➖واکنش مولا امیرالمومنین علیهالسّلام نسبت به جسارت خلیفهی غاصب
🛑فَوَثَبَ عَلِيٌّ (صلوات الله علیه) فَأَخَذَ بِتَلَابِيبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَ وَجَأَ أَنْفَهُ وَ رَقَبَتَهُ وَ هَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَ الَّذِي كَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ يَا ابْنَ صُهَاكَ لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لَا تَدْخُلُ بَيْتِي
▪️امیرالمومنین علیهالسّلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی سخن پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و وصیتی را که به او کرده بود به یاد آورد و فرمود: ای پسر صهّاک! قسم به آنکه محمّد صلّیاللهعلیهوآله را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدّری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است میدانستی که تو نمیتوانی به خانهی من داخل شوی.
📚 كتاب سليم بن قيس الهلالی، ج۲ ص۵۸۶
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
احادیث اهل البیت علیهمالسّلام
➖واکنش مولا امیرالمومنین علیهالسّلام نسبت به جسارت خلیفهی غاصب 🛑فَوَثَبَ عَلِيٌّ (صلوات الله علیه
🌑 نوشتهاند: عمر صدایش را بلند کرد و کمک طلبید؛ مردم به داخل خانه وارد شدند. وقتی که قنفذ، آن حال امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دید، ترسید که حضرت قیام کند لذا سریعا پیش ابوبکر رفت و جریان را گفت. ابوبکر گفت : برگرد و اگر علی با شمشیرش خروج کرد، خانه را بر سرش خراب کنید و اگر امتناع از آمدن به مسجد کرد، خانه اش را آتش بزنید.
قنفذ برگشت و همراه سربازانش از در و دیوار خانه بالا رفتند و وارد خانه شدند و عرصه را بر امیرالمومنین علی علیه السلام تنگ کردند. علی علیه السلام آمد تا شمشیرش را بردارد اما آنها سبقت گرفتند و دور تا دورش را محاصره کردند. عمر به امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفت :بلند شو و با ابوبکر بیعت کن.
اما مولا علی علیه السلام در جای خود نشست. عمر آمد و دست مولا را گرفت و گفت :بلند شو!
اما علی علیه السلام خودداری کردند. پس سربازان آمدند و شمشیرهایشان را بر گردن امیرالمومنین علی علیه السلام گذاشتند و برگردن آن حضرت، طناب انداختند، او را از خانه بیرون کشیدند و در حالی که مولا را با طناب و لباس های خودش در هم پیچیده بودند، به سمت مسجد میکشیدند.
صدای فریاد فاطمه زهرا سلام الله علیها در این هنگام بلند شد و آمد و بین آن ها و امیرالمؤمنین علی علیه السلام فاصله انداخت و فرمود: به خدا قسم نمیگذارم پسر عمویم را با ظلم و زور به مسجد بکشانید. وای بر شما چه زود به خدا و رسولش خیانت کردید در مورد ما اهل بیت. فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میخواستند که این گروه ستمکار به خاطر او هم که شده، دست از مولا علی علیه السلام بکشند که همین طور هم شد و عدهای از آنان برگشتند. اما در همین هنگام بود که عمر با غلاف شمشیر بر پهلوی صدیقه کبری علیها السلام زد و با تازیانه بر روی بازوی آن بانوی مظلومه زد. در برخی روایات آمده: عمر به قنفذ دستور داد تا آن بانو را با تازیانه بزند و قنفذ نیز با تازیانه اش بر پشت و پهلوی صدیقه طاهره علیهاالسلام زد تا دستش از دامان مولا افتاد.
📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١٢٣
_________________________________
✍آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.
لعن الله قاتلی فاطمة الزهراء علیهاالسلام
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
➖اگر حضرت حمزه و جعفر علیهما السلام زنده بودند آن دو نفر را میکشتند
🛑 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَذَكَرْنَا مَا أَحْدَثَ اَلنَّاسُ بَعْدَ نَبِيِّهِمْ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِسْتِذْلاَلَهُمْ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ اَلْقَوْمِ أَصْلَحَكَ اَللَّهُ فَأَيْنَ كَانَ عِزُّ بَنِي هَاشِمٍ وَ مَا كَانُوا فِيهِ مِنَ اَلْعَدَدِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَنْ كَانَ بَقِيَ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ إِنَّمَا كَانَ جَعْفَرٌ وَ حَمْزَةُ فَمَضَيَا وَ بَقِيَ مَعَهُ رَجُلاَنِ ضَعِيفَانِ ذَلِيلاَنِ حَدِيثَا عَهْدٍ بِالْإِسْلاَمِ عَبَّاسٌ وَ عَقِيلٌ وَ كَانَا مِنَ اَلطُّلَقَاءِ أَمَا وَ اَللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً كَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَيْهِ وَ لَوْ كَانَا شَاهِدَيْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَيْهِمَا .
◾️ سدیر صیرفی نقل میکند که ما نزد امام باقر علیه السلام بوديم و ياد كرديم از آنچه که مردم پس از پيغمبرشان صلّىاللهعليهوآله پديد آوردند و تا چه اندازه اميرالمؤمنين عليهالسّلام را خوار شمردند. مردى از آن جماعت گفت: خداوند سامانت بخشد پس عزت بنى هاشم كجا رفت؟ كجا شدند آن همه افراد دلاور بنى هاشم؟
امام باقر "علیهالسّلام فرمودند: (در آن روزگار) چه كسى از بنى هاشم باقى مانده بود؟! مردان بنى هاشم، جعفر و حمزة بودند كه درگذشتند و دو مرد ضعیف و ذلیلِ تازه مسلمان از بنى هاشم مانده بودند كه عباس و عقیل بودند كه آنها هم از طلقاء (و آزادشدگان مكه) بودند اما به خدا قسم كه اگر حمزه و جعفر زنده بودند آن دو نفر[ابو بكر و عمر] به آنچه كه رسيدند نمیرسيدند و اگر آنان شاهد آن دو نفر بودند، آن دو را از ميان مىبردند ( و آن دو را زنده نميگذاشتند)
📚 الکافی ج۸ ص۱۸۹
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
➖ بنیانگذاران ظلم بر اهل البیت علیهمالسّلام
🛑عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْهُمَا فَقَالَ يَا أَبَا اَلْفَضْلِ مَا تَسْأَلُنِي عَنْهُمَا فَوَ اَللَّهِ مَا مَاتَ مِنَّا مَيِّتٌ قَطُّ إِلاَّ سَاخِطاً عَلَيْهِمَا وَ مَا مِنَّا اَلْيَوْمَ إِلاَّ سَاخِطاً عَلَيْهِمَا يُوصِي بِذَلِكَ اَلْكَبِيرُ مِنَّا اَلصَّغِيرَ إِنَّهُمَا ظَلَمَانَا حَقَّنَا وَ مَنَعَانَا فَيْئَنَا وَ كَانَا أَوَّلَ مَنْ رَكِبَ أَعْنَاقَنَا وَ بَثَقَا عَلَيْنَا بَثْقاً فِي اَلْإِسْلاَمِ لاَ يُسْكَرُ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا أَوْ يَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اَللَّهِ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا أَوْ تَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا لَأَبْدَى مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُكْتَمُ وَ لَكَتَمَ مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُظْهَرُ وَ اَللَّهِ مَا أُسِّسَتْ مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لاَ قَضِيَّةٍ تَجْرِي عَلَيْنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ إِلاَّ هُمَا أَسَّسَا أَوَّلَهَا فَعَلَيْهِمَا «لَعْنَةُ اَللّٰهِ وَ اَلْمَلاٰئِكَةِ وَ اَلنّٰاسِ أَجْمَعِينَ»
🔻حنان بن سدير از پدرش روايت میكند كه گفت: از امام باقر علیهالسلام دربارهی آن دو نفر (خليفهی اول و دوم) پرسيدم؟❓
حضرت فرمود: اى ابا الفضل! پیرامون آن دو نفر از من چه ميپرسى؟ به خدا قسم هيچ گاه كسى از ما نمرده است جز آنكه بر آن دو نفر خشمگين بوده است، و امروز نيز كسى از ما نيست جز آنكه بر آن دو خشمگين است و اين چيزى است كه پيران ما به خردسالانمان سفارش می كنند.
⬅️ به راستى كه آن دو نفر به حق ما ستم كردند و سهم ما را از ما جلوگيرى كردند و نخستين كسانى بودند كه بر گردن ما سوار شدند و در اسلام رخنهاى را به روى ما گشودند كه هرگز بسته نگردد تا آن گاه كه قائم ما قيام كند يا سخنگوى ما به سخن آيد.
سپس فرمود: هان بخدا سوگند اگر قائم ما قيام كند يا سخنگوى ما به سخن آيد، از كارهاى آن دو نفر، چيزهایی را كه تا آن وقت پنهان بوده آشكار خواهد ساخت و كارهايى از آن دو نفر را خواهد پوشاند كه تظاهر به آن مىكردهاند. بهخدا سوگند هيچ بلا و گرفتارى پايهگذارى نشد جز آنكه اساس و پايۀ آن را آن دو نفر پايهگذارى كردند، پس لعنت خدا و فرشتگان و همۀ مردم بر آن دو باد
📚الکافی ج ۸، ص ۲۴۵
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
➖چرا امیرالمومنین در برابر غصب خلافتشان اقدام نظامی نکردند❓
و اَيْمُ اَللَّهِ لَوْ لاَ مَخَافَةُ اَلْفُرْقَةِ بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ أَنْ يَعُودُوا إِلَى اَلْكُفْرِ وَ يُعَوَّرَ اَلدِّينُ لَكُنَّا قَدْ غَيَّرْنَا ذَلِكَ مَا اِسْتَطَعْنَا -
🔻بهخدا سوگند اگر بیم آن نبود كه
مسلمين پراكنده شوند، و بهكفر باز گردند،(و کلّاََ مرتد شوند) و دين كژ و ناهموار گردد همانا تا آنجا كه توان داشتيم شرائط كنونى را دگرگون مىساختيم.
📚الأمالي (للمفید) ج ۱، ص ۱۵۴
➖چرا امیرالمومنین در برابر غصب خلافتشان اقدام نظامی نکردند❓
📜 از اسحاق بن موسى از پدرش از حضرت كاظم و او از حضرت صادق به واسطۀ پدران گرامش عليهم السّلام نقل است كه حضرت أمير المؤمنين عليه السّلام در كوفه مشغول ايراد خطبهاى بود كه در آخر آن فرمود: بدانيد كه من از مردم به خود مردم اولويّت دارم و من از آن روز كه پيامبر صلّىاللهعلیهوآله وفات يافت پيوسته مورد ظلم واقع شدهام.
_ پس اشعث بن قيس برخاسته و گفت: اى أمير المؤمنين از وقتى به كوفه آمدهايد در تمام خطبهها اين جمله كه «من از مردم به خود مردم اولويّت دارم، و من از آن روز كه پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله وفات يافت پيوسته مورد ظلم واقع شدهام» را گفتهای، پس براى چه أبو بكر و عمر ولايت يافتند، و براى چه با شمشير خود براى دفاع حقّت نبرد نكردى؟
⬅️ _ حضرت أمير عليه السّلام به او فرمود: اى پسر شرابخوار، سخنى پرسيدى پس جواب آن را بشنو: به خدا سوگند كه منع از گرفتن حقّم نه بخاطر ترس بود و نه كراهت از مرگ، و آن نبود جز وفا به عهدى كه با رسول خدا صلّىاللّٰهعليهوآله داشتم؛ زيرا آن حضرت مرا خبر داده بود كه: «امّت من تو را جفا و مكر روا مىدارند، و پيمان و وصيّت مرا در بارهات نقض میكنند، و اين را بدان كه تو نزد من به منزلۀ هارون نسبت به موسى هستى» پس من عرض كردم: اى رسول خدا، در آن زمان وظيفۀ من چيست؟ فرمود: «اگر يار و ياورى يافتى با آنان مبارزه كرده و حقّ خود را بگير، در غير اين صورت سكوت كرده و خون خود را حفظ كن، تا هنگامى كه مظلومانه به من ملحق گردى».
پس من نيز بعد از وفات پيامبر سرگرم تجهيز و دفن جسد مبارك آن حضرت و فراغ از آن شدم، سپس سوگند خوردم كه من براى جز نماز از خانه بيرون نروم تا وقتى كه قرآن را يك جا جمع نمايم، و به تصميم و قصد خود عمل نمودم. و بعد از آن دست دختر پيامبر و دو فرزندم حسن و حسين را گرفته و به خانههاى اهل بدر و اهل سابقه در اسلام رفته و تضييع حقّ خود را به آنان تذكّر داده و يكايك ايشان را به يارى خود دعوت نمودم، ولى از ميان ايشان تنها چهار نفر: سلمان، عمّار، أبو ذرّ و مقداد دعوت مرا اجابت نمود، و جز آن چهار تن كسى مرا يارى و مساعدت نكرد. و از ميان اقارب و اقوامم كه طرفدار من بودند تنها عقيل و عبّاس كه نزديك به عهد جاهليّت بودند در ميان اهل بيت من ديده مىشدند، و از ايشان هيچ كارى ساخته نبود.
