🗓روز بزرگداشت شیخ صدوق/۱
💠رهبرانقلاب
‼️مرکز معرفتی دنیای اسلام، شهر قم است. امروز هم مثل همان دوران، قم قلب فعال و متحرکی است که میتواند و میباید خون معرفت و بصیرت و بیداری و آگاهی را در سرتاسر پیکر امت اسلامی پمپاژ کند. شخصیتهائی در اینجا پرورش یافتند که وقتی به اقطار عالم اسلامی سفر میکردند، محفل آنها محفل فیض بود. شیخ صدوق (رضوان الله علیه) که جزو نسل سومیها و چهارمیهای این حرکت عظیم است، وقتی به بغداد رفت - که مرکز شیعه و مرکز حدیث بود - در پای منبر او علما و فضلا و بزرگانی جمع شدند و از او استفاده کردند. لذا ملاحظه میکنید که شیخ صدوق، شیخ و استاد مفید (رضوان اللَّه علیهما) است. امروز هم قم مرکز است. در اینجا در طول سالهای متمادی، دهها هزار پروانهی عاشق، گرد شمع معارف اهلبیت حرکت میکنند، علم میآموزند، معرفت میآموزند، با مشکلاتِ بسیار دست و پنجه نرم میکنند، هدفهای عالی و معنوی را در نظر میگیرند و بدون توجه به این مشکلات پیش میروند. شاید در دنیا کمتر شهری سراغ داریم، شاید هم سراغ نداریم که این تعداد عظیم، انسانهای دنبال فراگیری دانش دین و معرفت و معنویت و سلوک جمعی، از زن و مرد مشغول تلاش و کار باشند و شب و روز مجاهدت معنوی و علمی و فرهنگی کنند. این حوزهی امروز قم است، با این موقعیت ممتاز جهانی؛ آن هم سابقهی قم است، که اولین حوزهی اساسىِ مهم تشیع در این شهر تشکیل شده است و بزرگانی از قبیل شیخ کلینی و شیخ صدوق و دیگران بهرهمندان از این چشمهی فیض بودهاند، که آثار آنها نگهدارندهی معارف اهلبیت در طول قرنهای متمادی بوده است! ۸۹/۷/۲۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓روز بزرگداشت شیخ صدوق/۲
💠رهبرانقلاب
‼️یک حدیث را یک موقع بنده در خصال صدوق، سالها پیش دیدم -در زندان که بودم، اتفاقاً خصال را چون دوست میداشتم، گفتم که کتاب خصال را برای من بیاورید. به نظرم سال ۱۳۴۶ بود- رسیدم به یک حدیث. توی زندان، انسان، اعصابش هم یک قدری آرام نیست. به قدری اوقاتم تلخ شد از این حدیث، که گفتم: «این چه حدیثی است که شیخ صدوق نقل کرده است!». اندکی نگذشت که ناگهان نکته آن سخن برایم روشن شد. دیدم عجب بیان والایی است. میگوید: «کان علی الحسن و الحسین تعویذان، حشوهما زغب جناح جبرائیل»؛ حسن و حسین، دو تا تعویذه داشتند که در داخل اینها نرمههای پرِ جبرئیل بود. خب، یک وقت آدم این را با همین نگاه عامیانه نگاه میکند، اینجور تصور میشود که جبرئیل که میآمده خانه پیامبر و میرفته، پر میزده مثل مرغهای هوا و پرهایش میریخته است. حضرت هم برای این که اینها اسراف نشود، جمع کردند و دو تا بازوبند درست کردند. آدم، اول به ذهنش این میآید. حالا شما این حدیث را بگذارید در مقابل یک آدمی که اهل ذوق است. شما خودتان مگر نمیگویید انسان با دو بال پرواز میکند؟ خب، کو دو بال؟ در حرفهای معمولی مگر دربارهی یک شخص نمیگویید دست خدا در آستین اوست؟ کو دست خدا در آستین او؟ میخواهد بگوید حسن و حسین، بازوبندشان از نوع پر جبرئیل است. اینها کسانی هستند که با پر جبرئیل در عوالم لایتناهی عالم غیب، همانجور که جبرئیل سیر میکند، سیر میکنند. معنای این سخن، چیزی نیست که اگر انسان بخواهد آن را درست بفهمد، خیلی احتیاج به مؤونه داشته باشد. ۷۹/۷/۱۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓روز بزرگداشت شیخ صدوق/۳
💠رهبرانقلاب
‼️قالْ رسول الله(ص): أَغفَلُ النّاس مَن لَم یَتَّعِظ بِتَغَیُّرِ الدُّنیا مِن حالٍ إِلی حال؛ غافلترین مردم آن کسی است که از این تغییرات و تبدّلاتی که در عالم وجود و در میان انسانها بالخصوص به وجود میآید موعظه نگیرد، پند نگیرد، این شخص غافل است. چون پُر است این دنیا از موجبات پند. انسان باید از این تغییر مسیر تاریخ بشر، بالا رفتنها و پایین آمدنها در عالم پند بگیرد. پند هم انواع و اقسامی دارد؛ یعنی فقط این نیست که انسان احساس کند که این نعمت زوالپذیر است -این یکی از پندها است- اگر من و شما امروز نعمتی داریم، دیگرانی هم قبل از ما بودند که این نعمت را داشتند و از آنها گرفته شد. در سطح دنیا هم همینجور است؛ از من و شما هم این نعمت ممکن است گرفته بشود؛ تصور نکنیم این نعمت ابدی است، تصور نکنیم امضاشده و تضمینشده و قطعی است؛ این نعمت را بایستی با شکر الهی و ادای وظیفهی نعمت حفظ کرد! کتاب الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۷۲ (بیانات در آغاز درس خارج ۹۴/۲/۱۸)
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۲۷ شوال سال ۱۳۲۲ق
🏳درگذشت فقیه ربانی
🏳استاد العرفاء و الفقهاء
🏳آیةالله سیداحمدکربلایی
💠رهبرانقلاب
‼️بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست! ۹۱/۱۱/۲۳
‼️مرحوم حاج سید احمد کربلائی جوری بود که مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی احتیاطات خودش را به ایشان مراجعه میکرد و قطعاً ایشان در معرض مرجعیت بود؛ امّا خود ایشان امتناع کردند - گله کردند که چرا احتیاطات را به من مراجعه میکنید، اجتناب کردند - و در همین عالم معنویت بودند. مرحوم جدّ ما - مرحوم آقای آسید هاشم نجفآبادی - دیده بود، درک کرده بود مرحوم آسید احمد را؛ میگفت ما وقتی سحر یا شب میرفتیم طرف سهله یا از سهله برمیگشتیم، صدای گریهی این مرد - آسید احمد - از داخل خانهاش که سر راه بود شنیده میشد. اینها یک حالات اینجوریای داشتند. ۹۱/۴/۲۶
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۲۷ شوال سال ۱۲۰۵ قمری
🏳رحلت احیاگر مکتب اصول
🏳علامه محمدباقر وحیدبهبهانی/۱
💠رهبرانقلاب
‼️از موضوعاتی که حتما لازم است عرض بکنم، مسئله آزاداندیشی است، چرا این کرسیهای آزاداندیشی در قم تشکیل نمیشود؟ حوزههای علمیه ما، همیشه مهد آزاداندیشىِ علمی بوده و هنوز که هنوز است، ما افتخار میکنیم و نظیرش را نداریم در حوزههای درسىِ غیر حوزهی علمیه، که شاگرد پای درس به استاد اشکال کند، پرخاش کند و استاد از او استشمام دشمنی و غرض و مرض نکند. این خیلی چیز مهمی است. در حوزههای علمیهی ما، بزرگانی وجود داشتهاند که هم در فقه سلیقهها و مناهج گوناگونی را میپیمودند، هم در برخی از مسائل اصولیتر؛ فیلسوف بود، عارف بود، فقیه بود، با هم کار میکردند؛ اگر شرح حال بزرگان و علما را نگاه کنید، از این قبیل مشاهده میکنید. مرحوم صاحب حدائق با مرحوم وحید بهبهانی، نقطهی مقابل؛ هر دو در کربلا زندگی میکردند؛ معاصر، مباحثه هم میکردند با هم. یک شب در حرم مطهر سیدالشهدا سر یک مسئلهای شروع کردند بحث کردن، تا اذان صبح این دو نفر روحانی ایستاده - حالا وحید بهبهانی آنوقت نسبتاً جوان بوده، اما صاحب حدائق پیرمردی هم بوده - بحث کردند! مباحثه هم میکردند با هم، منازعه هم میکردند، اما هر دو هم بودند، هر دو هم درس میگفتند. من شنیدم که شاگردان وحید - که وحید تعصب شدیدی علیه اخباریها داشت - مثل صاحب ریاض و بعضی دیگر از شاگردان وحید، میرفتند درس صاحب حدائق هم شرکت میکردند! اینجوری بوده؛ ما تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. ۸۶/۹/۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۲۷ شوال سال ۱۲۰۵ قمری
🏳رحلت احیاگر مکتب اصول
🏳علامه محمدباقر وحیدبهبهانی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️یک مسئله این است که در حوزه ممکن است در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ در مسائل علمی و جهتگیریهای فکری که اختلاف نظر هست، در زمینههای سیاسی هم اختلاف نظر ممکن است باشد؛ این اشکال ندارد؛ اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهرهی یکدیگر نینجامد! ما در گذشته در سنّت حوزههای خودمان داشتهایم. در قدیم هم داشتیم؛ مرحوم صاحب حدائقِ اخباری -البتّه اخباریِ واقعاً ملّا؛ صاحب حدائق واقعاً ملّا است- و مرحوم آقا باقر بهبهانی، اصولیِ متمحّضِ قُحِّ اصول و در واقع زندهکنندهی اصول در یک برههای از تاریخ حوزههای علمیّهی ما؛ این دو نفر هر دو کربلا بودند، با هم مباحثات تند و زیادی داشتند. مرحوم صاحب حدائق وصیّت کرد که وقتی از دنیا رفتم، نماز من را آقا باقر بهبهانی بخواند و همین کار هم شد؛ ایشان از دنیا رفت، مرحوم آقا باقر بهبهانی نماز ایشان را خواند. یعنی این چیزها در حوزه وجود داشته. البتّه ضدّش و خلافش هم بوده؛ تزاحمات بیخودی، تعارضهای بیجا، از اینها هم داشتهایم؛ امّا برجستگان ما این جور بودند. در حوزه از یک طرف طلبههای جوان باید ادب را، اطاعت را نسبت به بزرگان حوزه، نسبت به مراجع تقلید حفظ کنند، همین طور که در همین منشور روحانیّت امام همینها هست. آن بزرگان حوزه هم باید حلم را و تحمّل را نسبت به جوانها در نظر داشته باشند. از یک طرف حلم و تحمّل لازم است، از یک طرف هم ادب و اطاعت لازم است! ۹۸/۲/۱۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆سه شنبه ۴ ماه می سال ۱۷۷۹م
🗓شهادت فتحعلیخان تیپوسلطان
🏴مسلمان هندوی مبارز ضداستعمار
💠رهبرانقلاب
‼️متأسّفانه تاریخ معاصر کمتر مورد توجّه جامعهی کتابخوان ما قرار میگیرد؛ بخوانید ببینید در هند چه گذشت! ۹۴/۸/۲۰
‼️سال ۱۸۵۷م، سال پیروزی کامل انگلیسیها در هندوستان بود و بعد از آنکه هند را رسما ملحق به خود کردند و کشور خودشان را امپراتوری بریتانیا و هند نامیدند، دیگر مسأله مستعمره بودن هند نبود، بلکه یک استانی از استانهای انگلیس بود، لذا به فکر آینده خودشان افتادند تا زمینه هرگونه شورش و اعاده عظمت ملی یا دینی در هند را از بین ببرند. راهش هم اینبودکه مسلمانان را کلا قلع و قمع کنند زیرا میدانستند در هند، کسانی که با آنها مبارزه میکنند، مسلمانها هستند و این را آزموده بودند. مسلمانها از اول قرن۱۹م و بلکه قبل از آن با انگلیسیها در هند جنگیدند. در آخر قرن۱۸، تیپوسلطان توسط انگلیسها شهید شد؛ لکن تودهها و علما و طوائف مسلمان از اول قرن۱۹ با انگلیسها و دست نشاندههایشان -که آن روز سیکها بودند- جنگیدند و گفته بودند: «دشمن ما در هند سیکها نیستند، مسلمانها هستند و باید آنها را قلع و قمع کنیم» لذا از همان سال پیروزی انگلیسها، یعنی سال ۱۸۵۷، یک برنامه بسیار ظالمانهای برای سرکوب مطلق مسلمین هند آغاز شد و همهجا هم نوشتند، کسانیکه طالب اطلاعات بیشتر هستند، میتوانند به کتابهای بسیاری که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنند! ۶۴/۱۲/۱۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆شنبه ۵ می سال ۱۸۲۱
🗓فوت ناپلئون بناپارت
💠رهبرانقلاب
‼️یکی از حرفهای چرندی که امروز محور جنگ روانی دشمن است، اینستکه میگویند نسل سوم انقلاب از ایدههای انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش یک فلسفه دروغین هم میگذارند تا کسی جرأت نکند بگوید این حرف غلط است. میگویند این حرف متّکی به یک فلسفه است! آن فلسفه چیست؟ آن فلسفه این است که همواره در همهی انقلابها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگرداندهاند! حرف دروغ، حرف غلط، حرف چرند! کدام انقلابها را میگویید؟ در سال ۱۷۸۹ در فرانسه انقلاب شده؛ اما نه نسل سوم، نه نسل دوم، بلکه همان نسل اوّل از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، یک حرکت علیه انقلابیّونِ اول به وجود آوردند و سه، چهار سال قدرت را قبضه کردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال علیه آنها فعّالیت شد. به سال ۱۸۰۲که رسید، چنان ماهیّت این انقلاب دگرگون شده بود که کسی مثل ناپلئون توانست بیاید و تاج پادشاهی را روی سرش بگذارد! یعنی کشوری که علیه سلطنت مبارزه کرده بود و لویی شانزدهم را زیر گیوتین گذاشته بود، بعد از ده، دوازده سال وضعش به گونهای شد که ناپلئون بناپارت آمد و تاج شاهی را بر سرش گذاشت و خودش را امپراتور نامید و سالها هم در آن کشور حکومت کرد؛ بعد هم تا نزدیک به هشتاد، نود سال رژیمهای سلطنتی - البته سلطنتهای گوناگون و سلسلههای مختلف - در فرانسه پابرجا بود، که دائماً در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند! آن انقلاب به نسل سوم که هیچ، به نسل دوم هم نرسید؛ چون پایههای انقلاب، پایههای سستی بود. ۷۹/۱۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆سه شنبه ۵ می سال ۱۹۸۱م
🗓فوت بابی ساندز مظلومانه
🏳مبارز ایرلندی ضد بریتانیا
💠رهبرانقلاب
‼️بابی ساندز که یک خیابان در تهران به نام اوست ۵۰روز اعتصاب غذا کرد و مُرد و این مدعیان حقوق بشر فقط تماشا کردند، ما به او به چشم یک انسان مبارز فقط نگاه نمیکنیم ما پیام لبهای خاموش بابی ساندز را شنیدیم و به آن ایمان قاطع داریم، این پیام پیام سقوط ابرقدرتها و امپراطوریهای سلطه گر جهانی است! ۶۰/۲/۱۲
‼️یک ترفند غربیها مسأله حقوق بشر است. سالهای اوّلِ انقلاب در همین تریبون نمازجمعه بنده از مبارزان ایرلندی و شخصی به نام «بابی ساندز» که الان خیابانی هم به نام او در تهران هست، اسم آوردم. بابی ساندز در زندان بعد از ۵۰روز با اعتصاب غذا مُرد؛ نفر دوم هم اعتصاب غذا کرد و سپس مُرد؛ گمانم نفر سوم و چهارم هم اعتصاب غذا کردند؛ اما همین انگلیسیهای طرفدار حقوق بشر و پشتیبان اعتصابها و تحصّنها در نقاط دیگر، تماشا کردند! این ادّعای طرفداری از حقوق بشر آقایان است. آن وقت میگویند ما در ایران دنبال حقوق بشر میگردیم! آیا ملت ایران حق ندارد اینها را دروغگو و متقلّب بداند؟! اینها طرفدار حقوق بشرند؟! ۸۲/۱۱/۲۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۷ ماه مهٔ سال ۱۸۷۳ م
🏴فوت جان استورات میل
🏴فیلسوف و عضو پارلمان انگلیس
💠رهبرانقلاب
‼️آزادی اجتماعی به همین معنایی که امروز در فرهنگ سیاسی دنیا ترجمه میشود، یک ریشه قرآنی دارد. هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که کانت و جان استوارت میل و دیگران چه گفتهاند! ما خودمان حرف و منطق داریم. خواهم گفت که آن حرفها به دلایلی نمیتواند برای ما راهگشا باشد. مقوله «آزادی» را اسلامی بدانید. البته به نظر من، دو گروه هستند که بر ضدّ اسلامی کردن و بومی کردن و خودی کردن مقوله «آزادی» با هم همکاری میکنند: یک گروه کسانی هستند که در کلماتشان، مرتّب از گفتههای فلاسفه دو، سه قرن اخیر غربی برای مسأله «آزادی» شاهد میآورند: فلانکس اینطور گفته است، فلان کس آنطور گفته است. البته اینها نجیبها هستند که اسم این فلاسفه را میآورند؛ اما بعضی فیلسوفنماهای مطبوعاتی هم هستند که حرف «جان استوارت میل» و حرف فلان فیلسوف فرانسوی یا آلمانی یا امریکایی را میآورند، ولی اسمش را نمیآورند؛ به نام خودشان میگویند! اینها هم تقلّب میکنند، لیکن باز هم به این که این فکر به وجود آید که تفکّر آزادی و مفهوم آزادی اجتماعی، یک فکر غربی و یک هدیه از سوی غرب برای ماست، کمک میکنند! ۷۷/۶/۱۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓 ۸ ماه می سال ۱۹۹۱م
🏳فوت عبدالمنعم النمر مصری
🏳مولفکفاحالمسلمینفیتحریرهند/۱
💠رهبرانقلاب
‼️مساله استعمار هند یک نمونه از توحش و استکبار غرب است، اگر کتاب نهضت آزادی هند را که حدود ۳۵سال پیش بنده آن را ترجمه کردم ببینید، نشان میدهد که در شبه قارهی هند چه شده است! ۸۴/۲/۱۹
‼️اصل عربی کتاب مسلمان در نهضت آزادی هندوستان، کتاب «کفاح المسلمین فی تحریر الهند» نام دارد، به قلم یکی از علمای وابسته به دانشگاه «الازهر» به نام «عبدالمنعم النمر» نوشته شده و محصول ۲۶ ماه گردش در هند و دیدار نزدیک از منابع اطلاع، کتابها، کتابخانهها، شهرها و مراکز مبارزه و ... است و به این دلیل، بسی متقنتر و قابل اعتمادتر از نوشتههایی است که از راه دور و فقط به استناد یک یا چند نوشته آن هم مربوط به وابستگان به یک صف تهیه شده و قضاوت یکی از دو طرف متخاصم عیناً در آن بازگو شده است. این نویسنده محترم که تاکنون برای اینجانب به تفصیل و خصوصیات، شناخته نیست، محصول این گردش علمی و مطالعی را در دو کتاب گرد آورده که یکی کتاب حاضر است و دیگری کتابی است به نام «تاریخ الاسلام فی الهند» که آن نیز برای اهل تحقیق و مطالعه کتابی تازه، سودمند و پر بهره است! تیرماه ۱۳۴۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓 ۸ ماه می سال ۱۹۹۱م
🏳فوت عبدالمنعم النمر مصری
🏳نویسنده لشيعة المهدی الدروز/۲
💠رهبرانقلاب
‼️در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهکاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزههای علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم. خارجیها کتاب مینویسند و ما باید پاسخ آنها را بدهیم. یکی از وعاظالسلاطین مصری - که واقعاً حیف است وعاظ السلاطین بنامیم؛ بلکه باید آنها را خدامالسلاطین نامید؛ چون وعاظ السلاطین بعضی وقتها سلطان را وعظ میکردند - کتابی به نام «الشیعة والمهدی والدّروز» نوشته و به اصطلاح، تحقیقی در باب شیعه و حضرت مهدی و دروز کرده است. حالا چه ارتباطی بین شیعه و دروز وجود دارد، خودش بحثی است! این خدام السلاطین، از بس پول و ثروت فهد و صدام و شاهحسن را در شکمهای خود ریختهاند که دیگر چاشتهخور شدهاند و گرفتن این همه شیرینی و لذت از آنها سخت است. آنها واقعاً ضایع شدهاند و اگر علم و دین هم میداشتند، حالا دیگر به دردشان نمیخورد. از این نوع کتابها زیاد مینویسند. ما باید در حوزهی علمیهی قم و در مراکز علمی خود، صد جواب رد در مشتمان داشته باشیم و به آنها پاسخ بدهیم. ۶۹/۹/۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini