نفوذ موساد و اطلاعات آمریکا در میان برخی سیاسیون عراق
تاریخ انتشار : 1399/1/4
محمد علی حکیم کارشناس عراقی گفت: سردار سلیمانی کسی بود که دشمنان اسلام؛ امریکا و اسراییل از او می ترسیدند؛ نمی گویم فقط عراق مدیون قاسم سلیمانی است بلکه تمام جهان، کردستان، عربستان، قطر، ترکیه حتی اروپا مدیون او هستند.
وی با اشاره به دخالت برخی از مقامات سیاسی عراق در ترور شهید سردار سلیمانی گفت: بین عناصر امریکایی، اسراییلی، اروپایی و داعش اختلافی نیست همه انها علیه عراق تلاش می کنند وقوای سیاسی عراق از سوی اطلاعات امریکا، موساد و سازمان های اطلاعات بین المللی حمایت می شوند. یکی از ارکان روسای ثلاثه که شیخ خزعلی اعلام کرده برخی از سیاسیون عراق در این ماجرا دخالت داشتند به نظر من در پارلمان و حکومت عراق و ارکان و قوای سه گانه عراق داعش، بعثیها صهاینه و فاسدین، صدامیان و امریکایی ها، موساد و اطلاعات امریکا متاسفانه نفوذ دارند و با سازش و توطیه جای پا باز می کنند.
حکیم تصریح کرد: در حکومت عراق این عناصر از طریق بعثی ها و برخی از احزاب سیاسی نفوذ کردند و در پست ها و جایگاه حساس حضور پیدا کردند و تلاش کردند تا شهید سلیمانی را هدف قرار دهند. شهید سلیمانی و شهید المهندس که نماد مقاومت بودند. شک ندارم ایادی پلیدی در روسای قوای سه گانه وجود دارد یکی از ان دو در اطلاعات عراق یا پارلمان که در این حمله مشارکت داشتند. چرا که شهید سلیمانی درد داعشی ها بود؛ داعشی هایی که برای نابودی عراق امدند و شهید سلیمانی با انها مبارزه کرد. هدف او شهادت بود و راهش راه امام حسین(ع) بود. او ارزومی کرد در راه امام حسین(ع) گام بر دارد و ارزوی او این بود و ان را به دست اورد و شهادت گوارای وجود او باد.
https://hawzah.net/fa/News/View/111317/%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82?SearchText=%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0
نقش ساواک در سیاستهای داخلی رژیم پهلوی از ۱۳۴۲تا۱۳۵۷
تاریخ انتشار : 1387/6/24
این رساله نشان داده است که ساواک به عنوان سازمان اطلاعات و امنیت کشور یکی از نهادهای امنیتی- اطلاعاتی در دوران سلطنت محمد رضا شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در واقع گسترده ترین و مهمترین آنها بود. قانون تشکیل ساواک در سال ۱۳۳۵ در مجلس سنا، علیرغم مخالفت صریح بعضی از سناتورها و سپس در مجلس شورای ملی به صورت کاملا" فرمایشی به تصویب رسید و ساواک فعالیت خود را رسما" از اوایل سال ۱۳۳۶ آغاز کرد. انتخاب فرماندار نظامی تهران تیمور بختیار به ریاست ساواک باعث ایجاد جو رعب و وحشت در بین اقشار مردم شد و ساواک را به پدیده ای هولناک و وحشتناک نزد مردم مبدل ساخت. وظیفه اصلی ساواک طبق ماده اول قانون تشکیل ساواک " حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هرگونه توطئه مضر به مصالح عمومی" بود. اما در واقع ساواک وظیفه تثبیت و تحکیم پایه هاهی رژیم شاهنشاهی را برعهده داشت و در انجام این وظیفه پارا از حیطه وظایف قانونی خود نیز فراتر نهاده بود و به بهانه حفظ امنیت، در هرجاکه لازم می دید، فعالیت می کرد. ساواک از یک طرف به سرکوب مخالفین برخاسته و از طرف دیگر، گروهها و سازمانهای موافق رژیم و کارکنان و کارمندان دولت و نمایندگان مجالس سنا و شورای ملی را نیز تحت نظارت و کنترل خود داشت.
این رساله در پایان روشن می سازد که چگونه ساواک با تمسک به شیوه های مختلف با اعمال نفوذ در جریانهای مهم به طرق مختلف چه مستقیم و چه غیر مستقیم در تصمیم گیریهای دولتی دخالت داشته است.
https://hawzah.net/fa/Seminar/View/70699/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%E2%80%8E%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B2%D8%AA%D8%A7%E2%80%8E%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B7?SearchText=%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9
ماجرای نماز خواندن شکنجه گران ساواک در مسجدالاقصی
بهمن نادری پور معروف به تهرانی یکی از شکنجه گران معروف سازمان مخوف و امنیتی ساواک در دوره پهلوی: من با اسم مستعار بهمن تهرانی و گذرنامه خدمت به اسرائیل رفتیم. البته قبل از رفتن به ما گفتند شما میتوانید در آنجا یک چکاپ بکنید. با هواپیمایی آلعال به اسرائیل رفتیم و در تلآویو مورد استقبال کارمندان اطلاعات موساد قرار گرفتیم.
ما را به هتلی در آنجا بردند، فکر میکنم هتل پلازا بود، بعد از مراسم آشنایی و معرفی گفتند یک دوره پنج دوره برای شما گذاشتیم و هر روز صبح در یک محل با هم صحبت میکنیم و به ما گفتند صبحها زودتر در سرسرای هتل حاضر باشید تا رابط با مینیبوس ما را به محل ببرد، ما را میبردند در یک اطاق 4 در 5 متری دور یک میز به حالت سمینار مینشستیم و اینها صحبت میکردند راجع به به سازمانهایی که با آنها مقابله میکردند، مثل سازمان آزادیبخش فلسطین و سایر سازمانها که در این سازمان بودند وضعیت سازمانها را تشریح میکردند.
میگفتند فرض اینکه جناحی است که به وسیله عراق بوجود آمده جناحی است که به وسیله مصر بوجود آمده، جناحی هست حتی اردن در آن نفوذ کرده و کشورهای غربی سعی کردند که در داخل این جناحها نفوذ بکنند و به موقع بتواند تغییری در داخل این سازمانها بوجود بیاورند، یعنی آنها به ما اینطور میگفتند، بعداً در مورد یک شیوه جمعآوری اطلاعاتی صحبت کرند.
به این صورت که آنها در یک مناطق عربنشین مثل نوار غزه، نواحی رود اردن یک سیستم جدیدی را پیاده کرده بودند و میخواستند ما را با این کار جدید آشنا کنند، میگفتند برای بیست هزار نفر جمعیت دو نفر رهبر عملیات برایش اختصاص بدهیم. محل استقرار این عملیات را داخل کلانتریها و پادگانها میگذاریم به خاطر اینکه حفاظت شده باشد. البته در آنجا سازمان اطلاعاتیشان بطور آشکار عمل میکرد ولی نحوه ارتباطشان با خبرچینهایشان پنهانی است. کارمندان اطلاعاتیشان را همه میشناسند و میدانند که در موساد کار میکند، این افراد میگفتند وقتی محل مورد نظر مشخص شد، کروکی محل را روی نقشه تعیین میکنیم که مثلاً منطقه ما در چند خیابان است، چند کوچه است و چند خانواده در آنجا زندگی میکنند و این خانوادهها از نظر وابستگی چه ارتباطی میتوانند با خارج داشته باشند بعد ما از داخل این افراد خبرچین انتخاب میکنیم. با توجه به اینکه کدامشان با خارج ارتباط دارند یا با سازمانهای آزادیبخش فلسطین ارتباط دارند انتخاب کرده و بعد در مورد همکاری با آنها صحبت میکردیم و همکاری هم به این صورت بود یا از طریق تهدید، زور و یا پول. به هر صورت آنها را راضی میکردند به همکاری و به ما پیشنهاد میکردند شما هم میتوانید این کار را در ایران بکنید، بروید فکر کنید و انجام بدهید.
https://www.mizan.news/fa/news/276020/
پرونده سازی به روش ساواک
به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرام مرکز اسناد انقلاب اسلامی متنی با عنوان "پروندهسازی به روش «ساواک»" منتشر کرد.
آیا میدانید ساواک به عنوان نهاد امنیتی رژیم پهلوی وظیفه داشت به شیوهها و بهانههای مختلف برای افراد پروندهسازی کند؟ مثلا ساواک افرادی را که به دلیل حمایت از نهضت اسلامی و امام خمینی دستگیر میشدند، مخل نظم کشور معرفی میکرد و دستور میداد در پروندههایشان هم با عنوان "اخلالگر" معرفی شوند.
در یکی از دستورهای ساواک آمده بود: «مقرر است افرادی که به اتهام فعالیت و یا دادن شعار به نفع [امام] روحالله خمینی بازداشت میشوند در هنگام ارجاع پروندههای آنان به دادگستری، اتهام فعالیت به نفع خمینی ذکر نشود و اتهام این قبیل افراد، اخلال در نظم و امنیت و غیره عنوان گردد.»
https://www.mashreghnews.ir/news/1039391/
عربستان ده ها ساواکی را دستگیر کرد!
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
یک روزنامۀ سعودی، در گزارشی، از دستگیری ده ها تن از عناصر ساواک توسط دستگاه امنیت عربستان خبرداد!
به گزارش پایگاه خبری العالم، روزنامۀ عکاظ عربستان با انتشار مطلبی مدعی شد که دستگاه امنیتی عربستان، در سال های 2009 تا 2012، 33 جاسوس مرتبط با "ساواک"(!) ایران و "موساد" اسرائیل را دستگیر کرده است.
عکاظ، به نقل از مسئولان امنیتی عربستان، اعلام کرده است که 30 تن از این 33 جاسوس عربستانی، یک نفر ایرانی، یک نفر اردنی و یک نفر افغان بوده اند. در این میان، به جز جاسوس اردنی که مستقیما با نخست وزیر اسرائیل در ارتباط بوده (!) و برای موساد جاسوسی می کرده است، 32 نفر دیگر جاسوس ایران بوده اند!
ادعای عربستان دربارۀ جاسوسی اسرائیل از این کشور، با هدف ضربه زدن به امنیت و ثبات عربستان، در حالی مطرح می شود که در سال های اخیر، روابط حسنۀ آل سعود با رژیم صهیونیستی روز به روز علنی تر شده و هر دو کشور، یک دیگر را همپیمانی قابل اعتماد برای خود معرفی کرده اند.
اما بخش مضحک تر ادعای عربستان دستگیر کردن عناصر ساواک است! ظاهرا کسی که این سناریوی تخیلی را برای انتشار در رسانه های سعودی آماده کرده، اطلاع نداشته است که "ساواک" بیش از 37 سال پیش از میان رفته است!
نکتۀ قابل توجه دیگر اینکه از 33 جاسوس دستگیر شده، 32 نفر برای ایران و تنها یک نفر برای اسرائیل جاسوسی می کرده اند! به نظر می رسد نویسندۀ این داستان (!) تلاش داشته است به مخاطبان ساده باور خود القا کند که دشمنی ایران با عربستان ده ها برابر دشمنی اسرائیل با این کشور – بر فرض وجود این دشمنی – است! نشانۀ این دشمنی هم اینکه تعداد جاسوسان ایرانی به اسرائیلی، 32 به 1 است!
https://fa.alalamtv.net/news/1825391/
عملیات برون مرزی ساواک: ساواک و افغانستان
افغانستان مرزهای طولانی با ایران دارد و به رغم آن كه حكومتهای وقت این كشور، به ندرت مشكلات جدی با حكومت پهلوی داشتند، اما وجود اشرار و قاچاقچیان افغانی در مرزهای دو كشور همواره مشكلاتی برای حكومتها به وجود میآورد. ساواك برای فعالیت در افغانستان كمتر مشكل داشت. در دوران حكومت ظاهرشاه در افغانستان، كه روابط حسنهای با شاه داشت و حكومت ایران نیز كمكهای مالی قابلاعتنایی به او میكرد، ساواك در فعالیتهای اطلاعاتی ـ امنیتی خود در افغانستان با گشادهدستی تمام عمل میكرد. از مهمترین نگرانیهای ساواك در دوران سلطنت ظاهرشاه، گسترش نفوذ شوروی در این كشور بود. همه ساله تعداد بسیاری از افسران و درجهداران افغانی برای فراگیری مهارتهای نظامی راهی شوروی میشدند و ایدئولوژی كمونیسم به تدریج در میان ارتش رشد میكرد.
نمایندگی ساواك در افغانستان همواره گزارشاتی در این باره به تهران منعكس میكرد. اما به دلایل عدیده كه مهمترین آن سیاستهای ویژه دولت امریكا بود، چندان وقعی به گزارشات و نگرانیهای ساواك نهاده نمیشد. نمایندگی سیا و سفارت امریكا در كابل، علاقمند بودند با درگیر كردن شوروی در افغانستان، از فعالیت و نفوذ این كشور از نقاط دیگر جهان بكاهند. ساواك درباره خطر بالقوه و بالفعل نفوذ تدریجی شوروی در افغانستان هشدارهای لازم را به مسئولان در تهران داده و به احتمال سقوط قریبالوقوع افغانستان در دامن شوروی اشارات آشكاری كرده بود؛ اما واكنش رژیم پهلوی و همپیمانان امریكاییاش چندان جدی نمینمود و سرانجام هم كمونیستها طی كودتایی كمهزینه ظاهرشاه را از سریر سلطنت به زیر كشیدند. درگیریهای مرزی پراكنده بین اشرار و نیز برخی واحدهای نظامی افغانی با ژاندارمری و نیروهای امنیتی ـ اطلاعاتی ساواك هم هر از گاه روی میداد كه تلفاتی برای طرفین داشت. و پس از سقوط ظاهرشاه نیز افزایش یافت.
http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=14821
تغییر شریک عمده تجاری بسیاری از کشورها از آمریکا (رنگ آبی) به چین (رنگ قرمز) در فاصله سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۸ میلادی
در لینک زیر این تغییر را می توانید بصورت تایم لپس در گیف مربوطه مشاهده کنید
https://howmuch.net/articles/trade-timelapse-usa-china
همچنین در ۲۰۲۰، چین از آمریکا بعنوان بزرگترین شریک تجاری اتحادیه اروپا پیشی گرفت
https://www.bbc.com/news/business-56093378
نگاهی به ساواک؛ سازمان جهنمی
ساواک برخوردار از هزاران نفر مخبر حقوقبگیر بود. مجله نیوزویک گزارشى داده بود که بودجه رسمى ساواک در سال 1972م 225میلیون دلار و در سال 1973 310میلیون دلار بوده است، ولى این رقم بسیار کم است؛ زیرا منافع عظیم دیگرى در بودجههاى سرّى دیگر بخشهاى امنیتى وجود داشته است.
کنترل احزاب دولتى از طریق ساواک انجام مىگرفت و تمامى گزارشهایى که ساواک درباره این احزاب تهیه کرده گواه این مدعاست. اغلب گزارشها در اداره کل سوم ساواک تهیه مىشد. اداره امنیت داخلى ساواک، که اداره سوم هم نامیده مىشد و مهمترین جزء کل دستگاه سرکوب و شکنجهگر بود، به پنج بخش تقسیم مىگشت که بخش نخستین آن، تحقیقات و عملیات در مورد چند گروه و سازمان کلیدى مخالف را برعهده داشت: حزب توده، جبهه ملى و احزاب مربوط به آن، دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور، اقلیتهاى قومی متأثر از جریانهای فرامرزی و روحانیت.
بخش دوم درباره افکار عمومى و نهادهاى همگانى کار مىکرد و شامل مطبوعات، عشایر، سازمانهاى کارگرى و دهقانى، احزاب سیاسى وابسته به دولت، مدارس و دانشگاهها و دستگاههاى دولتى بود. بخش سوم اسناد بخش امنیت داخلى را نگهدارى مىکرد. بخش چهارم مسئول فعالیتهاى ویژهاى چون سانسور، ترویج افکار، آموزش و عملیات ویژه و مسائل حقوقى از قبیل بازجویى بود. اداره امنیت داخلى، بر چهار زندان نیز مدیریت داشت از جمله زندان معروف باغ مهران که گفته مىشود داراى اتاقهاى شکنجه و حیاط اعدام بود.
ساواک مهمترین نقش را در سرکوب سازمانهای سیاسی مخالف شاه و تحرکات ضد رژیمی مردم داشت و در این راه به شکنجههاى قرون وسطى و ایجاد ارعاب و وحشت عموم مبادرت میکرد. عمر ساواک از 1335 تا 1357، 22 سال به طول انجامید و در مدت استقرار فضایی آکنده از خفقان را بر کشور حاکم کرد و یکی از مهمترین دلایل وقوع انقلاب، انباشت توده انبوه نارضایتی مردم از سرکوبهای این نهاد بود.
منبع:
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.iichs.ir/News-18386/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85%DB%8C/?id=18386
ساواک
ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) این سازمان از اواخر سال 1335 هـ .ش کار خود را آغاز کرد.
در شکل گیری ساواک آمریکا و اسرائیل نقش عمدهای داشتند. این سازمان به ویژه در دورة حاکمیت نصیری (دوره نخست وزیر هویدا) به یاری هزاران مأمور رسمی و انبوه خبرچینان و شیوههای متنوع شکنجه و سرکوب، کار کنترل تمامی محافل، سازمانها، نهادها، مراکز و افراد مظنون را برعهده داشت.
بدین ترتیب، ساواک در تمام روزنامهها حضور داشت و برای آنها سر مقاله مینوشت یا مطالب را دیکته میکرد. در ادارات همه زیر نظر بودند؛ در ضیافتها هر کس به فرد مجاور خود بدگمان میشد. در اتاقهای هتلها میکروفون کار گذاشته بودند؛ کتابها و حتی نامههایی که از خارج میرسید کنترل میشد. نامهها با بیدقتی بسیار باز و بعد با سنجاق دوخته میشد.
ساواک گاه برای دستگیری یک گروه کوچک، برای آنکه فرد یا افراد مورد نظر نگریزند، دهها نفر را دستگیر می کرد. ایجاد کمیته مشترک ضد خرابکاری به کمک شهربانی در سال 1350 به ساواک حضور آشکار بیشتری بخشید. بدین ترتیب ساواک توانسته بود جز تعدادی از رهبران مذهبی و برخی از روشنفکران و تبعید شدگان به خارج، همه را بترساند.
ساواک در راستای کنترل مخالفان در خارج از کشور پولهای هنگفتی برای رؤسای ساواک درخارج ارسال میکرد و به اشخاص داخلی یا سیاستمداران و نشریههای خارجی مبالغ بسیاری حق السکوت میداد.
به طور کلی القای ترس مفرط به تنفر عمومی انجامید. هنگامیکه با تحولات انقلابی در سال 1356 و 1357 در این ترس تزلزل ایجاد شد و روحیة انقلابی پدید آمد، مأموران ساواک آماج حملات انقلابیون قرار گرفتند و افشای گستردة اعمال و شکنجههای روحی و جسمی ساواک بر طغیانهای عمومی افزود.
منبع:
دانشنامه رشد
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%d8%a7%d9%88%d8%a7%da%a9&SSOReturnPage=Check&Rand=0
ساواک و شکنجه های سریالی در داخل یا خارج زندان!!
با تأسیس ساواک در سال 1335 شکنجه عریانتر و مدرنتر شد. یکی از حربههایی که ساواک برای خارج کردن افراد از صحنه فعالیت و مبارزه علیه رژیم به کار میبرد، پخش شایعه در مورد آنها برای بیاعتبار کردن تشکیلات و افراد در بین مردم و هواداران آنها بود؛ برای نمونه ساواک برای بی اعتبار کردن هرچه بیشتر نیروهای حزب توده، شایعاتی پراکنده میکرد مبنی بر اینکه حزب توده در کودتای 28 مرداد 1332 در تشویق افسران طرفدار شاه برای براندازی دولت مصدق دست داشته است. همچنین ساواک در بعضی از موارد با انتساب بعضی از اعضای حزب به خود و اعلام همکاری آنها بعد از آزادی از زندان با ساواک یا پخش شایعهای مبنی بر اینکه بعضی افسران حزب توده که به شوروی فرار کردهاند، به گونهای از روسها سرخورده شده و خواستار بازگشت به ایران گردیده و شورویها چند تن از این افراد را به دولت ایران تحویل داده و در ایران به جوخه اعدام سپرده شدهاند، تلاش میکرد از گرایش جامعه به جریان چپ و فعالیت هواداران حزب جلوگیری کند.
میتوان گفت که دژخیمان پهلوی تحت آموزش آمریکاییها و اسرائیلیها شکنجههای سریالی را به جای شکنجههایی بهکار بردند که به راحتی به مرگ منتهی میشد. این شکل جدید شکنجه که هم صدمات بیشتر به بدن و هم شرایط دشوار عصبی را ایجاد میکرد شکنجههای «سریالی» بود که باید دائم تا «حصول نتیجه» ادامه پیدا میکرد.
پس از بهدست گرفتنِ قدرت توسط رضاشاه، اصلاحاتی در دستگاه قضایی اعمال شد که شکل شکنجه را تا حدودی تغییر داد و آن کمرنگ شدن خشونتهای علنی و بدنی زندانیان بود. این تغییر باعث تسلط بیشتر حکومت پهلوی بر زندانیان در زندانهای مدرن نظیر زندان قصر شد. پس از سقوط رضاشاه و تا پیش از ایجاد ساواک الگوهای شکنجه رضاشاه در دوره پسرش ادامه یافت، اما تأسیس ساواک نقطه گسست جدی در الگوهای شکنجه است. نکته حائز اهمیت در این فرایند در حال تغییر، اهمیت یافتنِ شکنجه سریالی، مدرن و حتی خارج از زندان در دوره پهلوی دوم است که طی آن دستیابی به اطلاعات برای نظام سیاسی نسبت به از بین بردنِ زندانی اهمیت بیشتری داشت. میتوان گفت که اگر در دوره رضاشاه زندانِ مدرن به محل وحشت تبدیل شده بود، در دوره محمدرضا پهلوی شاهد حکومتِ وحشت هستیم که شکنجهها حتی در بیرون از زندان و با نقشآفرینی ویژه ساواک دنبال میشد.
منبع:
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.iichs.ir/News-20203/%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%90-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA%D9%90-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA/?id=20203
چرا اسلامآباد از پیمان سنتو خارج شد؟
در مجموع آنچه از روابط ایران و پاکستان در دوره پهلوی میتوان مشاهده کرد این است که اسلامآباد هنگامی که مشاهده کرد پیمانی همچون سنتو اهداف و منافع کشورهای منطقه و بهخصوص پاکستان را مد نظر ندارد و صرفا منافع و اهداف ایالات متحده در رقابت با اتحاد جماهیر شوروی را ملحوظ مینماید از آن کنار کشید. در واقع در عمل دو جنگ هند و پاکستان بر سر مسائل مرزی نشان داد که پیمانهای منطقهای همچون سیتو و سنتو صرفا در راستای محدود کردن نفوذ کمونیسم است و منافع کشورهای منطقه را تأمین نمیکند؛ درسی که شاه ایران آن را فرا نگرفت و تلاش کرد منافع ایران را با تکیه بر همراهی با آمریکا تأمین نماید؛ امری که در نهایت به از دست رفتن سلطنتش منتهی شد.
منبع:
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.iichs.ir/News-17256/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%AA%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%B4%D8%AF%D8%9F/?id=17256
نگاه سفارت ینگیدنیا به ساواک چگونه بود؟
ساواک با اختیار تام و کامل، وظیفه شناسایی مخالفان و دستگیری آنان را بر عهده داشت. البته این نهاد اطلاعاتی قدرتمند، در شناسایی هر آنچه میتوانست قدرت سیاسی شاه و رژیم را خدشهدار نماید نیز فعال بود و مانع از فعالیت آزاد افراد، گروههای سیاسی و مطبوعات میگردید. ساواک با بسیاری از نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب نیز در ارتباط بود و از آنها بهره میگرفت. البته در مقابل، عملکرد این دستگاه اطلاعاتی برای غرب بهخصوص آمریکا نیز مهم بود؛ ازاینرو شاهد هستیم که در اسناد جاسوسی آمریکا، بارها و بارها به عملکرد ساواک اشاره شده و بدان پرداخته شده است. با این مقدمه، به تبیین ساواک، وظایف و عملکرد آن با توجه به منابع موجود از جمله اسناد لانه جاسوسی پرداخته میشود.
ساواک به بهانههای مختلف مخالفان را دستگیر میکرد و اگر به فرد یا گروهی سوءظن داشت با حربههای گوناگون به خدشهدار کردن منزلت و شخصیت آنان در میان مردم مبادرت میکرد؛ چنانکه گاه، برخی از مأموران ساواک با متهم نمودن برخی از روحانیون به کارهایی خلاف واقع به شکنجه و یا تخریب آنان میپرداختند، اما بعدها مشخص میشد که این اقدام تلهای بیش نبوده و تنها در راستای مقاصد سیاسی صورت گرفته است. در برخی از اسناد به نمونههایی از این دست اشاره شده است و جالب است که آن اسناد نیز به بیگناهی متهم اذعان داشتهاند. در نمونهای که در یکی از اسناد آمده است گفته شده «یک مأمور ساواک کشیدهای به یک ملا زد و بعدا ادعا کرد که او دو بطری شراب با خودش داشت در صورتی که او کاری نکرده بود». البته علاوه بر روحانیون سایر نهادها و گروهها نیز زیر تیغ تیز نظارت و کنترل ساواک قرار داشتند که در بیشتر مواقع با توسل به زور، شکنجه و گاه «خبرچینی» انجام میگرفت. البته گاه برخی از وظایف و اقدامات ساواک در راستای نمایشهای دروغین جهت بزرگنمایی شاه و اقدامات او بود.
ساواک با روشهای مختلفی به ارعاب مخالفان و به دست آوردن اطلاعات از مردم میپرداخت. علاوه بر روشهای معمول شکنجه و قتل، استفاده از خبرچینها از دیگر روشهای خاص ساواک در کسب اطلاعات بود؛ چنانکه طبق برخی از آمارها، تعداد خبرچینهای ساواک در سال 1349 بین بیست تا سیهزار نفر نیز برآورد شده است؛ البته گاه برخی از افراد سیا نیز مأمور ایفای این نقش، یعنی خبرچینی، بودند و همین عامل باعث شده بود بسیاری از مردم، به آمریکاییهای حاضر در ایران، نگاهی تردیدآمیز داشته باشند. بازتاب این تردید و ترس را میتوان به عنوان نمونه در ملاقات مهندسی به نام توکلی با یک آمریکایی به نام استمپل دید. «در سراسر ملاقات آشکار بود که سوءظنی اساسی از طرف توکلی در این مورد که استمپل یا خبرچین ساواک است و یا جاسوس سیا، وجود داشت.»
ساواک، یکی از قدرتمندترین نهادهای اطلاعاتی و امنیتی شاه بود که در همه جا حضور داشت و در طول فعالیت خود بسیاری از مخالفان رژیم را شناسایی و دستگیر نمود. این سازمان با ارتباطات گسترده و پیچیده خود با نهادهای مشابه غربی همچون سیا و موساد، از همکاری آنان در اجرای اهداف و عملیات خود بهره میگرفت. این ارتباط به حدی گسترده و پیچیده بود که حتی شاه نیز در اواخر حکومت خود در توهماتی توطئهنگرانه به فعالیتهای آن مظنون شده بود و ساواک و سیا را عامل براندازی خود تلقی میکرد؛ درحالیکه واقعیت آن است که ساواک تا آخرین لحظه حیات سیاسی خود به شاه و رژیم وفادار بود و در محاسباتی اشتباه، نتوانست مخالفان واقعی رژیم را شناسایی کند و با آنها مقابله نماید.
منبع:
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.iichs.ir/News-8096/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F/?id=8096