‹🕌✨›
#زیبایی_درون.
پارت۷.
دنیز آیدم.
_قبول باشه.
با صدای همون خانم مهربون به سمت چپم نگاهی انداختم.
کنارم نشست.
لبخندی از روی تشکر زدم:
_واقعا ازتون ممنونم اگه شما نبودین من از این آرامش بی نصیب میموندم.
_برای چی اینجایی؟
و باز هم غم صورتم و پوشوند:
_مامانم،قبل اینکه بیارنش بیمارستان سالمه سالم بود من باهاش بحث کردم اما خیلی پشیمونم میدونم بابت منه که اینجاست امروز وقتی عمل قلب بازش تموم شد دکتر یه طورایی بهم فهموند که حال مامانم بده و دست خداست.
با دقت و صبر به حرفای من گوش میکرد:
_میدونین چی بدتر از همه منو شکست؟
بی کسیمون!
لبخندی زدو بغلم کرد:
_اینطور نگو!خدا بهت کمک میکنه اون تنهات نمیزاره چه فایده که دوروبرت پر باشه از آدم اما همشون نامرد؟پس همون بهتر که یه نفر باشه باهات که همیشه هم کنارت باشه.
از بغلش بیرون اومدم اشکام و پاک کردم:
_خیلی ممنون واقعا آرومم کردین بهتره من برم بخش آی سی یو تا اگه خبری شد اونجا باشم.
از جاش بلند شد:
_نه دخترم این بخش یکی از بخش های مراقبت های ویژه هست و نمیزارن بالا سری بمونی اگه میخای همینجا بمون!
یکم به حرفش فکر کردم که دیدم حق با ایشون بود.
سری به معنای باشه تکون دادم خاست بره که لبهای چفت شدم از هم باز شد:
_کجا.
برگشت سمتم و لبخندی زد:
_دیگه باید برم مادر،خدایارو نگهدارت.
رفت و من احساس کردم خدا یه فرشته رو سراغم فرستاده بود.
با همون چادر سرم رفتم یه گوشه نشستم.
و بازهم اون دیوار سرد که این روز ها عجیب تکیه گاهم شده بود.
چشمام رو بستم.
صدای پیامک موبایلم بلند شد.
چشمهام رو باز کردم اشخاص زیادی تو نمازخونه نبودن جزء یه خانوم که یه گوشه خابیده بود.
موبایلمو از جیبم در آوردم و تاچشو زدم.
همراه اول بود.
هووف بازم باید بسته اینترنت میخریدم!
حوصلم سر رفته بودو برای بار اول از خودم عصبی شدم که چرا چیز سرگرم کننده ای تو موبایلم ندارم.
چراغی بالای سرم روشن شد!
سریع رفتم توی کلید تماس و کُدی رو زدم که نتم رو دانش آموزی میکرد.
نتم که رایگان یا همون دانش آموزی شد.
وارد برنامه شاد شدم.
یه پیام داشتم از نیکا بود بازش کردم
یه لینک برام فرستاده بود روش کلیک کردم که منو وارد یه کانال کرد به اسم رفاقت با خدا!
جوین شدم.
قطعا کانال جذابی بود که نیکا برام لینکشو فرستاده بود یه باکس هایی توجهم رو جلب کرد.
اسم باکسش:#فرشته_های_زمینی.بود!
‹🕌✨› ↫ #رمان
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
امیدواریم از خوندن این رمان زیبا لذت ببرید☺️❤️
همراه ما باشید...✅
وعده ما: هرشب حوالی ساعات ۲۱:۰۰🕘🌷
@Eashagh_reza
خیلی خوشحالیم که اومدید🌹
منتظر پستای جذابمون باشید😉
شبتون امام رضایی🕌✨
@Eashagh_reza
1.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹🕌✨›
🌸با نام رضا دلت مصفا گردد
✨درد و غم سینه ات مداوا گردد
🌸گر روی نهی به درگهش با اخلاص
✨هر عقده ز کار بسته ات وا گردد
☘جانمان را با صلوات بر سلطان انس و جان معطر كنيم.☘
#ختم صلواتخاصهامامرضا
💙✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨💙
✨اللّـهُم صـلِّ على عــَلِیِّ بـــنِ مُوسَى الرِّضاالْــمُرْتَضَى✨ الاِمــام التَّقِیِّ النَّقِیِّ✨ وَحـُجَّتکَ عَلى مَنْ فَــوْقَ الاَرْضِ🍃 وَمــَن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ،🍃 صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَة مُـــتَواتِرَةً مــُتَرادِفَةً،✨🍃 کـــَاَفْضَل مــــاصـــَلَّیْتَ عـــَلى اَحـــَد مــِنْ اَوْلِـیائِک.🍃✨
‹🕌✨› ↫ #امام_رضا
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
هدایت شده از ♡عشق من حجاب ♡
‹🕌✨›
با تو از ماهِ فـَلَک ماهْ تـَرَم ...
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
‹🕌✨› ↫ #امام_هشتم
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
‹🕌✨›
باید بنویسند که گنجینهیِ عرشیم
در سینهی ماعشقِ تو پنهان شده آقا
‹🕌✨› ↫ #امام_رئوف
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
‹🕌✨›
ای که می آید از این گلدسته آواز دعایت
بوی گل می آورد صبحی که می سازد صدایت
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
‹🕌✨› ↫ #غریب_الغربا
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
‹🕌✨›
امام رضا علیه السلام:
سکوت یکی از درهای ورود به حکمت است.
گویا وقتی انسان دهان میبندد و از گفتن باز میایستد
داشته هایش افزایش پیدا میکند خصوصا آنکه گفته های
باطل و عبث زبان او را مشغول بدارد.
‹🕌✨› ↫ #حدیث
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza
‹🕌✨›
خورشید بی غروب خراسانمان سلام
یا حضرت رئوف شه مهربان سلام
‹🕌✨› ↫ #امام_هشتم
"🌸🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@Eashagh_reza