فکر میکنم همه چیو می دونید و هرچی بگم قبلا خوندین. بهتون فکر میکنم. اونایی که میشناسم، و اونایی که نمیشناسم ولی وقتی به لیست اعضای کانال نگاه می کنم، می‌بینم که هنوز اینجا هستن. امروز رفتم یه جای خوب. اما نمیشد بیشتر از چند جمله با کسانی که اطرافم بودن صحبت کنم. حس می کردم با یک عینک سه بعدی دارم توی یک فضای مجسم شده راه میرم و به حرف اونا گوش می‌کنم. در همین حین دو سه بار برای خودم چای و قهوه آوردم و حواسم به روند بحث اونا بود. مهمان نسبتا ساکتی بودم. نمیدونم حضورم کسی رو معذب می‌کرد یا تفاوتی براشون نداشت. تمرین کردم برای گوش کردن بدون سوال پرسیدن، مثل دورانی که مدرسه می رفتم. تمرین تنهایی توی جمع

✅ فعال آمریکایی: 📍سرآغاز فروپاشی طرح صهیونیسم نمایان شده که حاکی از قدرت جنبش تحریم و خروج سرمایه از اسرائیل است، در جهان سرمایه داری پول پادشاه است پس اگر خواهان تغییر هستید بر جریان پول اثر بگذارید...

یه وظایفی به عهده م هست که باید اونا رو به یه جایی برسونم... کارایی که اگر خودم انجام ندم دیگران نمی تونن، و ضروری و فوری هم هستن! لطفا برام دعا کنید که بتونم سروسامانی به اونا بدم و بتونم به فعالیت های فضای مجازی برسم... ✨🌺🦋🦋🌺✨ پرقدرت و بانشاط باشید دوستان خوبم

آدم وقتی وسط یک اتفاق نگران کننده قرار میگیره، حاضره که چند جور قول به خودش و خدا بده و نذر کنه تا فقط یکم از اون شرایط سریعتر عبور کنه و خیالش آسوده بشه.😢 اما وقتی که چند مرحله پیش میره، هم قول هایی که داده یاد‌ش میره هم میفهمه که این داستان تمام شدنی نیست؛ چون هر مشکلی که حل میشه، به جاش یک مساله جدید پدیدار میشه که اونم مهمه و برای گذشتن ازش، باید دوباره فکر و تلاش کرد...🤔

🧐اگر به گذشته نگاه کنیم، صدها غصه رو به یاد میاریم که دیگه اثر خاصی ازشون نیست و آروم و بی‌صدا برامون برطرف شده و حواسمون نبوده! 😇خدایا شکرت؛ برای تمام نعمت هایی که متوجه شون نبودم و بخاطرش سپاسگزاری نکردم؛ ولی تو از من دریغ نکردی و لطفت رو ادامه دادی...

🌙وقتی این ساعت از شب میرسه و حتی یه جمله هم برای کانالمون ننوشتم، خواب از چشمم گریزان میشه. 😇حداقل باید بهتون بگم که الحمدلله همه چی خوبه و در حال برنامه ریزی واسه کارهای بعدی هستیم. اون بخش طولانی که حدودا دوماه براش صبر کردیم؛ به لطف امام حسین علیه السلام؛ انجام شد و حالا دوباره یک صبر چند روزه و کمی اقدامات مقدماتی لازمه! هرچقدر که کاری به بخش های نهایی نزدیک میشه، حس های متفاوتی سراغ آدم میاد. هم خوشحالی که بخش عمده رو گذروندی، هم هیجان بخش باقی مونده رو داری، هم به فکر برنامه های بعدش هستی که کدومشو اول انتخاب کنی تا موثر تر عمل کرده باشی... 💫ولی خدا شب رو برای آرامش آفریده؛ شاید فکر ها رو باید گذاشت واسه روز!! خب بعضی از نقشه ها هم، به دلایلی فعلا قابل اجرا نیستن. هدف رو فراموش نمی کنیم. برای رسیدن به نتیجه مورد نظر، لازمه راهکارهای دیگه ای پیدا کنیم. محدودیت ها همیشه هست ولی خدا بهمون فرصت های دیگه عطا میکنه و ایده های متفاوت! مهم اینه که ما در حد توان خودمون تلاش کنیم؛ ولی اگر بازم نشد، حتما حکمت الهی بر این حال بوده و باید صبوری کنیم با لبخند رضایت!

🦋دلم میخواست همگی دسته جمعی توی یک جلسه عالی شرکت کنیم و قبل و بعدشم باهم احوال پرسی کنیم و حرف های حضوری بزنیم به دور از گوشی و کامپیوتر! 🌷فرمانده جان اولش که اجمالی توضیح داده بودم قبول کرده بود ولی وقتی دقیق تر توضیح دادم، گفت شرایط واسه حضورش مناسب نیست چون اونجا فضای بسته ست. اگر میشد در فضای آزاد باشه خوب بود. 🙄نمیتونستم چنین قولی بدم؛ چون دسترسی مستقیم به بر گزارکنندگان ندارم. پس فقط گفتم که امیدوارم در آینده نزدیک فراهم بشه... 🌳🌳🌳🌳 منتظرم ببینم برای بقیه مون چی پیش میاد. میتونیم اونجا دور هم جمع بشیم؟ ✨✨✨✨ خدایا بهمون لیاقت بده که با خوبان عالم همراه باشیم💕

بردگان بین المللی یهود