🔶 سازندگان بینام و نشان
(نقش مهاجران افغانستانی در سازندگی ایران🇮🇷)
🔹مهاجرت افغانستانیها به ایران، نیروی کار فعالی را به وجود آورده است. این کارگران با حقوق کمتر از همتایان ایرانیشان عمدتاً به کارهایی مشغول میشوند که سختتر و سنگینتر از کارهای معمول است. وجود این کارگران یکی از عوامل رونق گرفتن کارهای ساختمانی و سازه در ایران دوران بازسازی بعد از جنگ بوده است. درواقع این سازندگان بی نام و نشان با کار و تولید در زمینه های مختلف فرصتی گرانبها برای رونق اقتصادی ایران به شمار میروند.
#بین_الملل
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 دلهایمان قرص بود که امروز هم حادثهای پیش نمیآید.
🔹 عکس بزرگی از امام ساخته شده بود که طولش شانزده یا هفده متر بود و به همین تناسب عرض داشت. این را همیشه جلوی راهپیماییها حرکت میدادند و میبردند. دوستان میگفتند این مثل علامت مخصوص بنی اسرائیل است که در هر جنگی این را با خودشان میبردند، پیروز میشدند.
آن روز هم (نُه دی) که این عکس بزرگ را با خودمان حمل میکردیم، دلهایمان قرص بود که امروز هم حادثهای پیش نمیآید.
📚 آیتالله خامنهای/کتاب انقلاب رنگها/خاطرات شفاهی علیرضا خالقی/محقق حسن سلطانی.
🔗 لینک خرید کتاب انقلاب رنگها
انتشارات #راه_یار
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 علت نامگذازي ابو احمد موسی به مبرقع
جناب موسی مبرقع در فرزندان امام جواد به قدری زيبا و جذاب بودند که او را تشبيه به حضرت یوسف میکردند. به همين جهت وقتی از منزلش بيرون می آمد و به بازار و كوچه میرفت همه مردم دست از تجارت و كسب برمیداشتند و با صلوات بر روح جدش پیامبر اكرم برای تماشای فرزند امام جواد سبقت میگرفتند و به همین دلیل همواره در كوچهها و معابر بُرقِع (نقاب پارچهای) بر صورتش میانداخت تا خود را از چشم زن و مرد حفظ کند و از اين جهت او را مبرقع مي گفتند.
«در تاريخ قم آمده است وقتی حضرت موسی مبرقع با اعراب وارد قم میشدند حضرت بر صورتش برقع داشت و مردم قم گفتند که وارد قم نشو ما راضی نیستیم یک ناشناس نزدیک ما باشد، آن حضرت برقع را برداشت و تا جمال او را دیدند، دانستند كه از خاندان وصی و رسالت و بيت ولايت و امامت است عذرخواهی نموده و دست او را بوسيدند».
📚 امامزادگان قم/آرشیو مصاحبههای تاریخ شفاهی قم/محقق علیرضا زارعیان.
#گنج (واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر قم)
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 کتاب تریلی تئاتر
🔹 فردای فرار بنی صدر ما یک صحنه به سرعت اضافه کردیم. خود من هم که بازیگر نقش بنی صدر بودم لباس زنانه پوشیدم، با کفش پاشنه بلند رفتم توی صحنه. بازیگرها با هم صحبت میکردند که این خانم کیست. من میگفتم صدایش را در نیاورید منم ابوالحسن! همان شبها به قدری جمعیت هجوم آورد که شب جلوی سالن اکران بچههای سپاه تیراندازی کردند تا مردم متفرق بشوند.
📚 کتاب تریلی تئاتر/نگاهی به پنجاه سال فعالیت هنری اصغر نوبخت/محقق و نویسنده رضا عیوضی.
🔗 لینک خرید کتاب تریلی تئاتر
انتشارات #راه_یار
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 این خاصیت خون احیاگر غزه شریف است.
🔹 این رسوایی آنقدر آشکار و بزرگ است که هر آزاده و شریفی با هر دین و در هر کجای دنیا آن را فریاد میزند، و این خاصیت خون احیاگر غزه شریف است.
پ ن: به افتخار حرکت رشکبرانگیز دانشجویان ظلم ستیز آمریکا و اروپا و قصه مشهور لباس نامرئی پادشاه.🤴
🎨کاریکاتوریست: سید محمدرضا موسوی اَوِندین
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 مردم کمکهایشان را میریختند داخل دستمال!
🔹رسیدیم استودیو و شروع کردم به مصاحبه، اینقدر با لهجهی قمی شیرینش با ذوق و شوق تعریف میکرد که متوجه گذر زمان نشدم.
رسیدیم به خاطرات شعار ها، گفت : فکر نکنی شعارهای من خلاصه میشه تو قبل انقلاب، نه، من بعد انقلاب زمان جنگ هم شعار میدادم. میرفتم بین رزمنده ها یا میرفتم بین مردم شعار میدادم. به هیچ نهادی هم وابسته نبودم، بعضی وقت ها میرفتم مسجد بعد نماز شعار میدادم و کمک جمع میکردم برای جبهه. یک دستمال داشتم برای همین کار در میآوردم و مردم کمکهایشان را میریختند داخل همان دستمال.
یک دفعه گفت : البته هنوز هم آن دستمال را دارم.
با تعجب پرسیدم : واقعا ؟!
گفت : بله.
با خنده و کمی ذوقزده گفتم: حالا یک دفعه آن دستمال را بیارید ببینیم. یک دفعه دست کرد در جیب کتش و دستمالش را درآورد گفت بفرمایید. من هم همان موقع عکس گرفتم.
📚روایتی از مصاحبه با حاج ابوالفضل الماسی/محقق علیرضا زارعیان.
