چند سال پیش بیمارستان صحرایی امام علی علیه السلام جنوب، خادم بودم 💔 خیلی جای غریبی بود 🌺 البته صبح و ظهر و شب زائر داشتیم برای اقامت و استراحت اونجا میومدن 😍 دم دمای غروب این و پخش می کردیم 🍃 هر کسی یه جایی برای خودش پیدا میکرد و اشک میریخت 🥀 دلم تنگ اون حالت‌های انقطاعه اونجاست💌 🔸✔️ @Hozne_moghdas

بیمارستان صحرایی امام علی علیه السلام یه سازه بتنی و تونلی و پیچده است که زیر یه عالم خاک استتار شده خیلی خواب های لذت بخشی داشت انصافاً مخصوصاً وقتی هر شب میزبان حدود ۷۰۰ نفر زائر بودیم

وای دلم بی سر و سامونه ماتمت درد بی درمونه

‹ و تظُنُّ أنها النِّهاية ثم يُصلِحُ الله كلَّ شي‌ء. › و گمان می‌کنی که پایان است، سپس خداوند همه‌چیز را درست می‌کند.🌱 🔸✔️ @Hozne_moghdas

"امروز شهادت آقا سید مرتضی است، سید شهیدان اهل قلم این فیلم لحظه شهادتشون تو فکه است ... " 🔸✔️ @Hozne_moghdas

‌ ‌بی‌خبر و دیروقت بود که در خونه‌شو زدم؛ با ذوق! - سلام! خیر باشه... چیزی شده این وقتِ شب؟ با صدایی لرزون از هیجان گفتم: «بنی‌صدر فرار کرده! خائن از آب در اومد... سلام!» - «مطمئنی؟!» بی‌صبر جواب دادم: «آره بابا...  اصلا بیا بریم داخل، الآناست که دیگه تلویزیون خبرشو اعلام کنه!» توی تاریک‌روشنِ کوچه چشم برنمی‌داشتم از چهره‌ش؛ منتظر بودم برق شادی رو توی چشم‌هاش ببینم... شادیِ اثباتِ خیانتِ کسی که اون‌همه علی رو خسته‌ و معطل کرده بود، سدِ راهش شده بود و حتی درجه‌هاشو ازش گرفته و تحقیرش کرده بود. بی‌وقت اومده بودم تا «آخِیش‌»شو ببینم از این خبر‌، اما حتی ته‌رنگی از لبخند هم به چهره‌ش ننشسته بود! - «حالا دیگه همه می‌فهمن اون خائنِ بی‌انصاف حق نداشته خلع درجه‌ت کنه... خوشحال نیستی؟» تیز نگام کرد: «خوشحال؟!» خشکم زد! ابروهاش درهم رفت: «اولین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی، خائن از آب دراومد... چه‌جوری می‌‌تونم خوشحال باشم؟!» ‌ ۲۱ فروردین، سالروز شهادت فرماندهٔ نجیبِ بی‌ادعا، شهید علی صیاد شیرازی.

خودشه مامانمه! من از موهاش می‌شناسمش!💔 #آه_غزه 🔸✔️ @Hozne_moghdas

یا حسین (علیه السلام) خیلی فاصله افتاده ... 🔸✔️ @Hozne_moghdas

❌️امنیت ایران بهم بریزه امنیت منطقه در خطره 🔸✔️ @Hozne_moghdas

. . 🔸✔️ @Hozne_moghdas

به بها میدهند به بهانه که نیست . .❤️‍🩹:)