eitaa logo
اندیشکده اطمینان | احسان فرشاد
150 دنبال‌کننده
232 عکس
83 ویدیو
2 فایل
اندیشکده اطمینان هیئت اندیشه‌ورز نفس مطمئنه 🆔 @EtminanAndishkadeh احسان فرشاد 🆔 @EhsanFarshadEF مَثوٰا؛ مَأوٰایِ ثُبوتِ انسٰان 🆔 @Mathwa_ef
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احسان فرشاد
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انفجار امیال در متاورس خروجی سیطره کمیت 💢 قسمت پنجم برنامه تلویزیونی امتداد: فیسبوک 📎 https://mtedaad.ir/فیسبوک ➡️ @mtedaad 🔰 در همه شبکه‌های اجتماعی: 🆔 @EhsanFarshadEF
هدایت شده از احسان فرشاد
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بشر مدرن مضطرب است و هر روز مضطرب‌تر خواهد شد‌ 💢 قسمت پنجم برنامه تلویزیونی امتداد: فیسبوک 📎 https://mtedaad.ir/فیسبوک ➡️ @mtedaad 🔰 در همه شبکه‌های اجتماعی: 🆔 @EhsanFarshadEF
اندیشکده اطمینان | احسان فرشاد
تفاوت‌ها؛ آینده محل تشدید نزاع بین فضای سایبر و فضای اجتماع قلوب است، اما مسأله این است که اصالت و پ
فضای اجتماع قلوب، خیال یا حقیقت؟ 💢 آنچه تا الان پیرامون فضای اجتماع قلوب نوشته شد، یک چیز خیالی است یا در زندگی واقعی کارایی، نمود و مصداقی هم داشته و دارد؟ 💢 یکی از مکان‌ها و وقایعی که می‌توان در آن نمونه‌های کاربردی از این مدل روابط و شکل‌گیری فضای اجتماع قلوب و شبکه‌ی ارتباطات قلبی مؤمنانه را ردگیری و پیدا کرد، جبهه‌های جنگ، مثلاً جبهه‌ی جنگ هشت ساله حق علیه باطل است. 💢 در آن‌جا و آن‌گاه که برونسیِ شهید بعد از لو رفتن عملیات و ناامیدی‌ای که بر ایشان و نیروهایشان محیط شده بود و با از کار افتادن عقلش! سر بر خاک‌های نرم کوشک می‌گذارد¹ و به جای اشراف اطلاعاتی و تجزیه‌ و تحلیل و کنترل اطلاعتِ محیطی و بیرونی از طریق ماشین و مصنوعات بشری و انواع مدل‌های شبیه‌سازی، با به‌کارگیری تنها راه امید باقی، با توسل به نوری که پدیدآورنده‌ی آسمان‌ها و زمین است، از درون و با هدایت اطلاعاتی از جنس و در سطحی دیگر توانست نیروهای خود را از لابه‌لای انبوه سیم خاردار و موانع مخوفِ مخفیِِ خفته در دل تاریکی شب بگذراند و پیروزی در میدان را به نفع جبهه‌ی اهل حق تغییر دهد. 💢 و باز بار دیگری که قبل از عملیات در زمینی با پیچیدگی‌های زیاد با یک «یا زهرا (س)» و یک «یا الله» توانست هم، دل فرماندهان را از نگرانی خارج کرده و با ذکر اسمای الهی آرامشان کند و هم پیچیدگی‌های زمین عملیات را رام و ساده نماید و هم نقشه و قطب‌نما را حذف کند.² 💢 و باز هم برونسی شهید و توسلی که حتی تا پای کج کردن شاخک‌های مین و بر جای گذاشتن رد پای رزمندگان بر مین‌هایی که تا خرخره غرق در خاک بودند و حتی یکی‌شان هم عمل نکرده بود، حتی یکی‌شان.³ 💢 یا آن‌جا و آن‌گاه که ابراهیم⁴ با هدایت اطلاعاتیِ حضرت مادر (س)، به راه نجات و تفوقْ، هادی شد و در میدان جنگ که لازمه‌ی این موقعیت حساس، سکوت و در خفا حرکت کردن بود، به یک‌باره بر سر ارتفاعِ چشم‌پرکن رفت و بانگ اذان سرداد که نه تنها موجبات شگفتی و تعجب یاران خود شد بلکه انگار شکِ نسبت به خود را در دل آنان کاشت که آخر این چه تدبیر نامُدَبرانه‌ای بود؟! 💢 اما بعد از این‌که نتیجه‌ی آن ارتباطات قلبیِ مخفی از چشم نامحرمان ابراهیم با حضرت مادر (س) آشکار شد، نه تنها از محاصره‌ی دشمن خارج شدند که دشمن هم به واسطه‌ی هدایت اطلاعاتیِ ابراهیم، مهدیِ هادی شدند و متواضعانه به تسلیم رسیدند، حتی بر دستان ابراهیم بوسه هم زدند! 💢 و باز آن تیراندازی که با شنیدن بانگ اذان، مکان قرارگیری حنجره‌ی ابراهیم را مجروح کرده بود، به اسارت ابراهیم و یاران درآوردند. 💢 این‌ها تنها مواردی از مصادیق تجربه شده و واقعی ناشی از حقیقی، در حساس‌ترین شرایطِ ممکن برای هر شخص و جمع است که با خروجی و نتیجه‌ای مثبت بر پیکره‌ی تاریخ ثبت و نقش بسته است. 💢 کارایی این شبکه‌ی تبادل اطلاعاتی مبتنی بر ارتباطات قلبی مؤمنانه، نه در شرایط عادی که در شرایط سخت جنگی، موفقیت خود را به فراوانی و تعدد بر ما فریاد زده است. به امید اینکه به این وقایعِ حقیقی و آیات روشنِ زیسته و تجربه شده تن دهیم، تسلیم شویم، تصدیقش کنیم و از شرِ سایبرِ کنترل کننده و سد و حد زننده‌ی رشد فرد و جمع به آن فضای آشنایِ بر مبنای فطرت بنا شده پناه بیاوریم. 💢 در آن پناه‌گاه امن، این تجارب و مدل ارتباطات و تبادل اطلاعات را، تا در عرصه‌ی عمل امتداد دهیم، اهمیت و برتری کنش‌های باطنی و برآمده از باطن را، بر ظاهر با عمل ثبت کنیم، که بکارگیری این مدل فقط برای اهالی باطن و مَحرَمان بر عالمِ باطن میسر و ممکن است و نامحرمان از بکارگیری آن ناتوانند، چون عاجزند پس محکوم به شکستند. 💢 که ان‌شاءالله با توجه و به کار بستن آن آیات کارا، ابراهیم‌وار، مهدی و هادی به محضر الله گشته و عبدالحسین‌گونه با نور حضرت مادر (س) مقام عبداللهی را بشویم، شاهدانه رشد کنیم، رضایت دوطرفه کسب کنیم، احیاء بر خان نعمتش بنشینیم و نه تنها رشد کرده که به رشد برسانیم؛ ان‌شاءالله... ۱. کتاب خاک‌های نرم کوشک، صفحه ۱۰۱ تا ۱۱۶ ۲. کتاب خاک‌های نرم کوشک، صفحه ۱۸۲، یک توسل. ۳. کتاب خاک‌های نرم کوشک، صفحه ۱۸۴، شاخک‌های کج شده. ۴. کتاب سلام بر ابراهیم، ج ۲، از صفحه ۱۲۹، مطلع الفجر؛ تا صفحه ۱۳۷، معجزه‌ی اذان. ✍️ حمید کشاورزی ➡️ https://t.me/shohudemana ➡️https://eitaa.com/shohudemana 🆔 @EtminanAndishkadeh
تن‌ودلی که با آمدنش باطن را برای دیده‌ها ظاهر می‌کند... 🔰 بخش اول 💢 حضرت رسول (ص): کَمَا تَعِیشُونَ تَمُوتُونَ وَ کَمَا تَمُوتُونَ تُبْعَثُونَ وَ کَمَا تُبْعَثُونَ تُحْشَرُونَ همان‌گونه که زندگی می‌کنید، می‌میرید، و همان‌طور که می‌میرید مبعوث می‌شوید، و همان‌گونه که مبعوث می‌شوید، محشور خواهید شد. عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، جلد ۴، صفحه ۷۲ 💢 کلام الله: ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلࣰاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ(ملک ۲) كسى كه مرگ و زندگى را آفريد، تا شما را بيازمايد (كه) كدامتان نيكوكارتريد و اوست عزيزى بسى پوشنده. ✍️ حمید کشاورزی ➡️ https://t.me/shohudemana ➡️https://eitaa.com/shohudemana 🆔 @EtminanAndishkadeh