#گنج (واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر قم)
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
27.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 تروریست واقعی کیست؟!
🔹گردانهای القسام VS ارتش اسرائیل
#بین_الملل
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 سالهای تنهایی
🔹 ۱۲ سال اقامت امام خمینی در نجف اشرف در کنار مشکلاتی که برای امام وجود داشت، برکاتی به همراه داشت. از همان ماههای آغازین حضور امام در نجف، کلاسهای درس ایشان در مدرسه شیخ انصاری شروع شد و بسیاری از طلبههای جوان دور و بر امام جمع شدند که اتفاقاً اکثر این طلبهها افغانستانی بودند.
به عنوان نمونه، شهید سید حسین حسینی و حجتالاسلام فرقانی دو تن از طلاب ملازمان همیشگی امام خمینی بودند.
امام خمینی به عنوان عالم جامعنگر و مسلط بر علوم عقلی و نقلی، افزون بر مبارزه با استکبار و استبداد، با تحجر و دگماندیشی و زیادهخواهی و تبعیض نیز درگیری جدی داشت. ایشان تلاش داشت عدالت را رعایت کند، خصوصیت عدالتطلبی که مطابق فطرت آدمی است، باعث جذب افراد بسیاری از جمله جذب علمای افغانستانی به ایشان گردید.
📚بررسی زندگی و زمانه وکلای امام خمینی در افغانستان/پرتال امام خمینی.
#بین_الملل
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 تا دو ماه لنگ میزدم!!
🔹 شاه یکی دو روز قبل از انقلاب سفید به قم آمد تا سخنرانی کند و دل مردم را بدست بیاورد. برای همین از دبیرستان ما چند نفری انتخاب کردند که برای خوشآمدگویی سرود بخوانیم و سخنرانی را گوش کنیم.
اینطور که شد تصمیم گرفتیم که به استقبال شاه نرویم. خبر رسید که این حرکت ما سیاسی است و همینطوری به مدرسه نرویم. گفتیم چه کار کنیم؟
یک شکستهبندی بود به نام آقاجواد. ما پیش او رفتیم و گفتیم جریان این است، گفت هیچ مشکلی ندارد و با یک جعبه تختهای که مخصوص گز کرمانی بود پای من را زخم کرد و بعد با زرده تخم مرغ و زردچوبه مثل پایی که شکسته باشد، پای من را بست. از مدرسه میآمدند تا حقیقت را بفهمند ولی من حواسم جمع بود و تا دو ماه لنگ میزدم.
📚سید امیر اعظم میر شجاعی/آرشیو مصاحبههای واحد تاریخ شفاهی قم/محقق علیرضا زارعیان.
#گنج (واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر قم)
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در غرفه انتشارات راهیار
📌 حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز دوشنبه ۲۴ اردیبهشتماه با حضور در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از غرفه انتشارات راهیار بازدید کردند.
🏷️ #بهار_کتاب
🌱 منتظر حضور گرمتان در غرفه انتشارات راهیار هستیم
📆 ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
📍 تهران، مصلی امام خمینی، راهروی ۲۱، شماره ۵۰۲
🖥 و همزمان در بخش مجازی نمایشگاه:
🔗 B2n.ir/u43943
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 دیگر امیدی به برگزاری تظاهرات نداشتیم.
🔹فروردین 57 بود که برای شرکت در مراسم تشییع مرحوم میرزا ابوالفضل زاهدی قمی به سمت میدان آستانه راه افتادم. جمعیت زیادی جلوی مدرسه فیضیه ایستاده بودند. همه فکر میکردیم یک مراسم تشییع معمولی باشد؛ اما رفته رفته مراسم تشییع به تظاهرات تبدیل شد و به اوج خود رسید.
فیضیه دو سه سالی بود که توسط رژیم پهلوی تعطیل شده بود. آن روز مردم «یاعلی» گویان هجوم آوردند و در فیضیه را شکستند. نیروهای امنیتی ماشین آبپاش آوردند و با فشار آب مردم را متفرق کردند. ازدحام جمعیت جان بعضیها را در زیر دست و پا گرفت. اوضاع که کمی آرام شد، ارتشیها ماشینهای آهنی و بزرگشان را جلوی در فیضیه گذاشتند و کشیک میدادند. با محاصره فیضیه، دیگر امیدی به برگزاری تظاهرات نداشتیم.
📚 ابوالفضل الماسی/آرشیو مصاحبههای واحد تاریخ شفاهی قم/محقق علیرضا زارعیان.
#گنج (واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر قم)
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom
🔶 یکی روضه بخواند.
🔹 دهم فروردین سال 1342،در حیاط مدرسۀ فیضیه با چهار پنج نفر از طلبهها ایستاده بودم و راجع به اتفاقات دوم فروردین حرف میزدم که ناگهان دیدم آیتالله خمینی وارد مدرسه شد. حدود چهل طلبه هم همراهش بود. با ناراحتی و صورت برافروخته نگاهی به در و دیوار مدرسه انداخت. از چهرهاش معلوم بود که خیلی متأثر شده است. دم در یکی از حجرهها روی زمین نشست و گفت: «یکی روضه بخواند.»
آقای خلخالی شروع کرد به روضه خواندن. صدای هق هق طلبهها تمام حیاط را پر کرد. حاج آقا روح الله هم دستش را روی چشمهایش گذاشته بود و گریه میکرد. روضه که تمام شد به سمت مسجد اعظم رفتند تا آقا درسش را شروع کند.
📚 حجتالاسلام متمسکی/آرشیو مصاحبههای واحد تاریخ شفاهی قم/محقق علیرضا زارعیان.
#گنج (واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر قم)
💠 حسینیه هنر قم؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه
🔘@hhonar_qom