📆۱۵ماه شوال سال۲ه.ق
🗓اولین غزوه پیامبر(ص)
🏳مقابل یهودیان بنیقینقاع
💠رهبرانقلاب
‼️پیامبر اسلام همه دشمنان را یکسان نمیدانست. این از نکات مهم زندگی پیامبر است. بعضی از دشمنان، دشمنانی بودند که دشمنیشان عمیق بود؛ اما پیامبر اگر میدید خطر عمدهای ندارند، کاری به کارشان نداشت، بعضی دشمنان هم بودند که خطر داشتند، اما پیامبر آنها را زیر نظر داشت؛ مثل عبدالله بن ابیّ که یک منافق درجه یک بود و علیه پیامبر توطئه هم میکرد لیکن پیامبر فقط او را زیر نظر داشت، کاری به کار او نداشت اما همان آدم مهربان و دلرحم در مقابل دشمانی بشدت سختگیر بود دستور داد که خائنان بنیقینقاع و بنینضیر و بنیقریظه را بیرون راندند و خیبر را فتح کردند؛ چون دشمنان خطرناکی بودند. پیامبر از اول ورود به مکه کمال مهربانی را بهخرج داد اما اینها در مقابل خیانت کردند و از پشت خنجر زدند کردند! ۷۹/۲/۲۳
⚠️توجه
🏴پیامبر برای فتح بیت المقدس با ۷مانع قبایل یهودی بنیقینقاع و بنینضیر و بنیقریظه و خیبر و موته و تبوک و فلسطین روبرو بود اما در حین عزم به مقابله با یهودیان موته ایشان را ترور کردند!
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۷ ماه شوال سال ۵ق
🗓غزوه احزاب(خندق)/۱
💠رهبرانقلاب:
‼️پيغمبر در جنگهاى خود، آنجائى كه لازم بود با طرف خود و دشمن خود حرف بزند، چه جورى حرف ميزند. سرتا پاى نقشه ى پيغمبر استحكام است؛ استوار، يك ذره خلل نيست. در جنگ احزاب پيغمبر با طرفهاى مقابل وارد گفتگو شد، اما چه گفتگوئى! تاريخ را بخوانيد. اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت؛ با استحكام. اين معناى اشداء على الكفار است. ۸۷/۵/۹
‼️جنگ احزاب جنگ مهمی بود در مقام مقایسه با جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه سازی بکنیم، میشود جنگ احزاب! ۹۵/۴/۱۲
‼️در جنگ خندق (احزاب) وقتیکه همه سرهای خود را برای مقابله نکردن با عبدود به زیر انداختند تنها علی بود که داوطلب مقابله شد، اگر امروز هم چنین کسی در میان بشریت باشد دنیا از ظلم و جور خالی میشود! ۷۰/۱۰/۲۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۷ ماه شوال سال ۵ق
🗓غزوه احزاب(خندق)/۲
💠رهبرانقلاب
‼️هر وقت اسلام در هر دورهيي از دورهها و در طول ۱۴۰۰سال گذشته، با چهره واقعي خود در دنيا آشكار شد، دشمنيهای شديد مقابل آن صفآرايی كردند و هر وقت اسلام از چهره واقعی خود خارج شد، دشمنيها كم شد. شما ببينيد كه اسلام در مكه با چه دشمنيها روبهرو بود. همه حيوانصفتان مقابل پيامبر و اسلام صف كشيدند. وقتی آن بزرگوار به مدينه تشريف آورد، دشمنيهاي خونين و خباثتآميز از سوي آدمهای پليد ادامه يافت. در قرآن سورهای به نام "احزاب" است كه شرح همين وقايع در آن منعكس ميباشد. احزاب، جناحهای مختلفی بودند كه در مقابل اسلام و رهبر آن صفآرايی كردند. در ميان آنها، مشركان قريش و سقيف و اهل كتاب دورافتاده از كتاب و يهود و نصاری و منافقان بودند كه همه براي كوبيدن اسلام، يكدست شده بودند، امروز هم در دنيا اسلامی كه با ظلم درافتد وجود دارد. اين اسلام بايد در انتظار دشمنی امريكا و صهيونيستها باشد. روزيكه ما پشت سر امام عزيز، شعارهای اسلام واقعی را مطرح ميكرديم، ميدانستيم كه دشمنها مقابل ما صفآرايی ميكنند. در صدر اسلام هم همينگونه بود. آن روزيكه يهوديها و منافقان و مشركان، جنگ احزاب و خندق را بوجود آوردند، مؤمنين واقعی گفتند: اين، چيز تازهای نيست. خدا و رسولش به ما گفته بودند كه فاسدها عليه شما همدست خواهند شد. بنابراين، آنها چون صدق وعده الهی را ديدند، ايمانشان قويتر شد ۶۸/۴/۲۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۷ ماه شوال سال ۵ق
🏳هلاکت عمروبنعبدود
🏳توسط امیرالمومنین/۱
💠استاد خامنهای
‼️اسلام، با شمشیر علی و ثروت خدیجه پیش رفت! ۵۹/۵/۸
‼️در مورد امیر المؤمنین فقط یک جا این بزرگوار مثل یک آدم قهرمان، خودنمایی و جلوه فروشی شجاعانه کرده و آن وقتی است که به جنگ عَمرو بن عبدود می رود. سرش را بالا گرفته بود، شمشیرش را به دست گرفته بود و می رفت. پیغمبر نگاه کرد و گفت: هذه مشیة؛ این نوع راه رفتنی است که خدا در غیر چنین موردی که او راه می رود، در همه جا آن را مبغوض می دارد. ببینید، یک جا خودنمای هست؛ آن هم درست - به قول معروف - به خال میزند؛ همان نقطه ای که باید خودنمایی کرد. یعنی خودنمایی کردن در مقابل دشمن؛ جلوه فروشی در مقابل دشمنی که اساس شخصیت و هویت او اصلا تکبر و غرور است. چراکه عمروبن عبدود اینگونه بوده؛ پیرمردی بوده که در همه عمر شمشیر زده، طرف مقابل را به خاک انداخته؛ اینطور مغرور بوده است! ۶۸/۲/۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۷ ماه شوال سال ۵ق
🏳هلاکت عمروبنعبدود
🏳توسط امیرالمومنین/۲
💠رهبرانقلاب
‼️امیرالمومنین در هیچ میدان جنگی هرگز به هیچ دشمنی پشت نکرد، در جنگ خندق که همه به خود لرزیدند تنها علی جلو رفت، یک جوان بیست و چندساله با شجاعت خود در میدان جنگ اسلام را پیروز کرد و آن عظمتها را آفرید! ۷۴/۱۱/۲۰
در میدان جنگ خندق که به نام جنگ احزاب نیز معروف است -یعنی جنگی که همهی گروههای کافر در آن دست به دست هم دادند تا اسلام را به زانو درآورند- وقتی سرباز شجاع اسلام علی بن ابی طالب (علیهالسلام) به میدان عمروبنعبدود وارد شد، پیغمبر فرمود: «قَد بَرَزَ الاِیمانُ کُلُّه إِلَی الکُفرِ کُلِّه» کفار همهی نیروی خود را در عمروبنعبدود متمرکز کردند، او را به میدان اسلام فرستادند و او با غرورش میاندیشید که شکست حکومت اسلامی بدست اوست. اما نیروی رزمندهی مؤمنِ اسلام یعنی امیرالمؤمنین او را در خاک و خون غلتاند و همانجا بود که دروازهای که نظام اسلامی را به سوی منطقهی نفوذ ابرقدرتها میگشود، باز شد. همهی نیروهای دستبهدستِ همداده منهدم شدند. وقتی عمروبنعبدود به خاک و خون غلتید، در حقیقت کفار همه به خاک و خون غلتیده بودند. فتوحات اسلام آغاز شد. ۵۹/۷/۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۷ ماه شوال سال ۵ق
🏳هلاکت عمروبنعبدود
🏳توسط امیرالمومنین/۳
💠رهبرانقلاب
‼️در زمان پیامبر، به هنگام جنگ خندق، امیرالمؤمنین - که جوان نوخاستهی بیست و چند سالهای بود - با عمرو بن عبدود مبارزه کرد و آن پهلوان معروف عرب را - که قریش و غیرقریش، بزرگش میشمردند و یقین داشتند که او دیگر کار پیامبر و مسلمانان را یکسره خواهد کرد - به درک واصل کرد و برگشت و در این مبارزه، پیشانی حضرت زخم برداشت و خون از پیشانی مبارک امیرالمؤمنین جاری شد. او خدمت پیامبر آمد. آن حضرت، نگاهی کرد. خونِ چهرهی امیرالمؤمنین، دل پیامبر را سوزاند. این جوان مبارز، این جوان فداکار، این جوان محبوب و عزیز، رفته این کار بزرگ را هم کرده و برگشته و حال پیشانیش خونآلود شده است. پیامبر فرمود: علی جان! بنشین. امیرالمؤمنین نشست. پیامبر دستمال خواست. خود آن حضرت شاید خونها را تمیز کرد و بعد هم به دو نفر از خانمهایی که مأمور بستن زخمها بودند، فرمود که زخم علی را خوب ببندید و مرتّب کنید. وقتی این سفارشها را کرد، ناگهان مثل اینکه چیزی به یاد پیامبر آمد و شاید چشمهای آن حضرت پر از اشک شد. نگاهی به امیرالمؤمنین کرد و فرمود: علی جان! امروز زخم تو را بستیم؛ امّا آن روزی که محاسن تو از خون سرت خضاب خواهد شد، من کجا هستم؟ «این أکون اذا خضبت هذه من هذا». ۷۵/۱۱/۲۰
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۱
💠رهبرانقلاب
‼️کلینى جزو بزرگترین علماى محدّث ما است! ۹۴/۸/۲۵
‼️شیخ کلینی، شیخ صدوق، علی بن بابویه، و دیگر بزرگان ری را معرفی کنید تا کمکی بشود به معرفت و اطلاعات ما از این بزرگواران! ۸۲/۳/۵
‼️کتاب کافی، در دورهای هزار و صد ساله، از وفات مرحوم کلینی در ۳۲۹ هجری تا روزگار ما، بیش از هزار سال است که مرجعیّت علمی دارد و بین جوامع شیعه دستبهدست میگردد و هرگز هیچ فقیه، متکلّم یا مفسّر شیعه از آن مستغنی نبوده است. با وجود این و با وجود چاپهای متعدّدی که از این کتاب انجام گرفته، تاکنون حقّ آن ادا نشده بود و به نظر اینجانب چاپ عرضهشده به مناسبت این کنگره، به خاطر تصحیح فنّی بسیار خوب، مراجعه دقیق به نسخههای اصلی، ذکر گسترده نسخه بدلها، جدا کردن اَسانید از متن روایات و مزایای دیگر، اثر برجسته و ارزشمندی است که با سلیقه به کار رفته در آن، اِنشاءالله یادگاری ماندگار خواهد بود. شخصیّت شیخ کلینی رحمةاللهعلیه نیز شخصیّت علمی بارز و برجستهای است. او در هر دو حوزه ری و بغداد، سالهای زیادی را به علمآموزی و اخذ حدیث از محضر اساتید و مشایخی که شمار آنها بیش از پنجاه تن است سپری کرد و از دیگرسو، به تربیت گروه بزرگی از طالبان علم و معارف مکتب اهلبیت علیهمالسّلام پرداخت که خود، گواهی بر برجستگیهای علمیِ شیخ کلینیاند. ۸۸/۲/۱۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️کلینی، تنها یک محدّث نبود. بررسی کتاب کافی از جهت چگونگی تبویب و تقدیم و تأخیر ابواب آن و عناوین انتخابی آنها (نظیر: کتاب العقل و الجهل، کتاب الحجة، کتاب التوحید و …) نشان میدهد که کلینی علاوه بر آن که محدّثی بزرگ است، متکلّمی چیرهدست نیز هست و محتوا و روش و عناوینِ به کار گرفته شده توسّط وی، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در روزگار اوست. ضمناً مقدّمه شیخ بر کافی، مقدمه درخشانی است که نشان میدهد این مرد چه تسلّطی بر عبارات و کلمات و مطالب و مفاهیم کلامی و … داشته است. عصر کلینی نیز روزگار حسّاس و دشواری است. ولادت او در حوالی سال ۲۶۰ هجری اتّفاق افتاده است که سال وفات امام عسکری علیهالسّلام و آغاز غیبت صُغراست و با در نظر گرفتن سال درگذشت او (یعنی ۳۲۹ هجری) درمییابیم که حیات وی کاملاً منطبق بر دوره غیبت صُغراست که از پیچیدهترین و حسّاسترین بُرههها در تاریخ تشیّع است و شیخ کلینی تقریباً بیست سال پایانی عمر خویش را در بغداد به سر آورد که محلّ سکونت نُوّاب اربعه و وکلای ناحیه مقدّسه بود و این ویژگیها در حیات کلینی، برای کسانی که میخواهند درباره حرکت علمی شیعه به تحقیق بپردازند در خورِ توجّه است. به هر حال به نظر اینجانب، تجلیل از کلینی، تجلیل از علم، تجلیل از دین و تجلیل از تشیّع است. کافی نیز اثر ارزشمندی است و در مورد این کتاب شریف و مؤلف بزرگوارش، هر چه تجلیل و هر اندازه کار علمی انجام بشود جا دارد. ۸۸/۲/۱۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۳
💠رهبرانقلاب
‼️شخصیّت شیخ کلینی یکی از موضوعات قابل توجّه است. شهر ریِ آن دوره، شهر بزرگ و معروفی بود و فِرَق مختلف اهل سنّت در آنجا حضور فعّال داشتند و نه فقط در آن دوره، که قبل از آن و حتّی قرنها بعد از آن هم، براساس خبرهایی که داریم، در این شهر، منازعات شدیدی بین شافعیها و حَنَفیها وجود داشته و اختلافات خونینی پیش میآمد و بیشتر هم بُرد با شافعیها بود و حَنَفیها و شیعهها را میکشتند و شیعه در این شهر و روستاهایش در اقلیت بود. ری، مثل قم نبود که شیعیانش در اکثریت باشند، درعینحال، از همین ری و فقط از یک دِهِ ری - که کُلین باشد - شخصیتی مثل محمّد بن یعقوب کلینی بروز میکند. فقط او هم نیست. او شخصیت برجستهی درجه یکِ دنیای اسلام آن روز است. پدرش و برادرش اسحاق بن یعقوب و داییاش محمّد بن عَلّان رازی از علماست و این، پدیدهی عجیب و مهمّی است که از یک دِهِ کلین این همه عالم و محدّث برخاستهاند. این، خیلی برای ما درس آموز است که گاه در یک روستا یا یک گوشهی دور، آن هم با آن شرایط تقیّهی شدیدی که در آن زمان وجود داشته، چندین عالم و محدّث بزرگ، پرورش پیدا کردهاند. به آن دورهی محدودی که آلبویه بر ری مسلّط شدند و رکنالدوله، حاکم ری بود، نگاه نکنید؛ چرا که بجز آن برههی زمانیِ محدود، در غالب اوقات، شیعیان ری، روزگار سختی داشتهاند و با این حال، اینطور علما و محدّثین بزرگ در اینجا پرورش پیدا کردهاند. ۸۸/۲/۳۱
📸آرامگاه شیخ کلینی
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۴
💠رهبرانقلاب
‼️به نظر من، یکی از اغلاط مشهور در مورد شخصیت کلینی، این است که کلینی را فقط محدّث میدانند، درحالیکه به نظر من، شیخ کلینی، یک متکلّم است. هر کس کافی را نگاه کند، میفهمد که این مرد، یک متکلّم است، در عین این که مسلّما محدّث بزرگی هم هست؛ امّا کیفیت تبویب ابواب کافی و تقدیم و تأخیر این ابواب، از همان اوّل که شروع میکند، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در آن دوره است. کلینی، حقّا و انصافا شخصیت بسیار عظیمی است. مشایخ فراوانی دارد. نزدیک به پنجاه استاد دارد که این اساتید، در کافی، مشخّصاند و مرحوم آیهالله بروجردی، در اوّل کتاب «اَسانیدُ الکافی»، به تفصیل، آنها را ذکر کردهاند و به نظر من، یکی از کتابهای انصافا خیلی خوب که باید مورد توجّه مجموعهی شما قرار بگیرد، همین کتاب اَسانیدُ الکافی است که مرحوم آقای بروجردی تنظیم کردهاند. البته یکی از فضلای قم هم این را به شکل دیگری چاپ کردهاند؛ لیکن این کتاب، کتاب مهمّی است و بخصوص از مقدّمهای که خود مرحوم آقای بروجردی، درباره کافی و ابواب آن و مشایخ کلینی بر این کتاب نوشتهاند، به نظر من، ملاییِ مرحوم آقای بروجردی در این رشته، روشن میشود، که البته وضع ایشان روشن است. ۸۸/۲/۳۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۵
💠رهبرانقلاب
‼️اهتمام به حدیث، پس از تمسک به کتاب حکیم حمید، برترین وظیفهیی است که عالم دین بدان مکلف است، این، استضائه از انوار علم و حکمتی است که از کلام و تعلیم و هدایت پیامبر مکرم اسلام و ائمهی معصومین ساطع میگردد و خرد و اندیشهی انسانی را دستگیری و راهنمایی، و زندگی بشر را برخوردار از سلوک حکیمانه و خردمندانه میکند. و چنین است که حضرت ابی جعفر به جابر میفرماید: یا جابر و الله لحدیث تصیبه من صادق فی حلال و حرام، خیر لک مما طلعت علیه الشمس حتی تغرب. در تاریخ علم دین، جمع حدیث و حمل و فهم و درک و شرح آن، یکی از بزرگترین و طولانیترین فصول است و با یک نظر، حدیث، ما در بسیاری از علوم اسلامی یا همهی آنهاست، و از این رواست که عالم دین شناس بزرگ اقدم، شیخ کلینی رحمه الله تعالی در مقدمهی کتاب کافی شریف، حدیث را برابر با علم دین دانسته و آن را محور علم و ایمان به شمار آورده است. دقت و باریکبینی فقهاء و علمای برجستهی سلف در امر حدیث و چگونگی تحمل آن و شرایط وثوق به روایت و دیگر آنچه در این باب بر اهلش آشکار است، همه از همین اهمیت و عظمت شأنی که دربارهی حدیث و تأثیر آن در سرنوشت فرد و جامعهی اسلامی گفته شد، سرچشمه میگیرد. ۷۴/۸/۲۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۹ اردیبهشت ماه
🏳بزرگداشت شیخ کلینی/۶
💠رهبرانقلاب
‼️چاپ این کتاب، با این تصحیح فنّی - که بسیار خوب انجام گرفته - از جمله کارهای بسیار لازم بود. کتاب کافی، اگر از وفات کلینی در ۳۲۹ هجری حساب کنیم، الآن نزدیک ۱۱۰۰ سال است که در دست مردم است و بیش از ۱۰۰سال است که مرجع است و بین جوامع شیعه، دست به دست میگردد و هرگز هیچ فقیه یا متکلّم یا مفسّر شیعه، از این کتاب، مستغنی نبوده است. کافی، کتابِ خیلی مهمّی است و چاپهای فراوانی هم دارد؛ امّا چاپ مصحّح، فنّی و با مراجعهی دقیق به نسخههای اصلی و ذکر گسترده نسخه بدلها، به این صورت، تابهحال نداشتهایم و این کار شما، به نظر من، کار برجسته و مهمّی است. اسناد کافی، تحلیل و حَیلوله و تعلیق و... دارد و اینها را باید تبیین کرد، این کار هم ظاهرا انجام شده و انصافا خیلی با سلیقه هم چاپ شده است. جدا کردن اَسانید از متن روایات، یکی از آن کارهای بسیار خوبی است که انجام گرفته؛ چون خودِ ملاحظه اَسانید کافی، یک دانش است. یعنی اگر کسی نگاه محققانهای به اَسانید کافی داشته باشد و فقط اَسانید آن را بخواند و بررسی کند و کاری به روایات آن هم نداشته باشد، بعد از مطالعهی ۲۰۰ ، ۳۰۰ صفحه، شَمّ رجالی پیدا خواهد کرد. یعنی نفس ملاحظه اَسانید کافی، یک چنین خصوصیتی دارد. به نظر من این کار مهمی است! ۸۸/۲/۳۱
📸کتاب ۱۵جلدی اصول، فروع و روضه کافی همراه اسانید، چاپ دارالحدیث
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini