می‌گذشت... من خودمو توی دنیای خدا پیدا کرده بودم و حالا غرق اون شده بودم! یک روز از خواب پاشدم نگاهی به ساعت روی موبایلم انداختم خیلی کم چادر می‌پوشیدم و هنوز کامل بهش عادت نکرده بودم عجولانه سمت کمد لباسیم رفتم دستی به یکی از لباسهای تنگم زدم برش داشتم و پاره اش کردم ازهمشون بدم اومده بود و حس نفرت داشتم! خودم هم متعجب شده بودم از رفتارم ،منی که این لباسارو با دنیا عوض نمی‌کردم حالا داشتم ازتوی زندگیم خطشون میزدم.... یه جایی خونده بودم که دل به زَرق و بَرق دنیا نبندیم،حالا خوب مفهمشو می‌فهمیدم ،زَرق و بَرق دنیا همین لباسای به ظاهر زیبا بودن؛ همه لباسا رو ریختم دور همه اون لوازم ارایشی هارو جمع کردم توی یه کارتون یه جای دور انداختم که چشمم بهشون نیفته روی میزم بجای اونا قران و سجاده گذاشتم وقت اذان شده بود در اتاقم باز شد مامان بود ، نشسته بودم یه گوشه و بیصدا گریه میکردم و توبه میکردم و توی دستم یه تسبیح زمردی. +مرضیه..😳این تویی؟خدایا دارم خیال میبینم؟؟؟تو که اینجوری نبودی بلند شو بلند شو که تو خیلی گناه کردی و راه برگشت نیست نمیخواد توبه کنی ،کلی کار داریم فردا با زنای فامیل میخوایم بریم کافی‌شاپ... _سلام مامان!خواهش میکنم ولم کنین،من خسته شدم از گناهام،میخوام باخدا باشم ...با خدا بودن ارامش نابی داره که اگه باهاش باشی میفهمی ، نمی‌خوام گناه کنم،نمیخوام برم جایی که چشم نامحرما بهم بیفته،لباس تنگ نمیپوشم ،لباس بندگی میپوشم ...بسه چقد دیگه منو با این زنای بی‌حجاب این رو اونور میکشین؟خسته شدم دیگه،درهمین اشک هام می‌ریخت +باشه مرضیه نخواه،هرکار دوست داری بکن منم دیگه باهات حرفی ندارم درو محکم کوبید و رفت ... سکوت توی کل اتاق بود با خدا حرف میزدم ازش میخواستم که منو برگردونه توی راهش قران که می‌خوندم به معنی هاش توجه خاصی میکردم؛ خیلی آیات قران نورانی و پر از مفهوم بود،ارامش می‌گرفتم وقتی خودم اونجور قشنگ می‌خوندم! وقتی تنهایی و دلت گرفته قران بخون دلت وا میشه با خدا انس میگیری... خیلی زود به خدا نزدیک شدم وقتی توی خیابون کم و بیش میرفتم چشم به دخترایی میخورد که مثلِ منِ گذشته بودن!برام جالب نبودن ،چون می‌دونم که بعدش هممون با یه تیکه کَفَن میریم زیر خاک و می‌پوسیم...دیگه وقتی مُردیم آرایش و لباس تنگ برامون بیفایده میشن،از ما فقط اعمال خوبمون بجا میمونه... چی میشه تا وقتی زنده ایم یکم به گناهانمون فکر کنیم و درستشون کنیم ذهنم پراز کلمات مذهبی بود ساعت از ۶ عصر گذشته بود صدای اذان از مناره های مسجد بلند شد تصمیم من جدی بود این بار میرم مسجد کنار بقیه نمازمو میخونم؛اینو زیر لب میگفتم و یه مقنعه سفید و مانتوی گلدارم که تازه خریده بودم رو برداشتم و بسمت در خونه رفتم درو باز کردم و کفشامو پام کردم روبه روی خودم تصویر مامان رو دیدم بهش سلامی کردم و مسیر خودمو ادامه دادم یه مسجد رسیدم چه مکان قشنگی بود!همه اومده بودن عبادت یک خدا رو بکنن ،همه مثل هم بودن خدارو دوست داشتن حسودیم میشد به همشون ،مخصوصا به فاطمه خانم که هرروز میومد مسجد و منم از پشت پنجره میدیدمش !! از دیدن من اخماش باز شد ... چادر نداشتم چادر نماز! وارد که شدم دست یکی به شونم خورد برگشتم همون بود ،همون دختر چادری مومن همون هدی که منو تغییر داده بود.! تعجب کردم که دیدمش یه چادر زیبای سفید بهم داد چادرو اهسته سرم کردم وای که چقدر زیبا بود و روی سرم میدرخشید فقط کسانی که چادر پوشیدن میفهمیدن چی میگفتم...! نمازمونو خوندیم همه داشتن کم کم میرفتن ولی هنوز چشمم به هدی دوخته بود به چادرش و طرز رفتارش ،اون نمازشو دیرتر تموم کرد بعد از اتمام نمازش اومد کنارم نشست +سلام،به به مرضیه خانم،نشناختمت؛ _س....س...لا..م،هدی! +چقدر چادر بهت میاد ،شدی عین یه فرشته.بَه بَه،خدا وقتی میبینه بندش اینطور عوض شده و رفتارش خوب شده،خیلی خوشحال میشه ، براش ثواب مینویسه! حالا هرچقدر بیشتر کار خوب کنی ،بیشتر ثواب میبری☺️ _اره،عوض شدم هدی ،تو باعث شدی ،حالا هم تو ثواب کردی من مسیرمو پیدا کردم ولی...یه چیزی هست خیلی ازارم میده...! +بگو گلم چیه؟ _مامانم!ازینکه نمیزاره‌ با خدا باشم ... +نگران نباش گلم،تو کارتو انجام بده خدا قطعا ناراحت نمیشه ازت مامانتم به مرور زمان میفهمه _مرسی هدی مرسی که کمکم میکنی‌ واقعا نیاز داشتم به حرفات اروم رفتم توی بغلش و یک عالمه گریه کردم،حس سبکی بهم دست داده بود انگار که تمام بی حجابی ها و گناهانم رو یک جا خالی کرده بودم و روی دوشم سوار نبودن ،وقتی به گذشته خودم فکر میکردم حالم از خودم به هم میخورد من یه لکه ننگ بودم برای خانوادم و البته اجتماع ..! شدم یه ادم دیگه ،کسی که انگار دوباره و تازه متولد شده توی یه دنیای دیگه..! ادامه دارد....🙂🌸 ‹🕌✨› ↫ "🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ @Eashagh_reza
امیدواریم از خوندن این رمان زیبا لذت ببرید☺️❤️ همراه ما باشید...✅ وعده ما: هرشب حوالی ساعات ۲۱:۰۰🕘🌷 @Eashagh_reza
خیلی خوشحالیم که اومدید🌹 منتظر پستای جذابمون باشید😉 شبتون امام رضایی🕌✨ @Eashagh_reza