اندیشکده اطمینان | احسان فرشاد
تن‌ودلی که با آمدنش باطن را برای دیده‌ها ظاهر می‌کند... 🔰 بخش اول 💢 حضرت رسول (ص): کَمَا تَعِیشُون
تن‌ودلی که با آمدنش باطن را برای دیده‌ها ظاهر می‌کند... 🔰 بخش دوم 💢 شاید بی‌راه نباشد اگر مرگ را نقطه‌ای مرکزی برای حرکت به سمت شناخت از حیات آدمی بگذاریم و چگونگی و کیفیت مرگ را نما و صورت ظاهری از کیفیت و چگونگی زیستن بدانیم و مرگ را نشانی از کیفیت و چگونگی حیاتِ بعد از زیست این‌جایی بدانیم و مرگ را صحنه‌ی نمایشِ دوستان و هم‌نشینان بعد از این زیست بدانیم که تو اول بگو چگونه ترک تن و دنیا گفتی؛ پس آن‌گه بگویم که با کیان در حشْری؟ 💢 مرگ اتمام نیست، مرحله‌ای از خلقت و خَلقی نو، مجوز و تغییری است برای آمایش تارکِ تن‌ و دنیا تا بتواند: نوعی دگر از زیستن را، امتداد زندگی و حیات همیشگی را، حرکتِ هم‌پای خدا را، تا خدا هست او هم حیاتش باشد را. 💢 زندگی و مرگ برای تک تک ما بنی‌آدم بلا و آزمایش است. امکان زندگی، راه را برای تاختن باز می‌کند و امکانِ هرآنیِ مرگ، محدوده‌ی تاخت را معین، تازَنده را هدایت و تنظیم می‌کند. آن‌چه که تنظیم می‌کند، شخص را راه‌نماست تا در جای خود قرار گرفته و تعلیمش کند که با هرآن‌چه سروکارش افتد، آن را نیز در جای خود ببیند و بگذارد. انگار مرگ آن نشسته‌ی بر کرسی قضا، برای تحقق و جاری و ساری سازِ عدل در بستر زندگی است. 💢 مرگ انواعی و کیفیاتی دارد. چگونگی و نوع مرگ‌ها، صحنه‌ای را می‌سازد از نمایش کم و کیف لبیک‌ها و یا دست رد بر سینه‌ی عدل زدن‌ها. مرگ خلقتی نو و چگونگی آن، نشانه‌ای بر باطن زندگی و عیان‌سازِ کیفیت کارنامه‌ی تارک تن‌ و دنیا است. 💢 اما از آن‌جا که هر چیز در عالم، علامتی و آیتی است، مرگِ دیگری نیز برای شاهدان، حاضران و ماندگان در تن‌ و دنیا نشانه‌ای است و بلا و آزمایش؛ و موضع‌شان نسبت به تارِک نیز بلا و آزمایش و نشانه‌ای دیگر که حقیقت و باطن ماندگان را برای خود و دیگران عریان می‌کند. این عریانی باطن کمکی است برای شناخت دوست و دشمن، همراه و سنگِ راه و... 💢 مرگ، موقعیت ظهور باطن‌ها برای خود و دیگران است. 💢 مرگ هم برای تارک و هم مانده در تن‌ و دنیا، معیار شناختی از سطح بهره‌مندی از حیات، حقیقت و نور است. مرگِ هر کس، در این عالم صحنه‌ای به پهنای وجودش باز می‌کند تا ماندگان از بهر ظهور باطن در آن بازیگری کنند، دچار بلا شوند و بلای دیگران گردند. 💢 پهنای وجود او را می‌توان با سنجه‌ی «وسعت و عمق مواضعی» که در نسبت با او گرفته می‌شود، عیارسنجی کرد. هرچه شخص در حق و باطل، خیر یا شر و... وسیع‌تر و عمیق‌تر شده باشد، مواضع می‌تواند وسعت و عمق بیش‌تری داشته باشند و در مواضعِ گرفته شده‌ی موافق و مخالف می‌توان صف‌های مختلف را مشاهده کرد که هر کسی به صورت باطنی با چه کسانی و گروه‌هایی در پیوند بوده و هستند. کیستی اشخاص، پیوندها و ولی‌ها را ظهور می‌دهد. 💢 در این هنگامه است که مرگ معیاری و نشانه‌ای می‌شود بر ظهورِ باطن بنی‌آدم، که هرکس در کدام صف و در پیوندی فرای جغرافیا و زمان با چه کسانی بوده و هست. با دقت و توجه به تشابه و تخالف مواضع، حال و احوالات بین افراد و گروه‌ها که در مواضع‌شان در نسبت با تارک تن‌ و دنیا خودنمایی می‌کند. 💢 مرگ، سازنده‌ی صحنه‌ی نمایشِ باطن و کیفیت زندگی و هم‌نشینان و اطرافیان‌ تارک تن‌ و دنیا در حیاتی بعد از این زندگی است و بسته به کیفیت موضعِ ماندگان وسیله‌ای است برای ورودشان به وادی غفران یا خدای ناکرده خسران. 💢 اگر این ترک تن‌ و دنیا با شهادت باشد، دیگر نور علی نور است که تارک تن‌ و دنیا نیازی به خلقتی نو ندارد و این‌بار خودِ شهید است که آیت، بلا و آزمایش است؛ نه مرگ او، که او مرگ و زندگی را تحت امر خود درآورده و قادر بر میرانندگی و احیاء شده. شهادت انفجار نور و سرریز نور وجود شهید در پیکره‌ی جامعه است. نمایاننده‌ی نورها و تاریکی‌های پنهان اندرون قلب‌هاست و گاه از بین برنده‌ی تاریکی‌های پنهان در باطن طالبان نور و گاه از بین برنده‌ی صاحبان قلب تاریک و تاریکی است. ✍️ حمید کشاورزی ➡️ https://t.me/shohudemana ➡️https://eitaa.com/shohudemana 🆔 @EtminanAndishkadeh
24.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سال ۲۰۴۵ به معکوس‌سازی روند پیری نزدیک می‌شویم 🎙 شایان مسعودی ➡️ https://zil.ink/shayanmasooodi 🆔 @EtminanAndishkadeh
« يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» 🔰بخش اول 🔰آری، این وعده‌ی الله جل جلاله برای مومنان است که روح آرام يافته‌ی انسانی که پس از طی حیاتی پاک و زیستی انقلابی، در جهت برپایی عدل و قسط « به عنوان‌ اصلی‌ترین کارکرد دین»، به صیانت از قوانین الهی می‌پردازد و لیعبدون را ناظر بر لیعرفون رقم زده و درنهایت سرافرازی، مبتنی بر دو مولفه‌ی توکل و توسل مصباحی برای راه خویش به سوي معبود درنظر می‌گیرد و خویشتن را به درجه‌ی رفیع «عبدالله» شدن، با عزمی مثال‌زدنی می‌رساند و با قلبی مطمئن، فوادی بینا و در نهایتِ ایمان و آرامش در حالی به محضر خالق شرف حضور پیدا می‌کند که خداوند حکیم از پیوستن عبد‌صالح خویش به خیل بندگان صالح‌اش پیوسته خشنود است و بهشتی ابدی را برای او مهیا کرده است. شهید جمهور، سیدابراهیم رئیسی مصداق بارز این آیه‌ی شریف قرآن عظیم بود، لذا اشک‌های امت شهیدپرور ایران اسلامی به‌سبب از دست دادن مجاهد خستگی‌ناپذیر و دیگر همراهان تلاش‌گر ایشان به عنوان کارگزاران خدوم نظام است که بر مبنای رضای الله با روحیه‌ی جهادی، سبب تداوم امید در قلب‌ مردم حق‌شناس بودند. قدرمسلم آنچه در گام نخست مسولان در جامعه‌ی اسلامی باید از آن بهرمند باشند؛ شناخت و عمل به حقیقت توحیدی جنود عقل همچون «صبر» است که سبب تأدیب در جهت ثبات در نفس و قلب آرام و مطمئن ایشان می‌شود لذا صبر در رویارویی با مصیبت، صبر بر معصیت و گناه و صبر بر اطاعت آغازیست تا مراتب بالاتری همچون؛ صبر بالله، صبر علی‌الله، صبر فی‌الله، صبر مع الله، صبر عن الله را به سلامت طی کند که در نهایت خویشتن را در مقام خدمتگزار بیابد و تمام هم و غم‌ وی خدمت در راستای احقاق عدل و قسط و سربازی امام امت باشد و اهانت و سنگ‌اندازی‌های سیاسیون دنیاپرست که گاه در لباس دین در تقابل با دین صف‌آرایی می‌کنند، خدشه‌ای نتوانند به عزم جزم شده‌ی این مردان جهادگر انقلابی وارد کنند. ازین‌رو خستگی‌ناپذیر در این راه مداومت کرده تا چنان در پیشگاه خدا بهاء پیدا کنند که مدال شهادت و رزقی ابدی، در برابر تلاش‌های بی‌وقفه‌‌‌ی خالصانه‌شان دریافت کنند. لذا آیت‌الله رئیسی، با عظمت زیست و پر صلابت با عنوان شهید، از سوی امت شهیدپرور ایران اسلامی تشییع و ادای احترام میلیون‌ها انسان فهیم را از آن خود کرد. مردی که تمام تلاش‌هایش خدمت به امت اسلام و تکریم انسانیت بود. ترس و ناتوانی جنود انسی ابلیس در رویارویی مستقیم با مجاهدان رشيد جمهوری اسلامی ايران در حوزه‌های گوناگون به‌گونه‌ای مبرهن است که گویی جز در حوزه‌ی ترنس فیزیکال و توسط جنود ناپیدای ظلمت نمی‌توانستند جلوی سید ابراهیم خستگی‌ناپذیر که گاه در اجلاس‌های بین‌المللی در جهت تامین منافع مردم ایران و امت اسلامی و گاه در کوی و برزن‌‌های خاکی دهستان‌ها و روستاها و شهرهای ایران عظیم در جهت رفع مشکلات و آبادانی قدم برمی‌داشت را بگیرند. بنظر می‌رسد جنود ناپیدای تاریکی چاره‌ای جز رویارویی غیر مستقیم با سپاهیان حق را نداشت. اگر روزی سرد شدن آتش مهیا شده‌ی نمرود به عنوان جنود انسی ابلیس بر ابراهیم سلام‌الله به عنوان معجزه آن‌هم در جامعه‌ای که اکثریت آن بت‌پرست و در جهل غوطه‌ور بودند نیاز بود، سوختن سیدابراهیم در آتش به‌پا شده‌ی جنود ناپیدای ابلیس بیینه‌ای شد برای حقانیت خدمتگزاران انقلابی ولایتمدار که چپ و راست، تا توانستند در این مدت اندک به‌جای همراهی و کمک به وی، او را مورد حمله‌های ناجوانمردانه‌ قرار دادند. این جماعت گویا از یاد برده بودند که در دولت قبل زیرساخت‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی جامعه زیر بمباران‌های لیبرال‌ها درحال نابودی بود. لکن شهادت نقطه‌ی آغازین راه مومن جهادگر است که به‌حق اصطناعت شده و عزیزکرده‌ی الله است لذا شهید قدرتمندتر است و این حقیقتی‌ست که جنود ظلمت از درک آن عاجزند. مردی که با خلوص نیت و عزمی جزم و غیرتی حسینی آبروی خود را فدای اسلام و انقلاب کرد تا سرانجام چنان در حصن حصین الهی قرار گرفت که تا ابد در تاریخ این سرزمین از وی به عنوان قهرمانی عزیز و خستگی‌ناپذیر یاد خواهند کرد و از بازی‌های سیاسی‌ تشنگان قدرت که گویی ردای طلحه و زیبر تن کرده‌‌اند در امان و آبروی این مرد خدا ملعبه‌ی دست‌های آلوده به خیانت و مقام‌پرستی و قبیله‌گرایی این جرثومه‌ها نشد. ✍️سمانه ساجدی ➡️ https://t.me/DivineCivilization 🆔 @EtminanAndishkadeh