🔻_ اشعث گفت: اى امير مؤمنان، با اين استدلال عثمان هم چون ياورى نيافت دستهاى خود را جمع كرده و مظلومانه تسليم مرگ شد!.
_ حضرت أمير عليه السّلام فرمود: اى پسر شرابخوار، اين طور كه تو قياس كردى نيست، عثمان چون در جاى ديگرى نشسته و لباس ديگرى را در بر كرده و با حقّ طرفيّت نمود، حقّ او را بهزمين زده و مقهور و مغلوب گرديد.
👈سوگند به آنكه محمّد صلّىاللّٰهعليهوآله را بحقّ مبعوث ساخت؛ اگر در روز بيعتِ أبوبكر، تنها چهل يار و همراه با من میبود هر آينه به جنگ برخاسته و در راه خدا جهاد مىكردم، تا اينكه عذر من در مقابل حقيقت روشن گردد. اى مردم، بدانيد كه اشعث در پيشگاه پروردگار متعال به اندازۀ پر مگسى ارزش نداشته و در دين خدا پستتر از آب بينى گوسفند است.
📚الاحتجاج ج ۱، ص ۱۹۰
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
✍ عرض شد که امیرالمومنین علیهالسّلام از جانب پیامبر صلّیاللهعلیهوآله مامور به صبر بوده است. دلیل امر به صبر نیز، نداشتن یار و یاور برای باز پس گرفتن حق خویش بود
حال شما فرض کنید امیرالمومنین علیه السلام هیچ یار و یاوری ندارد الّا ۳ یا ۴ نفر و با این ۳ یا ۴ نفر بر ضد اهل سقیفه قیام کند. چه اتفاقی میافتد؟
اهل سقیفه به عنوان مخل امنیت جامعه دست به کشتار بنی هاشم و طرفداران بنی هاشم میزند و دیگر امام و امامتی باقی نمیماند. لذا بهترین راه پیش گرفتن صبر و نگه داشتن یاران اندک هست تا اسلام واقعی از بین نرود
☑️ @JAMI_Alahadith
➖عملی برجسته و ماندگار
🛑 أَبُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُوسَى بْنِ اَلْقَاسِمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ اَلثَّانِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَطُوفَ عَنْكَ وَ عَنْ أَبِيكَ فَقِيلَ لِي إِنَّ اَلْأَوْصِيَاءَ لاَ يُطَافُ عَنْهُمْ فَقَالَ لِي بَلْ طُفْ مَا أَمْكَنَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ جَائِزٌ..... قُلْتُ وَ رُبَّمَا طُفْتُ عَنْ أُمِّكَ فَاطِمَةَ وَ رُبَّمَا لَمْ أَطُفْ فَقَالَ اِسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ .
🔰 موسى بن قاسم گويد: به امام جواد عليهالسّلام گفتم: مىخواستم به نيابت از شما و از پدر بزرگوارتان امام رضا عليهالسّلام طواف انجام دهم. مردم گفتند: اوصيا نيازى به طواف ندارند.(آيا درست است؟). امام علیهالسلام فرمود: بلكه هرچند كه ممكن باشد به نيابت از اوصيا طواف كن كه نيابت از اوصيا جايز است.
🔺سه سال بعد خدمت آن حضرت رسيدم و راجع به طـواف هايى كه براى معصومان انجام داده بودم، توضيحاتى دادم. سپس عرض كردم: گاهى به نيابت از مادر بزرگوارت فاطمه عليهاالسّلام طواف مىكنم و گاهى طواف نمىكنم.
فرمود: هرچه بيشتر به نيابت از مادرم فاطمه عليها السّلام طواف كن كه بهترين اعمالى است كه انجام مىدهى، ان شاء اللّه.
📚الکافی ج ۴، ص ۳۱۴
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
➖چرا بعد از پیامبر مردم به سراغ غیر امیرالمومنین رفتند با اینکه یقین داشتند افضل الناس امیر المومنین است⁉️
🛑حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ اَلْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَيْفَ مَالَ اَلنَّاسُ عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ وَ قَدْ عَرَفُوا فَضْلَهُ وَ سَابِقَتَهُ وَ مَكَانَهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِنَّمَا مَالُوا عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ لِأَنَّهُ كَانَ قَدْ قَتَلَ آبَاءَهُمْ وَ أَجْدَادَهُمْ وَ أَعْمَامَهُمْ وَ أَخْوَالَهُمْ وَ أَقْرِبَاءَهُمْ اَلْمُحَارِبِينَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ عَدَداً كَثِيراً فَكَانَ حِقْدُهُمْ عَلَيْهِ لِذَلِكَ فِي قُلُوبِهِمْ فَلَمْ يُحِبُّوا أَنْ يَتَوَلَّى عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يَكُنْ فِي قُلُوبِهِمْ عَلَى غَيْرِهِ مِثْلُ ذَلِكَ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي اَلْجِهَادِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِثْلُ مَا كَانَ لَهُ فَلِذَلِكَ عَدَلُوا عَنْهُ وَ مَالُوا إِلَى غَيْرِهِ .
🌑محمّد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانى رضى اللّٰه عنه از احمد بن محمّد بن سعيد كوفى از على بن حسن بن على بن فضّال از پدرش ،از حضرت ابى الحسن عليه السّلام،
راوى مىگويد: راجع به امير المؤمنين على عليهالسّلام از آن حضرت پرسيده و عرضه داشتم: چگونه مردم از آن حضرت روى گردانده و مايل به ديگرى شده با اين كه فضل و سابقه آن حضرت و موقعيّتش نزد رسول خدا صلّىاللّٰهعليهوآله را مىدانستند؟
⬅️ حضرت فرمودند: جهت روى گردانيدن مردم از آن حضرت و مايل شدن به ديگرى، اين بود كه آن جناب، پدران و اجداد و عموها و دايىها و نزديكانشان را كه تعداد زيادى بوده و با خدا و رسول خدا به جنگ برخاسته بودند كشت پس كينهی آن حضرت در دلشان جاى گرفت از اين رو دوست نداشتند كه حضرتش بر آنها ولايت و سرورى داشته باشد امّا نسبت به غيرش چنين كينهاى نداشتند لا جرم از آن حضرت عدول كرده و متمايل به غير او شدند
📚علل الشرایع ج ۱، ص ۱۴۶
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
☑️ @JAMI_Alahadith
✍ ظلمی که به ظاهر مسلمانان پس از رسول خدا بر اهلبیت ایشان روا داشتند آنچنان زشت و باور نکردنی است که هیچ کس را یارای پذیرفتن مسئولیت آن نیست. آنها که حیات خود را در دفاع از ظالمان میجویند حتی با وجود مدارک روشن به هربهانه ای پیشوایان خود را از این جنایت تبرئه مینمایند.
ایشان در مقام دفاع از پیشوایان خود میگویند: عرب بيش از هر قوم و ملتى نسبت به زنان، غیور بودند و زير بار ننگ و عار نمىرفتند؛ تا جائى كه يك يهودى از قبيله بنى قينقاع را به خاطر اهانت به زن مسلمان كشتند و... با اين وجود چگونه مىتوان پذيرفت كه عمر بن خطاب يك زن را؛ آن هم فاطمه زهرا، جگر گوشه رسول خدا را كتك زده باشد و مردم باغيرت عرب هيچ واكنشى از خود نشان نداده باشند!
⬅️آری اینان فراموش کرده اند عرب از آنکه دختری متولد شود چهره در هم می کشید:(وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ)(نحل/58)
و هر گاه به يكى از آنان مژده (تولد) دختر داده شود، چهرهاش سياه مى گردد؛ در حالى كه او خشم شديد (خود) را فرو برد.
⬅️ فراموش کرده اند که عرب دخترانش را بیگناه زنده در گور میکرد و به پسرانش میبالید: (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ. بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ) (تکویر/8و9)
و هنگامى كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود :«به كدامين گناه كشته شد؟!»
⬅️ آیا غیرت عرب همان غیرتی نبود که در کربلا به نمایش گذاشتند؟ آیا آنها که بر دختران و زنان اهلبیت رسول خدا تازیانه نواختند عرب نبودند؟ آیا همین عربها نبودند که در کربلا خلخال از پای دخترکان ربودند و حرمت اهل بیت پیامبر را هتک کردند؟
⬅️ کمی به عقب تر بازگردیم. تاریخ خود شاهد شکنجه شدن سمیه مادر عمار است. آنجا که هیچ عربی دم بر نیاورد تا سمیه به شهادت رسید.
☑️ @JAMI_Alahadith
✍ اینک بیا تاریخ را مرور کنیم تا ببینیم رفتار آنکس که او را از جسارت به دختر رسول خدا تبرئه میکنند با زنان چگونه بوده است:
1⃣ رفتار عمر با خواهرش:
🔻 در بسیاری از منابع اهل سنت آمده است: "عمر نزد آن دو (خواهر و همسر خواهرش) رفت؛ خباب نيز آنجا بود و هنگامي که احساس کرد عمر به آن جا مىآيد، در خانه پنهان شد؛ عمر گفت: اين سر و صداها چيست؟ ـ آنان سوره طه را تلاوت مىکردند ـ پاسخ دادند: چيزى جز سخنانى که به هم مىگفتيم نبود؛ عمر گفت: شايد شما از دين بيرون رفتهايد؟ شوهر خواهرش پاسخ داد: اى عمر؛ اگر حق در غير دين تو باشد چه خواهى کرد؟ عمر به او حمله كرد و او را لگد کوب نمود، خواهرش آمد تا از شوهرش دفاع کند؛ اما عمر با دست بر صورت او کوبيد که صورتش خونين شد."(1)
🔺ابن كثير دمشقى نيز اين گونه نقل مىكند: "فاطمه دختر خطاب آمد تا از شوهرش دفاع كند، عمر آن چنان او را زد كه سرش شكست" (2)
2⃣ رفتار عمر با زنان در زمان پيامبر صلیاللهعلیهوآله
🔻احمد بن حنبل در مسند خود مىنويسد: زينب دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهآله) از دنيا رفت، فرمود: خداوند او را به سلف صالح عثمان بن مظعون ملحق نمود. زنان با شنيدن اين سخن پيامبر گريستند، عمر با تازيانهاى که در دستش بود در حضور رسول خدا آغاز به كتك زدن زنان نمود که با برخورد تند پيامبر رحمت مواجه شد، حضرت تازيانه را از او گرفت و فرمود: آرام باش، تورا با اين زنها چکار؛ بگذار گريه کنند، سپس به زنها فرمود: گريه كنيد؛ ولى از نالههاى شيطانى ( ناله هايى که با گناه و اعتراض به خداوند همراه است ) بر حذر باشيد....(3)
✍ كسى كه اين چنين جسور است و در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله زنان مسلمان را كتك مىزند، آيا در زمانى كه حكومت در دست او است و چماق به دستانى همچون خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، قنفذ العدوى و... وى را همراهى مىكنند، از كتك زدن زنان خوددارى خواهد كرد؟
3⃣ عمر و کتک زدن زنان عزادار
🔻عبدالرزاق صنعانى در المُصَنّف مىنويسد: "زمانى که خالد بن وليد (در زمان خلافت عمر) از دنيا رفت، زنان در خانه ميمونه همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) گردآمدند و بر وى گريه مىكردند، عمر تازيانه به دست همراه ابن عباس از راه رسيد و خطاب به ابن عباس گفت: يا عبدالله! بر امّالمؤمنين ميمونه وارد شو و او را امر کن حجاب بپوشد و بگو زنانى که در خانه جمع شدهاند نزد من بيايند. ابن عباس مىگويد: زنان خارج شدند و عمر آنها را با تازيانه مىزد، همينطور که عمر زنان را مىزد، پوشش يکى از زنان افتاد، به عمر گفتند: پوشش (چادرش) از سرش افتاد (رهايش کن)، عمر گفت: شما را با او چکار؟ (پس از اين گريه ها) او احترامى ندارد".(4)
🔺در جای دیگر ماجرا را اینگونه نقل مینماید:"شبى در مدينه صداى نوحه و گريه و زارى به گوش عمر بن خطاب رسيد، در پى صدا رفت و داخل خانهاى شد که صدا از آنجا بيرون مىآمد، زنان را پراكنده كرد تا رسيد به زن نوحه خوان، آغاز کرد به تازيانه زدن او در اين هنگام روپوش (چادر) زن نوحه خوان از سرش افتاد، به عمر گفتند: روپوش او از سرش افتاد، گفت: آرى وليکن اين زن احترامى ندارد"(5)
4⃣ هجوم به خانه عایشه
🔻نميرى در تاريخ المدينه و طبرى در تاريخش مىنويسند:"از سعيد بن مسيب نقل شده است كه گفت: ابوبكر از دنيا رفت، عائشه به عزادارى و گريه پرداخت، عمر درِ خانه عائشه آمد و زنان را از گريه و عزادارى نهى كرد؛ ولى زنها گوش نكردند، عمر به هشام بن وليد دستور داد تا وارد خانه شود و خواهر ابوبكر را بيرون بياورد. عائشه هنگامى كه سخن عمر را شنيد به هشام گفت: من بر خانهام از تو سزاوارترم، عمر به هشام گفت: به تو اجازه مىدهم داخل خانه شوي، هشام داخل خانه شد و امّفروه خواهر ابوبكر را بيرون آورد و نزد عمر برد، عمر تازيانه را به حركت در آورد و ضرباتى چند بر پيكرش نواخت، زنان هنگامى كه اين خبر را شنيدند، متفرق شدند.(6)
🔺ابن سعد در الطبقات الكبرى و ابن اثير در تاريخش مىنويسند: "از سعيد بن مسيب نقل شده است كه گفت: هنگامى كه ابوبكر مُرد، عائشه مجلس عزادارى برپا كرد، عمر اين خبر را شنيد و زنان را از گريه و عزادارى نهى كرد؛ اما آنان توجهى نكردند، به هشام بن وليد گفت: دختر ابوقحافه (خواهر ابوبكر) را نزد من بياور، هنگامى كه آمد، چندين ضربه بر بدنش زد، زنانى كه عزادارى مىكردند، با شنيدن اين خبر متفرق شدند"(7)
✔️اینها بخشی از حقایق تاریخ است. آنچه تاریخ از خشونت خلیفه دوم با زنان نقل نمود بیش از اینهاست. حال می پرسیم در همه این صحنه ها غیرت عرب کجا رفته بود؟ چرا کسی بر خلیفه خرده نگرفت؟ حال با چنین سابقهای دیگر چه جای استبعاد دارد که یکی از قربانیان خشونت آن خلیفهی غاصب، دختر رسول خدا باشد.
☑️ @JAMI_Alahadith
احادیث اهل البیت علیهمالسّلام
✍ اینک بیا تاریخ را مرور کنیم تا ببینیم رفتار آنکس که او را از جسارت به دختر رسول خدا تبرئه میکنند
🔻منابع:
📚(1) برخی از این کتابها عبارتند از: النميري البصري، أبو زيد عمر بن شبة (متوفاي262هـ)، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 348، تحقيق علي محمد دندل وياسين سعد الدين بيان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1417هـ-1996م؛ البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 3، ص 386؛ المقدسي الحنبلي، أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد بن أحمد (متوفاي643هـ)، الأحاديث المختارة، ج 7، ص 141، تحقيق عبد الملك بن عبد الله بن دهيش، ناشر: مكتبة النهضة الحديثة - مكة المكرمة، الطبعة: الأولى، 1410هـ؛ الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 1، ص 174، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م؛ العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج 17، ص 259، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية، الطبعة: الأولى، 1419هـ .
📚(2) القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 3، ص 80، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
📚(3)الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 237، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
النيسابوري، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم (متوفاي405 هـ)، المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 210، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م؛
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاي 1255هـ)، نيل الأوطار من أحاديث سيد الأخيار شرح منتقى الأخبار، ج 4، ص 149، ناشر: دار الجيل، بيروت – 1973؛
المباركفوري، محمد عبد الرحمن بن عبد الرحيم أبو العلا (متوفاي1353هـ)، تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي، ج 4، ص 75، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.
📚(4)الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 557، ح6681، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
📚(5)الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 557، ح6682، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
📚(6)النميري البصري، أبو زيد عمر بن شبة (متوفاي262هـ)، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 358، تحقيق علي محمد دندل وياسين سعد الدين بيان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1417هـ-1996م؛
الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 350، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛
📚(7)الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 3، ص 208، ناشر: دار صادر - بيروت.
الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ) الكامل في التاريخ، ج 2، ص 267، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ.
📚(8)إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 1، ص 114، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
برگرفته از سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر با تصرف و تلخیص