➖ارزش مداری #امیرالمؤمنین علیهالسّلام
🔻«اگر سبیل این و آن را چرب می کردید...»!
🔰 به چند طریق روایت است که «گروهی از شيعيان نزد امیر المؤمنین علیه السلام آمدند و گفتند: ای کاش از این بیت المال، اموالی را میان اشراف و رئیسان پخش می کردید، و حتی آنها را بر ما ترجیح میدادید، تا اینکه پایه های حکومتتان استوار شود؛ و بعداً عدالت و مساوات را رعایت می کردید. پس امام علیه السلام با صراحت فرمود: «أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً وَ لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّه»
✍ آيا به من امر مىكنيد تا با ستم كردن در حق كسانى كه بر آنان حكومت دارم، دنبال پيروزى باشم؟
به خدا سوگند تا شب و روز مى آيد و مى رود، و ستاره به دنبال ستاره حركت مى كند دست به چنين كارى نمى زنم. اگر مال از خود من بود همه را در پرداخت كردن برابر مى داشتم تا چه رسد به اينكه مال، مال خداست
⚠️عدالت را فداى مقام نکنیم!
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 31؛ الغارات (ط - القديمة)، ج1، ص: 48؛ نهج البلاغه، خطبه 126؛ الأمالي (للمفيد)، ص: 176
#تاریخی
#اخلاقی
☑️ @JAMI_Alahadith
➖احتجاج ابو بَرزه با يزيد ملعون
⚫️ یزید، چوبدستى خيزرانش را خواست و با آن بر دندانهاى پيشينِ حسين عليه السلام مىزد و مىگفت: ابا عبد اللّه،نيكو سخن مىگفت!
ابو برزۀ اسلَمى يا شخص ديگرى به سوى او آمد و به وى گفت: واى بر تو، اى يزيد! آيا با چوبدستىات بر دندانها و دهان حسين مىزنى؟! گواهى مىدهم كه ديدم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله دندانهاى او و برادرش را مىمَكَد و مىفرمايد: «شما، سَروران جوانان بهشتى هستيد. خداوند، قاتل شما را بكُشد و لعنت كند و آتش دوزخ را برايش آماده كند كه بد سرانجامى است !».
هان-اى يزيد-! روز قيامت،در حالى مىآيى كه عبيد اللّه بن زياد،شفيع توست،و اين،در حالى مىآيد كه محمّد صلى الله عليه و آله شفيع اوست.
راوى مىگويد: يزيد،خشمگين شد و فرمان داد بيرونش كنند و او را كِشانْ كِشانْ، بيرون بردند.
📚الفتوح، ج۵ ص۱۲۹
#امام_حسین عليهالسلام
☑️ @JAMI_Alahadith
🌑 (هنگامى كه اسيران بر يزيد، وارد شدند) مردى شامى به فاطمه، دختر حسين عليه السلام، نگريست و [به يزيد] گفت: اى امير مؤمنان ! اين دختر را به من ببخش.
فاطمه به عمّهاش گفت: اى عمّه ! يتيم شدم و خدمتكار هم مىشوم؟!
#حضرت_زينب عليها السلام گفت :نه.اين فاسق،چنين حقّى ندارد.
مرد شامى گفت:اين دختر،كيست؟
يزيد گفت: اين، فاطمه دختر حسين است و او هم عمّهاش، دختر على است.
مرد شامى گفت: حسين، پسر فاطمه و على، پسر ابو طالب؟!
گفت:آرى.
شامى گفت:اى يزيد ! خدا تو را لعنت كند! آيا خاندان پيامبرت را مىكُشى و فرزندانش را اسير مىكنى؟! به خدا سوگند،من جز اين خيال نكردم كه آنان اسيران روم اند.
يزيد گفت: به خدا سوگند، تو را به آنان ملحق مىكنم.
سپس فرمان داد گردنش را بزنند.
📚الملهوف، ص۲۱۸
☑️ @JAMI_Alahadith
➖گفتگوى تند #امام_سجاد علیهالسلام با يزيد لعنهالله
🌑 على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام پيش آمد تا جلوى يزيد بن معاويه ايستاد و شروع به خواندن كرد:
«طمع نورزيد كه ما را خوار بداريد و ما، شما را گرامی بداريم
و(طمع نورزید که) آزارمان دهيد و ما از آزارتان،دست نگاه داريم.
خدا مىداند كه دوستتان نداريم
و اگر شما ما را دوست نداريد سرزنشتان نمیكنيم».
⬅️ يزيد گفت: اى جوان ! راست گفتى؛ امّا پدرت و جدّت خواستند كه فرمانروا باشند و ستايش،خدايى را كه آن دو را خوار كرد و خونشان را ريخت !
على بن الحسين عليه السلام به او گفت: «اى پسر معاويه و هند و صَخر (ابو سفيان) ! پدران و نياكان من، پيش از آن كه ما متولّد شويم، فرمانروا بودهاند و جدّم على بن ابى طالب عليهالسلام، در جنگ بدر و احُد و احزاب، پرچم پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله را به دست داشت و پدرت و جدّت، پرچمهاى كافران را به دست داشتند».
سپس على بن الحسين عليه السلام شروع به خواندن اين شعرها كرد:
چه مىگوييد اگر پيامبر صلىاللهعليهوآله به شما بگويد:
شما امّت آخرين،چه كرديد
با عترت و خاندانم،پس از رفتن من؟
برخى از آنان،اسيرند و برخى هم خفته به خون.
مزد خيرخواهىام براى شما،اين نبود
كه با خويشاوندانم،چنين بدرفتارى كنيد!».
🔻سپس على بن الحسين عليه السلام فرمود: « واى بر تو،اى يزيد! اگر مىدانستى چه كردهاى و چه كارى با پدر و با خاندان و برادر و عموهايم كردهاى، به كوهها مىگريختى و بر خاكستر مىآرميدى و از اين كه سر حسين، پسر فاطمه و على را-او كه امانت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در ميان شما بود- بر دروازۀ شهر نصب كرده باشند، فرياد و فغان مىكردى. پس بشارتت باد به رسوايى و پشيمانى در فردا، آن گاه كه بىترديد، مردم را در آن روز [براى حساب] گرد مىآورند!».
📚الفتوح، ج۵ ص۱۳۱
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖نمازهای حضرت #امام_سجاد صلواتاللهعلیه
🛑كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يُصَلِّي فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَتْ لَهُ خَمْسُمِائَةِ نَخْلَةٍ فَكَانَ يُصَلِّي عِنْدَ كُلِّ نَخْلَةٍ رَكْعَتَيْنِ وَ كَانَ إِذَا قَامَ فِي صَلاَتِهِ غَشِيَ لَوْنَهُ لَوْنٌ آخَرُ وَ كَانَ قِيَامُهُ فِي صَلاَتِهِ قِيَامَ اَلْعَبْدِ اَلذَّلِيلِ بَيْنَ يَدَيِ اَلْمَلِكِ اَلْجَلِيلِ كَانَتْ أَعْضَاؤُهُ تَرْتَعِدُ مِنْ خَشْيَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَ يُصَلِّي صَلاَةَ مُوَدِّعٍ يَرَى أَنَّهُ لاَ يُصَلِّيَ بَعْدَهَا أَبَداً وَ لَقَدْ صَلَّى ذَاتَ يَوْمٍ فَسَقَطَ اَلرِّدَاءُ عَنْ أَحَدِ مَنْكِبَيْهِ فَلَمْ يُسَوِّهِ حَتَّى فَرَغَ مِنْ صَلاَتِهِ فَسَأَلَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ وَيْحَكَ أَ تَدْرِي بَيْنَ يَدَيْ مَنْ كُنْتُ إِنَّ اَلْعَبْدَ لاَ يُقْبَلُ مِنْ صَلاَتِهِ إِلاَّ مَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ فَقَالَ اَلرَّجُلُ هَلَكْنَا فَقَالَ كَلاَّ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُتَمِّمُ ذَلِكَ بِالنَّوَافِلِ
🔰حمران بن اعين از امام باقر عليهالسّلام نقل مىكند که: امام سجّاد عليه السّلام در يك شب و روز هزار ركعت نماز مىخواند، همان گونه كه امير المؤمنين عليه السّلام چنين مىكرد، او پانصد درخت خرما داشت و نزد هر درختى دو ركعت نماز مىخواند و چنين بود كه هرگاه به نماز مىايستاد رنگ او دگرگون مىشد و قيام او به نماز (مانند) قيام بندهاى ذليل در پيشگاه پادشاهى بزرگ بود، اعضاء بدن او از ترس خداوند عز و جل مىلرزيد و چنان نماز مىخواند كه گويا ديگر پس از آن نماز نخواهد خواند.
🔻روزى نماز میخواند و رداى او از يكى از شانههايش افتاد و آن را درست نكرد تا از نماز فارغ شد، بعضى از اصحابش در اين باره از او پرسيدند، حضرت فرمود: واى بر تو، مىدانى كه در برابر چه كسى قرار داشتم؟ همانا نماز بنده قبول نمىشود مگر به همان مقداری كه با قلب خود آن را به جاى آورد
آن مرد گفت: پس ما هلاك شديم
فرمود: هرگز! خداوند عزّ و جلّ به وسيلۀ نافلهها آن را كامل مىكند
📚الخصال ج ۲، ص ۵۱۷
#اخلاقی
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام(به روایتی)
☑️ @JAMI_Alahadith
➖#امام_سجاد علیهالسلام و رسـيدگى به محرومين
🛑وَ كَانَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَيَخْرُجُ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ فَيَحْمِلُ اَلْجِرَابَ عَلَى ظَهْرِهِ وَ فِيهِ اَلصُّرَرُ مِنَ اَلدَّنَانِيرِ وَ اَلدَّرَاهِمِ وَ رُبَّمَا حَمَلَ عَلَى ظَهْرِهِ اَلطَّعَامَ أَوِ اَلْحَطَبَ حَتَّى يَأْتِيَ بَاباً بَاباً فَيَقْرَعُهُ ثُمَّ يُنَاوِلُ مَنْ يَخْرُجُ إِلَيْهِ وَ كَانَ يُغَطِّي وَجْهَهُ إِذَا نَاوَلَ فَقِيراً لِئَلاَّ يَعْرِفَهُ فَلَمَّا تُوُفِّيَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَدُوا ذَلِكَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ كَانَ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ لَمَّا وُضِعَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ نَظَرُوا إِلَى ظَهْرِهِ وَ عَلَيْهِ مِثْلُ رُكَبِ اَلْإِبِلِ مِمَّا كَانَ يَحْمِلُ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَى مَنَازِلِ اَلْفُقَرَاءِ وَ اَلْمَسَاكِينِ
🌑در ادامه روایت قبلی آمده که: امام سجاد(علیه السلام) همواره شبانه و در تاریکی از خانه خارج میشد و کیسهای بزرگ را که در آن درهم و دینار بود بر دوش خویش حمل میکرد و گاهى بر پشت خود طعام يا هيزم حمل مىكرد و به در خانهها مىرفت و در مىزد و هر كس بيرون مىآمد آن را به او مىداد و وقتى چيزى به فقير مىداد صورت خود را مىپوشاند تا او را نشناسند. هنگامی که از دنيا رفت او را از دست دادند و دانستند كه او علىّ بن الحسين(عليه السّلام)بوده است، و چون بر روى تختۀ غسل قرار دادند ديدند كه پشت او مانند زانوى شتر پينه بسته بود، از بارى كه به خانههاى فقرا و مساكين حمل میکرد
#اخلاقی
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام(به روایتی)
☑️ @JAMI_Alahadith
➖پرتوی از شخصیت امام زین العابدین علیهالسلام
🛑َ لَقَدْ حَجَّ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ عِشْرِينَ حَجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ فَلَمَّا نَفَقَتْ أَمَرَ بِدَفْنِهَا لِئَلاَّ يَأْكُلَهَا اَلسِّبَاعُ وَ لَقَدْ سُئِلَتْ عَنْهُ مَوْلاَةٌ لَهُ فَقَالَتْ أُطْنِبُ و [أَوْ] أَخْتَصِرُ فَقِيلَ لَهَا بَلِ اِخْتَصِرِي فَقَالَتْ مَا أَتَيْتُهُ بِطَعَامٍ نَهَاراً قَطُّ وَ مَا فَرَشْتُ لَهُ فِرَاشاً بِلَيْلٍ قَطُّ وَ لَقَدِ اِنْتَهَى ذَاتَ يَوْمٍ إِلَى قَوْمٍ يَغْتَابُونَهُ فَوَقَفَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ لَهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَغَفَرَ اَللَّهُ لِي وَ إِنْ كُنْتُمْ كَاذِبِينَ فَغَفَرَ اَللَّهُ لَكُمْ
🔶 حضرت امام سجاد علیهالسلام بر روى شترى كه داشت بيست بار حجّ به جاى آورد و هرگز آن را با تازيانه نزد و وقتی که آن شتر مرد دستور داد كه لاشهاش را دفن كنند تا حيوانات درنده آن را نخورند. از كنيزش در بارۀ آن حضرت پرسيده شد،گفت: مفصّل بگويم يا خلاصه كنم؟ گفتند: خلاصه كن، گفت: هرگز روزها طعامى نزد او نياوردم(يعنى پيوسته روزه بود) و شبها رختخوابى براى او پهن نكردم(يعنى شبها پيوسته بهعبادت مشغول بود)
روزى آن حضرت نزد گروهى آمد كه غيبت او را مىكردند، پس ايستاد و فرمود: اگر شما راست مىگوييد خداوند مرا بيامرزد و اگر دروغ مىگوييد خداوند شما را بيامرزد.
📚الخصال ج ۲، ص ۵۱۸
#اخلاقی
☑️ @JAMI_Alahadith
➖سرکشی و کمک به فقرا توسط #امام_سجاد علیهالسلام
🛑لَقَدْ كَانَ يَعُولُ مِائَةَ أَهْلِ بَيْتٍ مِنْ فُقَرَاءِ اَلْمَدِينَةِ وَ كَانَ يُعْجِبُهُ أَنْ يَحْضُرَ طَعَامَهُ اَلْيَتَامَى وَ اَلْأَضِرَّاءُ وَ اَلزَّمْنَى وَ اَلْمَسَاكِينُ اَلَّذِينَ لاَ حِيلَةَ لَهُمْ وَ كَانَ يُنَاوِلُهُمْ بِيَدِهِ وَ مَنْ كَانَ لَهُمْ مِنْهُمْ عِيَالٌ حَمَلَهُ إِلَى عِيَالِهِ مِنْ طَعَامِهِ وَ كَانَ لاَ يَأْكُلُ طَعَاماً حَتَّى يَبْدَأَ فَيَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يَسْقُطُ مِنْهُ كُلَّ سَنَةٍ سَبْعُ ثَفِنَاتٍ مِنْ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ لِكَثْرَةِ صَلاَتِهِ وَ كَانَ يَجْمَعُهَا فَلَمَّا مَاتَ دُفِنَتْ مَعَهُ
در ادامه روایت قبلی به نقل از امام باقر عليه السّلام آمده ⬅️ آن حضرت متكفّل صد خانواده از فقراء مدينه بود و خوشحال مىشد از اینکه به سفرۀ او يتيمان و نابينايان و زمينگيران و بيچارگانى كه چارهاى ندارند بنشينند، و با دست خود به آنان غذا مىداد و هر كدام از آنها كه خانواده داشت از آن غذا به خانهاش میبرد و هرگز غذا نمىخورد مگر اينكه مانند آن را صدقه بدهد. و به سبب کثرت نماز هر سال از او هفت پينه از مواضع سجده مىافتاد و آنها را جمع مىكرد و چون از دنيا رفت همراه او دفن شد
☑️ @JAMI_Alahadith
➖امام سجاد علیهالسلام و زنده نگه داشتن یاد کربلا
🛑لَقَدْ كَانَ بَكَى عَلَى أَبِيهِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ إِنَّ يَعْقُوبَ اَلنَّبِيَّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَ لَهُ اِثْنَا عَشَرَ اِبْناً فَغَيَّبَ اَللَّهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَيْهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ اَلْحُزْنِ وَ اِحْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَانَ اِبْنُهُ حَيّاً فِي اَلدُّنْيَا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ أَخِي وَ عَمِّي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مَقْتُولِينَ حَوْلِي فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي .
🌑 حضرت سجاد بر پدرش حسين عليهما السّلام بيست سال گريه كرد و غذایی پيش روى او گذاشته نمىشد مگر اينكه گريه مىكرد تا جايى كه غلامش به او عرض كرد: اى پسر پيامبر خدا صلّىاللهعليهوآله، آيا وقت آن نرسيده كه اندوه تو پايان يابد؟
فرمود: واى بر تو! يعقوبِ پيامبر علیهالسلام دوازده پسر داشت، خداوند يكى از آنها را از چشم او پنهان كرد، از كثرت گريه بر او، دو چشمش سفيد شد و سر او از اندوه، سفيد شد و پشت او از غم خميده گشت در حالى كه پسرش در دنيا زنده بود، ولى من ديدم كه پدر و برادر و عمو و هفده نفر از خاندانم در كنار من كشته شدهاند، پس چگونه اندوه من پايان گيرد؟
☑️ @JAMI_Alahadith
➖حدیثی از امام حسین علیهالسلام در زمینه #مهدویت و پاداش ثابتقدمان عصر غیبت
🛑حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ أَخْبَرَنَا وَكِيعٌ عَنِ اَلرَّبِيعِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِاَلرَّحْمَنِ بْنِ سَلِيطٍ قَالَ قَالَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: مِنَّا اِثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ آخِرُهُمُ اَلتَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ اَلْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اَللَّهُ تَعَالَى بِهِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ اَلْحَقِّ عَلَى اَلدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى اَلدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ فَيُقَالُ لَهُمْ مَتىٰ هٰذَا اَلْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صٰادِقِينَ أَمَا إِنَّ اَلصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى اَلْأَذَى وَ اَلتَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ اَلْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ .
🔰از امام حسين عليه السّلام نقل شده که فرمودند: از ما، دوازده نفر مهدىّ[هدايت شده الهى] وجود دارد: اوّل آنها، أمير المؤمنين علىّ بن أبى طالب عليه السّلام است و آخرين نفر آنان، نهمين نفر از فرزندان من مىباشد و اوست قیامکننده به حقّ، خداوند متعال زمين مرده را توسّط او زنده مىگرداند و دین حق را به دست او بر همه ادیان پیروز میگرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.. او غيبتى دارد كه گروهى در (طول) آن مرتدّ مىشوند و گروهى نيز ثابت قدم باقى مىمانند و مورد اذيّت و آزار واقع مىشوند. به آنها گفته مىشود: اگر راست مىگوئيد، اين وعدۀ الهى، كى انجام مىشود؟
🔺آگاه باشید همانا كسى كه در زمان غيبت، بر اذيّت و تكذيب صبر نمايد همچون كسى است كه در ركاب رسول خدا صلىاللّٰهعليهوآله پيكار كند.
📚کمال الدين و تمام النعمة ج ۱، ص ۳۱۷
#امام_زمان علیهالسلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖اهمیت مداومت در کارها
🛑قَالَ (علیه السلام): قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ، أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
🔰امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: اندك كارى كه بر آن مداومت كنى اميد بخش تر است از كار زيادى كه از آن خسته شوى.
📚حکمت ۲۷۸ نهجالبلاغه
#اخلاقی
_________________________________________
✍🏼 به يقين، كارى كه دوام داشته باشد هر چند كم باشد اميدبخش تر از كارهاى زيادى است كه موجب ملالت است و به زودى قطع مى شود. بسيارى افراد هنگامى كه اهميت و فوايد كارى را مى شنوند ـ خواه فوايد مادى داشته باشد يا معنوى ـ به آن هجوم مى آورند، به مقدار زيادى انجام مى دهند و خسته و وامانده شده و درنتيجه، از آن كار سرخورده مى شوند و اى بسا كمتر رغبت تكرار آن را پيدا مى كنند در حالى كه اگر كار كمتر باشد وانسان آن را با ميل و رغبت ادامه دهد بسيار مفيدتر است
☑️ @JAMI_Alahadith
احادیث اهل البیت علیهمالسّلام
➖اهمیت مداومت در کارها 🛑قَالَ (علیه السلام): قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ، أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُو
⬅️ همين معنا در حديث مفصلى كه مرحوم كلينى در كافى از امام صادق عليهالسلام ذكر كرده، آمده است. امام صادق عليه السلام ضمن این حدیث مفصل، داستانی را نقل فرمودند که: مردى از مسلمانان همسايه اى داشت كه نصرانى بود، او را به اسلام دعوت كرد و مزاياى اسلام را براى وى برشمرد، او هم پذيرفت و مسلمان شد. هنگام سحر، مرد مسلمان درِ خانه همسايه تازه مسلمان را زد. گفت: كيستى؟ گفت: من فلان شخص، همسايه توام. گفت: چه كار دارى؟ گفت: وضو بگير و لباسهايت را بپوش و همراه من بيا براى نماز صبح برويم. او وضو گرفت و لباس پوشيد و همراه او آمد و مقدار زيادى پيش از طلوع فجر نماز خواندند. سپس صبر كردند تا صبح شد و مرد تازه مسلمان برخاست تا به خانه اش برگردد. رفيق مسلمانش گفت: كجا مى روى؟ روز كوتاه است و تا ظهر وقت زيادى نيست. آن مرد تازه مسلمان همراه همسايه مسلمانش نشست تا نماز ظهر را خواندند. سپس به او گفت: بين ظهر و عصر نيز فاصله زيادى نيست. باش تا نماز عصر را بخوانيم. مرد تازه مسلمان مى خواست به منزل خود بازگردد، به او گفت: روز به پايان رسيده بمان تا نماز مغرب را بخوانيم. بعد از نماز مغرب مى خواست به خانه اش برگردد گفت: يك نماز بيشتر باقى نمانده. بمان تا آن را هم بخوانيم بعد به منزل مى روى. مرد تازه مسلمان نماز عشا را هم خواند؛ سپس از هم جدا شدند و هركدام به منزل خود رفتند.
🔻هنگامى كه سحر روز بعد شد بار ديگر مرد مسلمان آمد و درِ خانه او را زد. گفت: كيستى؟ گفت: من فلان شخص هستم. گفت: چه كار دارى؟ گفت: وضو بگير و لباسهايت را بپوش برويم نماز بخوانيم: مرد تازه مسلمان گفت: أُطْلُبْ لِهذَا الدِّينِ مَنْ هُوَ أفْرَغْ مِنّى وَأنَا إنْسانٌ مِسْكينٌ وَعَلى عَيالٌ؛ براى اين دين، آدم بيكارتر از من را پيدا كن. من آدم محتاجى هستم و عيال وارم و بايد دنبال كار و زندگى باشم. امام عليه السلام در پايان پس از نقل داستان، فرمود: «أدْخَلَهُ فِي شَيْءٍ أخْرَجَهُ مِنْهُ؛ : او را در چیزی (یعنی در دينى) وارد كرد كه از آن بيرونش آورد (زيرا رياضتكشى و فشار يك روز عبادت سبب شد كه به دين نصرانيت خود برگردد)
📚الکافي ج ۲، ص ۴۲
☑️ @JAMI_Alahadith