اندیشکده اطمینان | احسان فرشاد
« يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي
« يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» 🔰بخش دوم دوران کوتاه مدیریت وی نشان داد آن ‌چه ایران اسلامی به آن نیاز مبرم دارد؛ اولا تولید و حمایت از علوم بومی مبتنی بر انگاره‌های اسلامی خصوصا در حوزه‌ی اقتصاد است و در گام بعد تربیت مدیران میانی و مسولین با تفکر انقلابی و دور از سیاسی‌بازی و حزب‌بازی است. آخر مگر می‌توان با منش غیراسلامی انتظار تحولی بنیادین داشت که برای مردم در تمام عرصه‌ها قابل لمس باشد تا در نهایت، ناجوانمردانه تمام ناکارامدی‌ها به انقلابی‌ترین افراد حواله نشود! گویا قوه‌ی مجریه برای مافیای سیاست چنان حائز اهمیت است که‌ اخلاق را ذبح و در ایام انتخابات در چشم میلیون‌ها ایرانی بدون هیچ لکنت زبانی آیت‌الله رئیسی را فردی با شش کلاس سواد خواندند و او را مناسب فرمندی رئیس جمهوری ندانستند! لکن پس از افتادن نقاب توانمندی دروغین از چهره‌ی جریان لیبرالیسم، مردم آگاه با انتخاب اصلح نقطه‌ای بر پایان ویرانی‌های هشت‌ساله‌ی دولت‌ لیبرال‌ها گذاشتند. امت شهیدپرور ایران به‌حق شیفته‌ی خدمت‌رسانی ایشان در قوه‌ی قضائیه و شمشیر براّن او در برابر مفسدان بود. لذا انتخاب ایشان از سوي مردم سبب تحقیر بدخواهانی شد که عزم تحقير سربازان امام امت و بسط لیبرالیسم در کشور را داشتند لکن مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین. حجم عظیم عرض ارادت رؤسای کشورهای مستقل جهان به شهید رئیسی خستگی ناپذیر، نشان از توانمندی ایشان در سطح بین‌الملل را داشت. آری، جنود جهل قلب ما را بار دیگر نشان گرفت لکن قلب ما نذر خداست و چه کار بیهوده‌ایست زخم‌زدن‌های جنود عاری از عقل و عشق که نمی‌فهمند شهادت برای مردان خدا تبلیغ اسلام و قهرمانان اسلام در جهان و نیز برای مردم ما نشان عزت است. قلوب مردم حق‌مدار و حق‌خواه که از دو مولفه‌ی مهم نطفه‌ی حلال و لقمه‌ی حلال‌ برخوردارند چنان در گرو محبت الله است که چنین مواج و خروشان همچون اقیانوس نسبت به شهادت و عروج خدمتگزاران و قهرمانان حقیقی خود واکنش نشان می‌دهند و همجون سیلی خروشان و عزادار به خیابان‌ها می‌آیند و یا در فضای مجازی عرض ارادت می‌کنند. شهید رئیسی در حیات انقلابی مطهرش مظلومانه میان شعله‌های کینه و حسادت سوخت لکن برای دفاع از حق و پیشبرد اهداف انقلاب و تصمیم‌گیری در عرصه‌های بزرگ و خدمت به پابرهنگان دم نزد و سرانجام خادم‌الرضا رییسی به عنوان هشتمین رییس‌جمهور در سالگرد میلاد امام هشتم علی‌بن موسی‌الرضا رزق شهادتش را دریافت و شهد شهادت را نوشید و الگو و طرازی برای مردم و مسئولان در انتخابات آتی شد. شهید والامقام سیدابراهیم رئیسی درپی خدمت به مردم مظلوم حق‌خواه ایران اسلامی و همراهانش سوخت تا بر همگان مبرهن باشد، قهرمانان حقیقی نزد اهالی اسلام و از دل انقلابیون و سربازان حقیقی نائب امام زمان عزیز است و بس. ✍️سمانه ساجدی ➡️ https://t.me/DivineCivilization 🆔 @EtminanAndishkadeh
شعار در ردای حق، همراهی با جریان باطل! 🔰سیستمی درحکمرانی پویا و رو به جلو حرکت می‌کند که توانایی تشخیص معایب خود را پس از طی دوره‌ای داشته باشد، در جهت رفع آن برآید و روند خود را بهینه‌سازی کند. دراین چند دهه از عمر پربرکت انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، اتفاقات عظیمی به سبب تلاش‌های مجاهدان و انقلابیون ولایتمدار رقم خورده است که امروزه می‌توان نتیجه‌ی حجم عظیم مجاهدت‌ها را به‌وضوح نه تنها در منطقه بل‌که در رقم خوردن مناسبات بین الملل با محوریت ایران اسلامی مشاهده کرد. لکن آن‌چه سبب اختلال در خروجی برخی از بخش‌های کشور عموما و فرهنگ خصوصا شده است، غلبه‌ی نگاه التقاطی بر تفکر انقلاب اسلامی بوده است. اتخاذ برخی سیاست‌ها که نشات گرفته از نداشتن اندیشه‌ی عمیق اسلامی سبب شده است تا در مجموع عملکرد‌های غیرانقلابی برخی از افراد و نهادها به عنوان متولیان و مسولین فرهنگی که گویی با انقلاب اسلامی که حقیقتا با ظهور و بروزش فصلی نو در تاریخ جهان رقم خورد و به‌عنوان‌ الگویی برای شوریدن بر سیستم عامل نظام طاغوت به ملت‌های آزاده‌ی جهان معرفی و مدل‌سازی شده است، نه تنها قرابتی نداشته‌اند بل‌که به دلیل عدم تحقق انقلاب اَنفُسی و ضعف ایمان در عملکرد ایشان در برخورد با موضوعات سبب شده است، مماشات با جریان سکیولار و بسط و گسترش سبک زندگی و تفکر ماتریالیستی و جایگزین کردن آن مدل باطل طاغوتی به‌جای استقرار روح مطهر و انسان‌ساز اسلام عزیز بر فرهنگ و عقاید عموم جامعه رقم بخورد. حمایت قشر خاکستری جامعه‌، همان قشری که مبتنی بر نگاه سیدالساجدین امام سجاد علیه‌السلام طبقه‌ی خوک‌های جامعه‌ را از آن خود کرده‌اند را بر خود واجب و بزرگ‌ترین مصلحت جامعه‌ی اسلامی می‌پندارند! همچنین عدم ارائه‌ و تولید علم اسلامی و بسط لایف استایل عاری از انگاره‌های توحیدی در حوزه‌های مختلف و تن‌دادن به سبک زندگی و علوم تاریخ‌مصرف‌دارِ آلوده به شرک و الحادی که از سوی تمدن غرب ارائه شده در مراکز علمی کشور خصوصا دانشگاه‌ها ترویج می‌شود! که البته میتوان از این اتفاق تلخ به عنوان بزرگ‌ترین معضل برای برپاساختن یک تمدن عظیم با رویکرد اسلام عزیز یاد کرد. لکن منطق انقلاب اسلامی در برخورد با موضوعات منطق ارسطویی نیست که بشود میان حق و باطل راه رفت و ایجاد تعادل در جامعه را این‌چنین حماقت‌بار رقم زد چراکه میان حق و باطل راه رفتن نه تنها اعتدال نیست، بل‌که عین نفاق و تلاشی دوراز عقل است. ✍️سمانه ساجدی ➡️ https://t.me/DivineCivilization 🆔 @EtminanAndishkadeh
بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔰 حسین؛ علت مبقیه اسلام 💢 پرده اول: اهل علم می‌گویند علل به دو بخش تقسیم می‌شود: "علت محدثه" یعنی علتی که یک شیء را ایجاد و "علت مبقیه" که موجب بقای شیء می‌شود. 💢 پرده دوم: "شخص" یعنی پیکر جسمی و ظاهری‌ اما "شخصیت" مثل جسم نیست که دیده شود. لذا هر انسانی دو تولد دارد، یکی تولد "شخصی" که همان روز به دنیا آمدنش است و دیگری تولد "شخصیتی" که زمان بروز و ظهور شخصیتش در خارج است. ممکن است انسانی سن ۵۰ را هم رد کرده باشد اما هنوز شخصیتش به منصه ظهور نرسیده و دچار تولد شخصیتی نشده باشد. 💢 و اما اصل کلام: حدیث زیبایی از رسول الله (ص) داریم که فرموده‌اند "حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ". علی القاعده "حسین از من است" یعنی من مجرای وجودی حسین (ع) در این جهانم و تولد شخصی حسین از من است، لذا پیامبر (ص) "علت محدثه" حسین است. 💢 اما بخش دوم حدیث یعنی چه؟ یعنی از نظر شخصیتی، حسین علت بقای من است. لذا حسین "علت مبقیه" پیامبر است. 💢 جنبه شخصی پیامبر، جسم و پیکرش است و جنبه شخصیتی او، خاتم رسل، نبی مرسل، پیامبر اولوالعزم و خاتم‌الانبیاء است که حسین در حدوثش نقشی نداشته اما موجب بقای همه‌اش شده است. 💢 قرآن فرموده که موسی نبی (ع) در مصر به دنیا آمد و بعدها به مدین رفت. تا در مصر بود، از انبیای الهی بود ولی هنوز رسول الهی نشده بود که موظف به تبلیغ دین باشد، چه برسد که بخواهد صاحب شریعت شود. 💢 موسی‌ هنوز پیرو آئین ابراهیم (ع) بود اما وقتی که به مدین رسید مقام رسالت به او اعطاء شد و تولد شخصیتی موسی به عنوان یک رسول اولوالعزم در مدین اتفاق افتاد نه در مصر. 💢 آیه ۲۱ سوره قصص در وصف حال موسی هنگام خروج از مصر آمده است اما وقتی موسی وارد مدین شد و شخصیت جدید او بروز پیدا کرد آیه ۲۲ سوره قصص جور دیگری حال ایشان را وصف کرده، چون مقام رسالت به ایشان اعطاء شده بود. 💢 وقتی امام حسین در آخر رجب سال ۵۹ از مکه خارج شد آیه ۲۱ سوره قصص را تلاوت کرد، یعنی هنوز شخصیت ایشان بروز پیدا نکرده و ظهوری برای بقای اسلام ندارد. اما وقتی در سوم شعبان وارد مکه شد، آیه ۲۲ سوره قصص را زمزمه کرد و این‌جاست که شخصیت جدید امام متولد شد و این شخصیت قرار است "علت مبقیه" شخصیت و رسالت رسول الله (ص) باشد‌. 💢 خروج موسی از مصر، جنبه نفی دارد چون می‌خواست از دست فرعونیان خلاص شود و به مدین برسد که امن است و خارج از قلمروی حکومتی فرعون. مدینه هم در منطقه حکومتی یزید بود و امام موقع خروج از مدینه، آیه ۲۱ قصص را خواند که جنبه نفی دارد و موقع ورود به منطقه امن مکه، آیه ۲۲ قصص را بر زبان آورد. 💢 نکته جالب اینکه تولد شخصی و شخصیتی امام حسین (ع) هر دو در سوم شعبان بوده و این موضع مختص حسین (ع) هست. 🔺 برگرفته از سخنان حاج آقا مجتبی تهرانی 🔺 فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿قصص-۲۱﴾ موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی و مراقبت از دشمن بیرون رفت، گفت: بار الها، مرا از شر (این) قوم ستمکار نجات ده. 🔺 وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿قصص-۲۲﴾ و چون رو به جانب شهر مدین آورد، با خود گفت: امید است که خدا مرا به راه‌مستقیم هدایت فرماید. ✍️ علی صفدری ➡️ https://t.me/Mindful1401 🆔 @EtminanAndishkadeh