eitaa logo
احادیث اهل البیت علیهم‌السّلام
5.3هزار دنبال‌کننده
38 عکس
5 ویدیو
0 فایل
 إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ "اَلثَّقَلَيْنِ" مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي "كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي" وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ   ارتباط با خادم کانال: @skhorasani1424
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت عليه‌السلام ◾️(هنگام) نماز ظهر، فرا رسيد. حسين عليه السلام به زُهَير بن قَين و سعيد بن عبد اللّه حنفى فرمان داد كه با نيمى از بازماندگان جلوى او بِايستند و پس از آن كه از دشمن خواست كه اندكى جنگ را براى اداى نماز متوقّف كنند،با آنان،نماز خوف گزارد. ابن حُصَين گفت: آن [ نماز ]،از تو پذيرفته نمى‌شود ! حبيب بن مُظاهر گفت: از خاندان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و يارانشان،پذيرفته نمى‌شود و از تو-اى شرابخوار-،پذيرفته مى‌شود؟! 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۲۲ ☑️ @JAMI_Alahadith
🛑 نقل شده از امام زين العابدين عليه السلام-: چون كار [ نبرد ] بر حسين عليه السلام سخت شد، همراهانش به او نگريستند و او حالى متفاوت داشت. همراهانش هر چه كار سخت‌تر مى‌شد، رنگشان دگرگون مى‌شد و مضطرب مى‌شدند و دل‌هايشان به تپش مى‌افتاد، اما امام و برخى ياران ويژه‌اش رنگشان،گلگون مى‌شد و اندامشان آرامش مى‌يافت و جان‌هايشان قرار مى‌گرفت. برخى به برخى ديگر گفتند: بنگريد كه او باكى از مرگ ندارد ! حسين عليه السلام به آنان فرمود:«اى بزرگ‌زادگان ! شكيبا باشيد.مرگ،جز پلى نيست كه شما را از سختى و ناخوشى، به سوى بهشتِ پُرگستره و نعمتِ جاويدان عبور مى‌دهد. كدامتان خوش ندارد كه از زندان به قصر منتقل شود؟! و آن براى دشمنانتان مانند انتقال از قصر به زندان و شكنجه شدن است. پدرم از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برايم نقل كرد: "دنيا،زندانِ مؤمن و بوستانِ كافر است و مرگ،پل مؤمنان به سوى بهشت‌هايشان و پل كافران به دوزخشان است".نه دروغ مى‌گويم و نه به من، دروغ گفته شده است». 📚معانی‌الخبار ص ۲۸۸ علیه‌السلام ☑️ @JAMI_Alahadith
سلامِ وداع ✍🏼 هر كدام از ياران كه مى‌خواست به ميدان برود، با حسين عليه‌السلام خداحافظى مى‌كرد و مى‌گفت: سلام بر تو،اى فرزند پيامبر خدا ! امام عليه السلام هم پاسخ مى‌داد: «و بر تو سلام! و ما در پىِ تو هستيم». سپس قرائت مى‌كرد: «و برخى از آنان، پيمان خويش را به انجام رساندند [ و به شهادت رسيدند ] و برخى چشم به راه‌اند» 📚المناقب ج۴ ص۱۰۰ علیه‌السلام ☑️ @JAMI_Alahadith
دعا و گريۀ برخى بزرگان كوفه براى علیه‌السلام 🌑 به نقل از سعد بن عُبَيده-: برخى بزرگان كوفه بر تپّه‌اى ايستاده بودند و مى‌گريستند و مى‌گفتند: خدايا ! نصرتت را نازل كن. گفتم: اى دشمنان خدا! چرا پايين نمى‌آييد و يارى‌اش نمى‌دهيد؟! ☑️ @JAMI_Alahadith
سلام خدمت مخاطبان گرامی ⬅️ با توجه به نزدیک شدن روز شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام و ياران باوفای حضرت و اینکه گستردگی مطالب مقتل‌ها زياد هست، ما به ذکر بخشی از حوادث و شهادت برخی از اصحاب حضرت اکتفا می‌کنیم ◼️ أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیهم اجمعین ☑️ @JAMI_Alahadith
ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدى 🔻ابو ثُمامه، كُنيۀ يكى از ياران برجستۀ عليه‌السلام است كه با نام های گوناگون در منابع مختلف، از او ياد شده است. وى از جنگاوران عرب و از بزرگان شيعه بود. ⬅️ از كارهاى برجسته و درخشان اين مرد بزرگ-كه درتاريخ عاشورا ثبت شده است-، يادآورىِ‌ فرا رسيدن وقت ظهر براى اقامۀ نماز در بحبوحۀ نبرد در روز عاشوراست. در آن هنگامه،ابو ثُمامه،خطاب به امام گفت: يا أبا عَبدِ اللّهِ‌،نَفسي لَكَ‌ الفِداءُ ! إنّي أرى‌ هؤُلاءِ قَدِ اقتَرَبوا مِنكَ‌،ولا وَاللّهِ‌،لا تُقتَلُ‌ حَتّى‌ اقتَلَ‌ دونَكَ‌ إن شاءَ اللّهُ‌،واُحِبُّ‌ أن ألقى‌ رَبّي وقَد صَلَّيتُ‌ هذِهِ‌ الصَّلاةَ‌ الَّتي دَنا وَقتُها. اى ابا عبد اللّه! جانم فداى تو باد ! من مى‌بينم كه اينان،به تو نزديك شده‌اند.نه.به خدا سوگند، تو كشته نمى‌شوى تا اين كه من-به يارى خدا-،پيشِ‌ روى تو كشته شوم و دوست دارم وقتى كه پروردگارم را ملاقات مى‌كنم،اين نمازى را كه وقتش رسيده،خوانده باشم. امام حسين عليه السلام با شنيدن سخن ابو ثُمامه، سرش را بلند كرد و فرمود: ذَكَرتَ‌ الصَّلاةَ‌، جَعَلَكَ‌ اللّهُ‌ مِنَ‌ المُصَلّينَ‌ الذّاكِرينَ‌! نَعَم،هذا أوَّلُ‌ وَقتِها. نماز را يادآورى كردى.خداوند، تو را از نمازگزارانِ‌ اهل ذكر قرار دهد! آرى. اين، اوّلِ‌ وقت نماز است. ☑️ @JAMI_Alahadith
انَس بن حارث 🔻انَس بن حارث رضوان‌الله‌عليه، از اصحاب پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و عليه‌السلام است. انس به هنگام واقعه عاشورا پيرمردى سالخورده بود و به حکم صحابه پیامبر بودن در کوفه موقعيتى والا داشت وى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده كه با اشاره به امام حسين عليه السلام فرمود: إِنَّ اِبْنِي هَذَا يَعْنِي اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُقْتَلُ بِأَرْضٍ مِنَ اَلْعِرَاقِ فَمَنْ أَدْرَكَهُ مِنْكُمْ فَلْيَنْصُرْهُ این پسرم (یعنی حسین علیه‌السلام) در زمینی از عراق کشته می‌شود. پس هر یک از شما آن را درک کرد، او را یاری کند. و در ادامۀ همين نقل،آمده است: فَقُتِلَ‌ مَعَ‌ الحُسَينِ‌ عليه السلام. (انَس بن حارث،به سوى كربلا رفت) و در كنار حسين عليه السلام، كشته شد. 📚المناقب ج ۱، ص ۱۴۰ ☑️ @JAMI_Alahadith
بَشير بن عَمرو حَضرَمى 🔻بَشير بن عمرو حَضرَمى از ياران استوارگام و باوفاى سيّد الشهدا عليه‌السلام است. وى، خبر ناگوار اسارت فرزندش در ناحيه‌اى مرزى را در كربلا شنيد و در حالى كه مى‌توانست به بهانۀ آزاد كردن فرزندش صحنه را ترك كند، جوان‌مردى كرد و از عليه السلام جدا نشد. امام عليه السلام به وى فرمود: أنتَ‌ في حِلٍّ‌ مِن بَيعَتي،فَاعمَل في فِكاكِ‌ ابنِكَ‌. تو از بيعت من،آزادى.پس [برو و] براى رهايى پسرت،تلاش كن. امّا وى پاسخ داد: أكَلَتنِي السِّباعُ‌ حَيّاً إن فارَقتُكَ‌ وَاسْأَلُ عَنْکَ الرّکَبانَ وَاخْذُلُکَ مَعَ قِلَّةِ الَاعْوانِ لا یَکُونُ هذا ابَداً.  درندگان،زنده زنده،مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و در این بی‌کسی تنهایت گذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم، نه، نه، هرگز چنین نخواهد شد! وى، در حالى كه اين اشعار را زمزمه مى‌كرد با سپاه دشمن درگير شد و به شهادت رسيد: امروز-اى نَفْس-،با [ خداى ] مهربان،ديدار مى‌كنم و امروز،با احسان تمام،پاداش داده مى‌شوى. بى‌تابى مكن. همه چيز،فنا شدنى است و شكيبايى براى تو، پُر بهره‌ترين است، در پيشگاه داورِ روز جزا. ☑️ @JAMI_Alahadith
جَون،غلام ابوذر 🔻جَون، بردۀ سياهى بود از ياران امام حسين عليه السلام. وى، روز عاشورا خواست تا به ميدان برود؛ ولى امام عليه السلام از وى خواست كه از اين كار،منصرف شود؛ امّا جَون، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان،به امام عليه السلام گفت: وَاللّهِ‌ إنَّ‌ ريحي لَمُنتِنٌ‌،وإنَّ‌ حَسَبي لَلَئيمٌ‌،ولَوني لَأَسوَدُ،فَتَنفَّس عَلَيَّ‌ بِالجَنَّةِ‌،فَيَطيبَ‌ ريحي،ويَشرُفَ‌ حَسَبي،ويَبيَضَّ‌ وَجهي.لا وَاللّهِ‌ لا افارِقُكُم حَتّى‌ يَختَلِطَ‍‌ هذَا الدَّمُ‌ الأَسوَدُ مَعَ‌ دِمائِكُم. به خدا سوگند،بويى بد، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند، از شما جدا نمى‌شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما در آميزد. اين خدمت‌گزار راستين آل محمّد صلى الله عليه و آله نيز جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست.از امام سجاد عليه السلام روايت شده كه پس از ده روز كه مردم براى دفن شهدا آمدند، از جنازۀ او بوى مُشك، استشمام مى‌شد. ☑️ @JAMI_Alahadith‌
حُرّ بن يزيد رياحى 🔻حُرّ بن يزيد رياحى يكى از بزرگان قبيلۀ بنى تميم بوده است. سرنوشت او در ميان ياران امام حسين عليه السلام، استثنايى و بسيار آموزنده است. حُر، كسى است كه در روز عاشورا فاصلۀ ميان دوزخ و بهشت را طى ساعاتى كوتاه در نورديد و خود را از حَضيض شقاوت به قلّۀ سعادت رساند. از اين رو سرنوشت حُر، دليل روشنى بر آزادى انسان در انتخاب راه صحيح در زندگى است. حُر،نخستين كسى بود كه راه را بر عليه السلام و يارانش بست. انتخاب وى به فرماندهى سپاهى كه نخستين برخورد را با امام عليه السلام داشت، حاكى از اعتماد كامل حكومت امَوى به اوست. گناهى كه حُر مرتكب شد،گناه كوچكى نبود؛ولى هنگامى كه خود را ميان بهشت و دوزخ ديد، ظاهرِ فريبندۀ دنيا-كه در باطن آن،دوزخْ‌ نهفته بود-، او را نفريفت و او راه بهشت را به همراه ديگر شهداى كربلا، انتخاب كرد خشنودی خدا بر او باد ☑️ @JAMI_Alahadith‌
لحظات زیبای پناه‌آوردن حرّ به محضر مبارک علیه‌السلام و مهر و محبت آن حضرت به فرمانده سپاه إبن مرجانه... ◼️در روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام رو به لشکر عمر سعد کردند و فریاد زدند: أَمَا مِن مُغيثٍ يُغيثُنا لِوَجهِ اللّهِ تَعالىٰ؟ أَمَا مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَن حَرَمِ رسولِ اللّهِ؟ ▪️ آیا کسی هست که ما را به خاطر خدای متعال یاری کند؟ آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ فَلَمّا سَمِعَ الْحُرُّ بنُ يَزيدِ هٰذا الْكلامَ، اِضْطَرَبَ قَلبُهُ، و دَمَعَتْ عَيْناهُ ▪️ پس وقتی که حر بن یزید ریاحی این کلام امام را شنید قلبش به لرزه افتاد و اشک از چشمانش جاری شد و آمد تا در كنارى از لشكر ايستاد و اندک اندک از آنها فاصله گرفت. 🔻مهاجر بن اوس (كه در لشكر عمر سعد بود) به او گفت: اى حر! چه مى‌خواهى بكنى؟ آيا مى‌خواهى حمله كنى؟ پاسخش را نداد و لرزه اندامش را گرفت. مهاجر گفت: «به خدا كار تو ما را به شك انداخته است. به خدا من در هيچ جنگى تو را هرگز به اين حال نديده بودم (كه اينگونه از جنگ بلرزى) و اگر به من مى‌گفتند: دليرترين مردم كوفه كيست؟ من از تو نمى‌گذشتم (و تو را نام مى بردم).پس اين چه حالى است كه در تو مشاهده مى كنم؟! 🔹حر گفت: من به خدا سوگند، خود را ميان بهشت و جهنم مخیر مى بينم و سوگند به خدا هيچ چيز را بر بهشت اختيار نمیكنم؛ اگرچه تکه‌تکه شوم و مرا بسوزانند. در نقل‌ها آمده كه حر چون به نزديك امام حسين(عليه السلام) رسيد با خداى خود چنين مناجات كرد: «أللّهُمَّ إِلَيْكَ اُنيبُ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلوبَ أَوْلِيائِكَ وَأَوْلادِ نَبِيِّكَ»؛ (خدايا به سوى تو بازگشت و توبه مى كنم كه دل هاى دوستان تو و فرزندان پيامبرت را ترساندم) سپس بر اسبش هِى زد و به حسين عليه السلام پيوست. فنَزَلَ الْحُرُّ رَحِمَهُ اللّهُ عَن ظَهرِ جَوادِه، و طَأطَأ رَأسَه، و جَعَلَ يُقبِّل يدَ الْحسينِ عَلَيهِ السَّلامِ و رِجْلَيْهِ، و هو يَبكي بكاءً شديداً. ▪️پس حر، از اسب پیاده شد و سرش را پایین انداخت و شروع کرد به به بوسیدن دست وپای امام علیه‌السلام و شدیداً گریه میکرد می‌گفت: من همان كس هستم كه تو را از بازگشت (به وطن خود) جلوگيرى كردم و همراهت آمدم تا به ناچار تو را در اين زمين فرود آوردم، و من گمان نمى‌كردم پيشنهاد تو را نپذيرند و به اين سرنوشت دچارت كنند. به خدا اگر مى‌دانستم كار به اين جا مى‌كشد، هرگز به چنين كارى دست نمى زدم. أفَتَرىٰ ذلكَ لِي تَوبَةً؟ قالَ: نَعَم، يَتُوبُ اللّهُ عَليكَ، و يَغفِرُ لَكَ؛ مَا اسْمُكَ؟ قال: أناْ الْحُرُّ بنُ يَزيد ▪️سپس حر گفت: آیا الان توبه و بازگشتی برای من است؟ امام علیه السلام فرمودند :بله خدا توبه تو را می‌پذیرد و گناهانت را می‌آمرزد. سپس سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: أنتَ الْحُرُّ كَما سَمَّتْكَ اُمُّكَ، أنتَ الْحُرُّ إنْ شاء اللّهُ في الدّنيا و الآخرةِ. فقالَ لَهُ الْحسينُ عَليهِ السَّلام: اِرْفَعْ رَأسَكَ يا شَيخ. ▪️اسمت چیست؟ گفت: حر بن یزید. امام فرمودند: به درستی که تو حرّی (آزاده‌ای) همانگونه که مادرت تو را نام نهاد. ان‌شاالله در دنیا و آخرت نیز آزاده‌ای. امام علیه السلام به او فرمودند: سرت را بالا بیاور ای مرد‌بزرگ. ☑️ @JAMI_Alahadith‌
سخنان حر با لشکر عمر بن سعد ملعون 🔰 حُر، جلوى يارانش آمد و گفت: اى مردمان ! چرا يكى از اين پيشنهادهاى حسين عليه السلام را نمى‌پذيريد تا خداوند شما را از جنگ و ستيز با او،آسوده كند؟ گفتند: اين فرمانده، عمر بن سعد است. با او سخن بگو. حُر، همان سخن را با او باز گفت. عمر گفت: من نيز بسيار دوست داشتم كه اگر راهى بيابم چنين كنم. ⬅️ حُر گفت: اى مردم كوفه! مادرتان به عزايتان بنشيند و گريان شود ! او را دعوت كرديد و چون آمد، تسليمش كرديد. ادّعاى جان دادن در راهش را نموديد و سپس بر او تاخته‌ايد تا او را بكُشيد. او را باز داشته‌ايد و اختيار را از كفش رُبوده و از همه سو محاصره‌اش كرده‌ايد و از روى آوردن به اين همه سرزمين‌هاى پهناور خدا براى در امان ماندن خود و خانواده‌اش باز داشته‌ايد. اينك اسيرِ دست شماست و اختيارِ سود و زيانى براى خود ندارد. او و همسران و كودكان و يارانش را از آب جارى فرات محروم نموده‌ايد؛ آبى كه يهود و مجوس و مسيحى از آن مى‌نوشند،و خوك و سگِ‌ صحرا در آن مى‌غلتند.آن گاه،ايشان از تشنگى،در حال جان كَنْدن هستند. چه بد رفتارى با فرزندان محمّد صلى الله عليه و آله داشتيد ! خداوند،شما را روز تشنگى ( قيامت )سيراب نكند،اگر هم‌اكنون،توبه نكنيد و از آنچه اكنون مى‌كنيد،دست نكِشيد ! 📚الارشاد ج۲ ص۹۹ ☑️ @JAMI_Alahadith‌