7⃣قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: إيّاكَ و مُصاحَبَةَ الشِّرّيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيفِ المَسلولِ يَحسُنُ مَنظَرُهُ ويقبحُ أثَرُهُ۷
🔸فرمود: از همراهی و رفاقت با شخص بدکار بپرهیز، چراکه همچون شمشیر برهنه است که سیمایش زیبا و اثرش زشت است.
8⃣وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: عِزُّ اَلْمُؤْمِنِ غنَاؤُهُ عَنِ اَلنَّاسِ۸
🔸و فرمود: عزت مؤمن در بینیازی او از مردم است
9⃣وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: تأخِيرُ التَّوبةِ اغْتِرارٌ۹
🔸فرمود: به تأخير افكندن توبه، فريبخوردن است
📚۷-الدرة الباهرة ج ۱، ص ۴۰
📚۸-مستدرک الوسائل ج ۷، ص ۲۳۰
📚۹-تحف العقول ج ۱، ص ۴۵۶
☑️ @JAMI_Alahadith
➖اندرزهای #امام_حسین علیهالسّلام
🛑 رُوِيَ أَنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَاءَهُ رَجُلٌ وَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَاصٍ وَ لاَ أَصْبِرُ عَنِ اَلْمَعْصِيَةِ فَعِظْنِي بِمَوْعِظَةٍ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِفْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ فَأَوَّلُ ذَلِكَ لاَ تَأْكُلْ رِزْقَ اَللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ اَلثَّانِي اُخْرُجْ مِنْ وَلاَيَةِ اَللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ اَلثَّالِثُ اُطْلُبْ مَوْضِعاً لاَ يَرَاكَ اَللَّهُ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ اَلرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ اَلْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ اَلْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِي اَلنَّارِ فَلاَ تَدْخُلْ فِي اَلنَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ
🔰روايت شده كه مردى خدمت حضرت امام حسين(عليه السّلام) آمد و گفت: من مردی گناهكارم و در برابر معصيت صبر ندارم(نميتوانم خود را از گناه نگهدارم) مرا نصیحتی فرما
حضرت فرمود: پنج كار را انجام بده سپس هر چه خواستی گناه کن:
اول 1⃣ از رزق و روزى خدا نخور و هر چه خواستی گناه کن
دوم 2⃣ از ولايت(مملکت) خدا خارج شو و هر چه خواستی گناه کن
سوم3⃣ جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه میخواهی گناه کن.
چهارم4⃣ وقتى ملك الموت آمد تا جانت را بگیرد او را از خود دور کن و هر چه میخواهی گناه کن
پنجم 5⃣ وقتى مالك دوزخ ترا داخل در جهنم کرد داخل در آتش نشو و هر چه میخواهی گناه کن
📚بحار الأنوار ج ۷۵، ص ۱۲۶
#اخلاقی
☑️ @JAMI_Alahadith
➖هر دردى درمانى دارد
🛑عَنْ جَابِرٍ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِنَّ لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءً فَإِذَا أُصِيبَ دَوَاءُ اَلدَّاءِ بَرَأَ بِإِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى
🔻جابر از رسول خدا صلَّىاللَّهُعليهوآله نقل کرده که فرمود: برای هر دردى درمانى است. پس چون دارو به درد برسد ، به اذن خداوند عزّ و جلّ بهبود میيابد.
📚بحار الأنوار ج ۵۹، ص ۷۶
_______________________________
🛑قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : تَدَاوَوْا فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُنْزِلْ دَاءً إِلاَّ وَ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاءً
🔻رسول خدا صلَّىاللَّهُعليهوآله فرمود: خود را مداوا كنيد ؛ چراکه، خداوند عز و جل هيچ دردى را فرو نفرستاده ، مگر اين كه براى آن ، شفايى هم نازل كرده است.
📚مکارم الأخلاق ج ۱، ص ۳۶۲
#طبّی
☑️ @JAMI_Alahadith
➖ولادت #امام_حسین علیهالسّلام
🛑وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ حدثني [حَدَّثَتْنِي ] أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ: فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ حَوْلٍ وُلِدَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ جَاءَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا أَسْمَاءُ هَلُمِّي اِبْنِي فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَأَذَّنَ فِي أُذُنِهِ اَلْيُمْنَى وَ أَقَامَ فِي اَلْيُسْرَى وَ وَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ فَبَكَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِمَّ بُكَاؤُكَ قَالَ عَلَى اِبْنِي هَذَا قُلْتُ إِنَّهُ وُلِدَ اَلسَّاعَةَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ تَقْتُلُهُ اَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ مِنْ بَعْدِي لاَ أَنَالَهُمُ اَللَّهُ شَفَاعَتِي
🔸به سندش از امام سجاد عليه السلام روایت کرده که: اسماء بنت عميس برايم... نقل كرد: در سال بعد( از ولادت امام حسن علیهالسلام)، حسين عليهالسلام متولّد شد و پيامبر صلىاللهعليهوآله آمد و فرمود: «اى اسماء! پسرم را به من بده».
او را در پارچۀ سفيدى به ايشان دادم. پيامبر صلىاللهعليهوآله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را در آغوش گرفت و گريست.
_گفتم: پدر و مادرم فدايت! گريهات براى چيست و از چه رو ميگريى؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «بر اين پسرم مىگِريم»
_گفتم: او الآن متولّد شده است، اى پيامبر خدا!
فرمود: پس از من، گروه ستمكار، او را مىكُشند. خداوند، شفاعت مرا نصيب آنان نگرداند
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۲، ص ۲۵
#تاریخی
☑️ @JAMI_Alahadith
🛑اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَمَّى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَسَناً وَ حُسَيْناً عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ يَوْمَ سَابِعِهِمَا وَ عَقَّ عَنْهُمَا شَاةً شَاةً وَ بَعَثُوا بِرِجْلِ شَاةٍ إِلَى اَلْقَابِلَةِ وَ نَظَرُوا مَا غَيْرُهُ فَأَكَلُوا مِنْهُ وَ أَهْدَوْا إِلَى اَلْجِيرَانِ وَ حَلَقَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ رُءُوسَهُمَا وَ تَصَدَّقَتْ بِوَزْنِ شَعْرِهِمَا فِضَّةً
💠 به نقل از يحيى بن ابى العلاء، از امام صادق عليه السلام که فرمود: رسول خدا صلّىاللهعليهوآله، حسن و حسين عليهما السّلام را روز هفتم تولّدشان، نامگذارى كرد و براى هر يك، يك گوسفندْ عقيقه كرد و يك ران گوسفند براى قابله فرستاد. و بقيّهاش را نگاه داشتند [و پختند] و از آن خوردند و به همسايگان، هديه دادند، و فاطمه علیهاالسّلام، سر هر دو را تراشيد و هموزن مويشان، نقره صدقه داد.
📚الکافي ج ۶، ص ۳۳
#میلاد_امام_حسین علیهالسّلام
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖سخاوت #امام_حسین علیهالسّلام
🛑شُعَيْبٍ بْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ اَلْخُزَاعِيِّ قَالَ: وُجِدَ عَلَى ظَهَرَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ يَوْمَ اُلْطُفْ أَثَرِ فَسَأَلُوا زَيْنُ اَلْعَابِدِينَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ هَذَا مِمَّا كَانَ يَنْقُلُ اَلْجِرَابَ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَى مَنَازِلَ اَلْأَرَامِلِ وَ اَلْيَتَامَى وَ اَلْمَسَاكِينِ
🌑 شعيب بن عبد الرحمان خُزاعى نقل کرده : در روز واقعۀ عاشورا، اثر چيزى را بر دوش حسين بن على عليه السلام يافتند و [علّت] آن را از امام زين العابدين عليه السلام جويا شدند.
حضرت فرمود: «اين، اثر انبانى است كه بر دوش خويش مىكشيد و براى بيوهزنان، يتيمان و بينوايان، [آذوقه] مىبُرد».
📚المناقب ج ۴، ص ۶۶
#تاریخی
☑️ @JAMI_Alahadith
داستانهايى از كَرَم و سخاوت حضرت سیدالشهداء علیهالسّلام🔻
🌔 از ذیال بن حرمله نقل شده که: فرد نيازمندی در كوچههاى مدينه مىرفت و (گدايى مىكرد) تا به خانۀ حسين بن على عليهما السلام رسيد. در زد و چنين سرود:
لَم يَخَبِ اليومَ مَن رَجاكَ ومَن
حَرَّكَ مِن خَلفِ بابِكَ الحَلَقَة
وأنتَ جودٌ وأنتَ مَعدِنُهُ
أبوكَ قَد كانَ قاتِلَ الفَسَقَة
اميدوار به تو، امروز، نااميد باز نمىگردد
و نيز كسى كه حلقۀ درِ خانهات را تکان داد
تو سرتا پا سخاوت و معدن آن هستى
پدرت، كُشندۀ فاسقان بود.
⬅️ حسين بن على عليه السلام به نماز ايستاده بود. نمازش را كوتاه كرد و به سوى باديهنشين، بيرون آمد و اثر فقر و تنگدستى را بر او ديد. بازگشت و قنبر را صدا زد. قنبر پاسخ داد: بله، بله، اى فرزند رسول الله!
فرمود: «از خرجى ما چه قدر همراهت مانده است؟»
قنبر گفت: دويست درهم كه مرا فرمان دادهاى آن را ميان خانوادهات تقسيم كنم.
حسين عليه السلام فرمود: «همان را بياور كه كسى مستحقتر از آنها آمده است»
حسين عليه السلام آن را گرفت و بيرون آمد و به باديهنشين داد و در آن حال، چنين سرود:
خُذها وإنّي إلَيكَ مُعتَذِرٌ
وَاعلَم بِأَنّي عَلَيكَ ذو شَفَقَه
لَو كانَ في سَيرِنا عَصا تُمَدُّ إذاً
كانَت سَمانا عَلَيكَ مُندَفِقَه
لكِنَّ رَيبَ المَنونِ ذو نَكَدٍ
وَالكَفُّ مِنّا قَليلَةُ النَّفَقَه
آن را بگير كه من، از تو عذرخواهم
و بدان كه من، بر تو دلسوزم.
اگر ما در زندگى بهرهاى داشتيم
بارانِ بخشش ما بر تو فرو مىريخت.
امّا روزگار، بر ما تنگ گرفته است
و دستان ما از بخشش فراوان، كوتاه است»
🔻باديهنشين، آن را گرفت و رفت، در حالى كه مىسرود:
مُطَهَّرونَ نَقِيّاتٌ جُيوبُهُمُ
تَجرِي الصَّلاةُ عَلَيهِم أينَما ذُكِروا
وأنتُمُ أنتُمُ الأَعلَونَ عِندَكُمُ
عِلمُ الكِتابِ وما جاءَت بِهِ السُّوَرُ
مَن لَم يَكُن عَلَوِيّاً حينَ تَنسُبُهُ
فَما لَهُ في جَميعِ النّاسِ مُفتَخَرُ
پاك شدگان از (جانب خدا) و پاكدامنان!
هر گاه ياد شوند، بر آنان درود فرستاده مىشود
و شما هستید أنتُمُ الأَعلَونَ (شما برترید)
و نزد شماست علم قرآن و محتواى سورههايش
و آن كه از تبارِ علويان نباشد
ديگر، افتخارى ميان مردم ندارد.
📚تاريخ مدينة دمشق ج ۱۴ ص ۱۸۶
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖پرداخت بدهى اُسامة بن زيد
🛑عَمْرُو بْنُ دِينَارٍ قَالَ: دَخَلَ اَلْحُسَيْنُ عَلَى أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ وَ هُوَ مَرِيضٌ وَ هُوَ يَقُولُ وَا غَمَّاهْ فَقَالَ لَهُ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مَا غَمُّكَ يَا أَخِي قَالَ دَيْنِي وَ هُوَ سِتُّونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ هُوَ عَلَيَّ قَالَ إِنِّي أَخْشَى أَنْ أَمُوتَ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ لَنْ تَمُوتَ حَتَّى أَقْضِيَهَا عَنْكَ قَالَ فَقَضَاهَا قَبْلَ مَوْتِهِ
🔸عمرو بن دينار نقل میکند: امام حسين عليهالسّلام بر اُسامة بن زيد -كه بيمار بود- وارد شد. اسامه، از اندوه مىناليد. امام حسين عليه السلام فرمود: «برادر من! غمت چیست؟».
اسامه گفت: بدهىام كه شصت هزار درهم است.
امام حسين عليه السلام فرمود: «آن با من».
اسامه گفت: مىترسم كه بميرم [و هنوز ادا نكرده باشى].
امام حسين عليه السلام فرمود: «نخواهى مُرد تا از جانب تو بپردازم».
امام عليه السلام آن را پيش از مرگ اُسامه، پرداخت
📚المناقب ج ۴، ص ۶۵
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
🛑وَ قِيلَ: إِنَّ عَبْدَ اَلرَّحْمَنِ اَلسُّلَمِيَّ عَلَّمَ وَلَدَ اَلْحُسَيْنِ اَلْحَمْدُ فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَى أَبِيهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِينَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ قَالَ وَ أَيْنَ يَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ يَعْنِي تَعْلِيمِهِ وَ أَنْشَدَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا جادت اَلدُّنْيَا عَلَيْكَ فَجِدَّ بِهَا عَلَى اَلنَّاسِ طُرّاً قَبْلَ أَنْ تتفلت فَلاَ اَلْجُودِ يفنيها إِذَا هِيَ أَقْبَلَتْ وَ لاَ اَلْبُخْلِ يُبْقِيهَا إِذَا مَا تَوَلَّتْ
🔰 گفته شده كه عبد الرحمان سُلَمى به فرزند امام حسين عليه السلام سورۀ حمد را آموخت. چون آن را بر پدرش قرائت كرد، امام عليه السلام به آموزگار، هزار دينار و هزار جامۀ نو عطا نمود و دهانش را از گوهر، پُر ساخت!
اين را بر امام عليه السلام خُرده گرفتند. فرمود: «اين كجا و بخشش (يعنى آموزش) او كجا؟» و[نيز] امام حسين عليه السلام چنين خواند:
إِذَا جادت اَلدُّنْيَا عَلَيْكَ فَجُد بِهَا
عَلَى اَلنَّاسِ طُرّاً قَبْلَ أَنْ تَتَفَلّتِ
فَلاَ الجُودُ يُفنيها إِذَا هِيَ أَقْبَلَتْ
وَ لاَ اَلْبُخْلُ يُبْقِيهَا إِذَا مَا تَوَلَّتْ
«هنگامى كه دنيا بر تو بخشید، تو هم آن را ببخش
به همۀ مردم، پيش از آن كه از دستت برود
كه اگر دنيا روى آورد، بخشش، آن را از ميان نمىبرَد
و چون پشت كند، بخل، حفظش نمىکند».
📚المناقب ج ۴، ص ۶۶
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖تو آزادى يا بَردهاى؟
🛑مَرَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام بِراعٍ، فَأَهدَى الرّاعي إلَيهِ شاةً، فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام: حُرٌّ أنتَ أم مَملوكٌ؟
فَقالَ: مَملوكٌ، فَرَدَّهَا الحُسَينُ عليه السلام عَلَيهِ، فَقالَ لَهُ المَملوكُ: إنَّها لي، فَقَبِلَها مِنهُ، ثُمَّ اشتَراهُ وَاشتَرَى الغَنَمَ، فَأَعتَقَهُ وجَعَلَ الغَنَمَ لَهُ
🔹به نقل از عبد اللّه بن شدّاد: حسين بن على عليهالسّلام بر چوپانى گذشت. چوپان، گوسفندى به او هديه داد. حسين عليهالسلام پرسيد: «تو آزادى يا بَرده؟»
گفت: بَرده هستم.
حسين عليه السلام گوسفند را باز گرداند.
چوپان گفت: اين، مال خودم است.
حسين عليه السلام پذيرفت و سپس، او و گلّه را خريد. چوپان را آزاد نمود و گلّه را به او بخشيد.۱
۱- در المصنفِ ابن ابی شیبه بجای "حسین" "حسن" آمده است
📚المحلّی ج۸ ص۵۱۵
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖بخشش بوستان و آنچه در آن بود
🟢 سید ولیالله رضوی در مجمع البحرین در مناقب السبطین از حسن بصری نقل میکند که: حسين عليهالسّلام سَرورى بىرغبت به دنيا، پارسا، شايسته، خيرخواه و خوشخو بود. روزى با اصحاب خود به بوستانش🌳 رفت كه غلامى به نام «صافى» در آن بود. چون حسين عليهالسّلام به نزديكى بوستان رسيد، ديد كه غلام، نشسته و نان مىخورَد. به او نگريست و پشتِ درخت خرمايى پنهان شد تا او را نبيند. غلام، هر گِردۀ نانى كه برمىداشت، نيمى از آن را براى سگ مىانداخت و نيم ديگر را مىخورد.
حسين عليه السلام از كار غلام، شگفتزده شد. چون [غلام] غذايش را خورد، گفت: 🤲 ستايش، خداى را، پروردگار جهانيان! خداوندا! مرا بيامرز و سَرورم را بيامرز و برايش بركت بياور، همان گونه كه براى پدر و مادرش مبارك كردى، به رحمتت، اى مهربانترينِ مهربانان!
🔻حسين عليه السلام برخاست و فرمود: «اى صافى!».
غلام، ترسان برخاست و گفت: اى سَرور من و سَرور مؤمنان! شما را نديدم. مرا ببخش.
حسين عليه السلام فرمود: «اى صافى! تو مرا حلال كن كه بدون اجازهات وارد بوستانت شدهام».
صافى گفت: به فضل و كَرَم و سَرورىات چنين مىگويى، اى سَرور من!
حسين عليه السلام فرمود: «تو را ديدم كه نيمى از گِردۀ نان را براى سگ مىاندازى و نيم ديگر را مىخورى. معناى آن چه بود؟».
غلام گفت: اى سَرور من! هنگامى كه نان مىخوردم، اين سگ به من نگاه مىكرد و من، از نگاهش به من، خجالت مىكشيدم و اين، سگِ توست كه بوستانت را از دشمنان، حراست مىكند. من، بندۀ توام و اين، سگِ توست. پس روزىات را با هم میخوريم.
حسين عليه السلام گريست و فرمود: «تو را در راه خدا آزاد كردم و با طيبِ خاطر، دو هزار دينار💰 به تو مىبخشم».
غلام گفت: اگر چه آزادم كردى؛ امّا كارهاى بوستانت را میخواهم انجام دهم.
حسين عليه السلام فرمود: «مرد، اگر سخنى مىگويد، شایسته است كه با عملش آن را تصديق و تایید كند. من گفتم: بدون اجازهات به بوستانت وارد شدهام و گفتهام را تصديق مىكنم. بوستان و هر چه را در آن است، به تو بخشيدم، جز آن كه اين يارانم براى ميوه و خرما خوردن آمدهاند. آنان را ميهمان كن و به خاطر من، بزرگشان دار. خداوند، تو را روز قيامت، بزرگ بدارد و بر خوى خوش و ادبت بيفزايد!».
غلام گفت: اگر بوستانت را به من بخشيدى، من هم آن را براى ياران و پيروانت وقف كردم.
📚مستدرک الوسائل ج ۷، ص ۱۹۲
#امام_حسین علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith