eitaa logo
جهادتبیینی
2.5هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
0 ویدیو
455 فایل
تاریخ اسلام، ایران، جهان در کلام آیت الله‌ خامنه‌ای #نشربامنبع @mobayyen
مشاهده در ایتا
دانلود
📆۵ ذی القعده سال۶۶۴ق 🗓درگذشت سیدالعارفین 🏳صاحب تشرفات متعدد 🏳مجتهدمجاهد، فقیه بصیر 🏳علامه‌سیدعلی‌بن‌طاووس/٣ 💠رهبرانقلاب ‼️شایدازعلمای گذشته شیعه یکی دو نفر را بتوان پیدا کرد که در ذهنشان بوده است که شاید بشود حاکمیت مکتب اهل بیت در عالم خارج تحقق پیدا کند. یکی از آنها سیدرضی و دیگری سیدبن‌طاووس است که حکومت اسلامی بر مبنای تشیع فرض میکند و اینطور به ذهنشان میرسد که ایشان به این حاکمیت، در زمان خودش، اولی و احق از دیگران است اما بقیه، اصلاً به ذهنشان هم نمیآمد. امام، این رؤیای بی‌تعبیر را، محقق کرد. یعنی آنها نوشتند تا افراد در زندگی فردیشان مسلمان شوند اما امام کاری کرد تا انسانها در همه ابعاد در محیط اسلامی زندگی کنند، ببینید فرقش چقدر است، آنها استنباط کردند تا یک فرد بتواند خود را مسلمان نگه دارد اما امام استنباط کرد تا یک جامعه بتواند با نظام اسلامی زندگی کند. آنها همت گماشتند که همین اقلیت شیعه را حفظ کنند اما امام همت گماشت که پیام اسلام را به آفاق عالم بگستراند؛ هرچه بعد از این هم بشود، از برکات حرکت امام بزرگوار است! ۷۱/۷/۱۵ 📸مزارسید، حله عراق @Jahade_tabeini
🗓۵ ماه ذی‌القعده سال ۷۶۱ قمری 🏳درگذشت مورخ و نحوی کبیر حنبلی 🏳مولف کتاب جامع نحوی مغنی‌اللبیب 🏳جمال‌الدین‌ابن‌هشام‌انصاری‌مصری/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️باید کتابهای درسی حوزه تغییر کند. بنای بر تغییر هم باید بر صرفه‌جویی در وقت طلبه باشد. طلبه‌ی ما «مُغنی» را میخواند؛ در حالی که همین مطالبی که در «مُغنی» است؛ مقدار لازمِ آن در کتاب کوچکتر دیگری وجود دارد که به زبان خیلی خوبی نوشته شده و یک نفر نویسنده‌ی معاصر، آن را نوشته است. چه لزومی دارد که ما حرف «ابن هشام» را بخوانیم؟ این کار، چه خصوصیتی دارد؟ «مُغنی» درسِ خارجِ نحو است. میبینید که استدلال میکند آیا «واو» برای فلان معنا می‌آید یا خیر. فلان کس گفته است می‌آید، دلیلش این است. فلان کس هم پاسخ او را داده است. این، درسِ خارج است. مگر ما میخواهیم خارجِ نحو بخوانیم؟ ما میخواهیم بدانیم «واو» در چه معنایی استعمال میشود. این نکته را در کتاب نوشته‌اند. چرا ما بیخود، در «مُغنی» یا «مطوّل» این همه وقت تلف کنیم! ۷۴/۹/۱۳ ‼️ما در حوزه های درسی مشهد - که مرکز ادبیات بود و همیشه ادبای بزرگی در آن بودند - کسانی را دیدیم که در همین چند کتاب سیوطی و مغنی و مطول، ده سال معطل ماندند! این، تضییع عمر است دیگر. امروز این کار، حقاً و انصافاً جایز نیست. دو، سه ساله باید آنها را طی کرد. و به مراحل اصلی رسید. البته، باید اینها را درست یاد گرفت! ۶۳/۶/۲۷ @Jahade_tabeini
🗓۵ ماه ذی‌القعده سال ۷۶۱ قمری 🏳درگذشت مورخ و نحوی کبیر حنفی 🏳مولف کتاب جامع نحوی مغنی‌اللبیب 🏳جمال‌الدین‌ابن‌هشام‌انصاری‌مصری/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️طلاب عزیز، در مقدمات هم خیلی معطل نشوید. مطول سه سال، مغنی دو سال، دیگر جایز نیست. بله، کسی اشعار عرب را خوب بلد باشد، هر شعری از متنبی و ابوتمام آورده شد، تجزیه تحلیلش و شاید مثالش را بداند، بد نیست، چیز خوبی است، یک فصلی است. اما حالا وقتش است؟ اول کار فقاهت. ۶۲/۱/۹ ‼️نظام درسی در حوزه باید کوتاه و کارآمد و به‌روز شود. من قبلاً هم راجع به مسأله‌ی برنامه‌های درسی حوزه عرض کرده‌ام که بنده به هیچ وجه طرفدار بی‌عمق کردن و بیسواد بارآوردن طلبه نیستم؛ اشتباه نشود. من میگویم این دوره‌ای را که ما طی میکنیم، میتواند با استفاده از شیوه‌های جدید، فشرده‌تر شود. مثلاً من ادبیات را عرض کنم. من نمیدانم اکنون ادبیات در چند سال خوانده میشود؛ اما ادبیاتی را که ما در کتاب «مغنی» یا «مختصر مغنی» یا «مطوّل» یا «مختصر مطوّل» میخوانیم، ادبیات استدلالی است؛ یعنی راهی برای مجتهد شدن در ادبیات است و طلبه‌ی ما این را لازم ندارد. فقیه احتیاج نیست که در ادبیات مجتهد باشد. این‌که گفته‌اند در همه‌ی مقدمات اجتهاد، اجتهاد لازم است، حرف محکمی نیست. البته در بعضیهایش اجتهاد لازم است؛ اما در این چیزها اجتهاد لازم نیست. شما باید بدانید که این کلمه به چه معنا به کار میرود. طلاب باید در یک دوره کارآمد، کوتاه، به‌روز، در مدّت کوتاهی - یکی، دو سال - از دوره‌ی ادبیات عبور کنند؛ از اول تا آخر. ۷۹/۷/۱۴ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️واژه‌سازی برای زبان و پیش بردن و ترقی دادن زبان، یک امر بسیار مهم است. به نظر من، هنر بزرگ کسانی مثل سعدی یا حافظ یا فردوسی این است که هفتصد سال پیش یا هزار سال پیش، طوری حرف زدند که ما امروز وقتی که آن سخنان را باز میگوییم، اصلاً احساس غربت و وحشیگری نمیکنیم؛ اصلاً زبان، زبان امروز است؛ یعنی حقیقتاً میشود گفت که هزار سال جلوتر از زمان خودشان حرف زدند. باید زبان را پیش برد؛ یعنی همچنان‌که آنها جلوتر از زمان خودشان حرکت کردند، ما هم باید حرکت کنیم! ۷۰/۱۱/۲۷ ‼️فردوسی، خدای سخن است؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید. البته بعضیها زردشتی‌مسلکند، بعضیها هم زردشتی‌مسلک نیستند. آنهایی که زردشتی‌مسلکند، خوششان می‌آمد که به زردشتیگری تظاهر کنند و چیزی درباره‌ی فردوسی بگویند؛ اما حقیقت قضیه که این نیست. این شاهنامه‌ی فردوسی در مقابلمان است. شما خیال می‌کنید که اگر در شاهنامه‌ی فردوسی چیزی برخلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این‌قدر در جوامع اسلامی جا می‌افتاد؟ شما می‌دانید که در این نسلهای گذشته، مردم ما چه‌قدر دینی بوده‌اند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمی‌شد؟ همه جا می‌خواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمی‌دیدند! ۷۰/۱۲/۵ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۳ 💠رهبرانقلاب ‼️شاهنامه‌ فردوسی‌ را از ذخایر زبان‌ فارسی‌ دانسته‌اند، آنچه‌ که‌ از حکمت‌، معرفت‌ و اندیشه‌ والای‌ بشری‌ در دیوان‌های‌ شعری‌ زبان‌ فارسی‌ گنجانده‌ شده‌ است‌ بسیار مهم‌ و قابل‌ توجه‌ است‌ و در این‌ زمینه‌ می‌توان‌ به‌ حکمت‌، معارف‌ الهی‌ و اندیشه‌ مورد نیاز بشری‌ که‌ در شاهنامه‌ حکیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ موجود است‌! ۷۰/۱۱/۱۸ ‼️قله‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند. شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهتهایی به کار رفته! فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» مطرح است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همه‌ی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. ۹۸/۲/۳۰ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۴ 💠رهبرانقلاب ‼️نمی‌دانم شما آقایان چقدر با شاهنامه مأنوسید. من با شاهنامه مأنوسم. حکمت شاهنامه‌ی حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکمت اوستایی نیست؛ حکمت قرآنی است. اگر کسی به شاهنامه دقت کند، خواهد دید فرودسی ایران را سروده، اما با دید یک مسلمان؛ آن هم یک مسلمان شیعه. بیان زندگی قهرمانها و پهلوانها و شخصیتهای مثبت مثل رستم و اسفندیار در شاهنامه، در اندیشه‌های اسلامی ریشه و ظهور و بروز دارد. عکس آن، شخصیتهای منفی مثل تورانی‌ها یا بعضی از سلاطین، مثل کیکاووس شخصیتهایی هستند که در تفکر اسلامی بوضوح کوبیده شده‌اند. اما تفکر اوستایی چیست و چیزی که می‌تواند حکمت اوستایی را به ما نشان دهد، کجاست؟ زمان فردوسی هم بیش از الان نبوده. این‌طور نیست که ما خیال کنیم زمان فردوسی تفکر اوستایی آشکارتر بوده؛ خیر، آن‌وقت هم بیش از آنچه الان ما در اختیار داریم، نبوده است. لذا حکمت قرآنی، همان حکمت ملی بومی و ایرانی ماست. ۷۲/۶/۱۰ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۵ 💠رهبرانقلاب ‼️شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی دینداری او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و از هفت‌خان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه‌ی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌یی دارد، اسفندیار چه چهره‌یی دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیارهای اسلامی، به فضیلتها توجه دارد؛ در حالی که بر طبق معیارهای سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است. «به نیروی یزدان و فرمان شاه» یعنی چه؟ یعنی هرچه شاه گفت، همان درست است؛ یعنی حق با گشتاسب است؛ اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، می‌بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی است. فردوسی از اول با نام خدا شروع می‌کند - «به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد» - تا آخر هم همین‌طور است؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. ۷۰/۱۲/۵ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۶ 💠رهبرانقلاب ‼️فردوسی در قلّه است. امیدواریم کم‌کاری که درباره ایشان شده گریبان ما را نگیرد، ما باید حکمت فردوسی را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسی» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشته‌اند. خوب؛ این حکیم چه کسی است و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتی است، حکمت بی‌دینی است، حکمت پادشاهی است یا حکمت اسلامی؟ این را میشود در آورد. اگر کسی به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع، از روح توحید، توکّل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری است. این را میشود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصاً بعضی از شخصیتهای شاهنامه خیلی برجسته هستند که اینها را باید شناخت و استخراج کرد. من یک وقت گفتم که «اسفندیار» مثل این بچه حزب‌اللّهی‌های امروز خودِ ماست! در فرهنگ شاهنامه یک حزب‌اللّهی غیورِ دین‌خواهِ مبارز وجود دارد. بله؛ این کارها را شما بکنید تا دیگران نکنند. شما که نکردید، دیگران میکنند. ۸۱/۱۱/۸ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۷ 💠رهبرانقلاب ‼️جنگ نرم، یک واقعیت است؛ البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ - از سال ۶۷ - همیشه این را گفته‌‌‌‌‌‌‌ام؛ علت این است که من صحنه را میبینم؛ چه بکنم اگر کسی نمیبیند!؟ من دارم میبینم صحنه را، میبینم تجهیز را، میبینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائیها را، میبینم دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ی این آرمانها، اینها را انسان دارد میبیند، خب چه کار کند؟ این تمام نشده. همه وظیفه داریم. وظیفه‌‌‌‌‌‌‌ی مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ی فرهنگی و ادبی و هنری هم وظیفه‌‌‌‌‌‌‌ی مشخصی است: بلاغ، تبیین؛ خوب بگوئید. من همیشه تکیه بر این میکنم: بایستی قالب را خوب انتخاب کنید و هنر را بایستی تمام عیار توی میدان بیاورید؛ نباید کم گذاشت، تا اثر خودش را بکند. می‌بینید، دیگران با این کارهای هنرمندانه‌‌‌‌‌‌‌ای که بعضاً دارند، دارند یک باطلهائی را تبلیغ میکنند؛ شگفت اینکه ما هم همان حرفها را قبول میکنیم! همین سریال کره‌‌‌‌‌‌‌ای که دارد پخش میشود و همه دارند آن را میبینند، یک تاریخ‌‌‌‌‌‌‌سازی و افسانه‌‌‌‌‌‌‌ی باطل است؛ آدم اگر بخواهد توی شاهنامه بگردد و اینجور داستانی را پیدا کند، ده پانزده تا از این داستانها میشود پیدا کرد. منتها طرف هنر به کار برده؛ وقتی کسی هنرمندانه کار میکند، پاداشش همین است که جنابعالی هم که هیچ علاقه‌‌‌‌‌‌‌ای به آن تاریخ و به آن فرهنگ ندارید، مینشینید و با کمال علاقه گوش میکنید و خواهی نخواهی آن فرهنگ را جذب میکنید! این خاصیت هنر خوب است. ۸۸/۶/۱۴ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۸ 💠رهبرانقلاب ‼️مزاج ذهن ایرانی، یک مزاج داستان پرداز است. نمونه‌اش شاهنامه است که اگر از اول تا آخر آن را نگاه کنید، می‌بینید واقعاً سرشار از داستان است. البته همه‌ی داستانهایش به نظر ما لزومی ندارد که مطرح و گفته شود. چه لزومی دارد؟ برخی داستانهایش بی‌خود است و چون جنبه‌ی آموزشی ندارد، گفتن ندارد. هنر این نیست که داستان را بد تمام کنیم. هنر این است که داستان را خوب شروع کنیم و خوب به پایان برسانیم. این، هنر است. اگر پایان داستان، خوب باشد که اشکالی ندارد! چه اشکالی دارد؟ شما ببینید چقدر از این داستانهای بزرگ و معروف، پایانهای خوب دارد. غالباً این‌طور است. بنده از این رمانها زیاد خوانده‌ام. رمانها و نمایشنامه‌های گوناگونی خوانده‌ام که واقعاً اگر بخواهم عناوین آنها را بنویسم، شاید فهرست آنها یک کتاب قطور بشود. ۷۱/۱۰/۲۹ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۹ 💠رهبرانقلاب ‼️واقعاً بهترین رمانها آن رمانهایی نیست که پایانشان تلخ است. این‌طور نیست. البته رمانهایی هم هست که آخرشان تلخ است. اما بهترین رمانها آنهایی است که آخرشان شیرین است، لذاست که من می‌گویم در داستانهای فردوسی، زنهار، داستان رستم و سهراب را پخش نکنید. رستم و سهراب هیچ چیز خوبی ندارد. البته از لحاظ هنری، فوق‌العاده است. اما هر کس اهل هنر است، برود شاهنامه را باز کند و آن قسمت را بخواند. چه لزومی دارد که ما کشته شدن یک جوان را به دست پدرش، آن هم با آن وضع حزن‌انگیز، در مقابلمان ببینیم؟ خدا می‌داند تا به حال بارها این داستان را در شاهنامه نگاه کرده‌ام، ولی نتوانسته‌ام آن را تا آخر بخوانم! باور می‌کنید؟ داستان رستم و سهراب به شکلهای مختلف تحریر شده؛ به صورت نثر هم نوشته شده. اما من نثرش را هم نتوانستم بخوانم. خلاصه، نمی‌توانم تا آخرش را بخوانم. ما چه داعی داریم که بی‌خودی یک جوان خوب را به دست پدرش کشته ببینیم!؟ چه لزومی دارد!؟ پس چه بهتر که آخر داستانها خوب تمام شود؛ یعنی با امید تمام شود! ۷۱/۱۰/۲۹ @Jahade_tabeini
🗓۲۵ اردیبهشت ماه 🏳بزرگداشت فردوسی/۱۰ 💠رهبرانقلاب ‼️متاسفانه ما موضوعاتی چون تئاتر و رمان بلند، دستمان خالی است و چیزی نداریم. لکن درعین‌حال، ایران مایه‌های داستانی خیلی خوبی دارد. نمونه‌اش، شاهنامه، از اول تا آخر مجموعه‌ای از داستانهای بسیار زیباست. در شاهنامه داستانهای بلند می‌شود پیدا کرد. مثلاً همین داستان «رستم و اسفندیار» که شما درنظر گرفته‌اید، داستان بسیار مهمی است. نمی‌دانم راجع به داستان رستم و اسفندیار چه کار کرده‌اید؟ ان‌شاءالله که چیز خوبی از آب درآمده باشد. داستان رستم و اسفندیار، داستانی است که جنبه‌های ارزشی در آن زیاد است. اسفندیار در شاهنامه، چهره‌ی بسیار زیبایی است که حتی از رستم زیباتر است. در همین داستان رستم و اسفندیار که شما نگاه کنید، می‌بینید اسفندیار جنبه‌ی ارزشی و دینی دارد و یک متعصب دینی است. اسفندیار، یک آدم متدین مذهبی خیلی فعال است که در دنیا راه افتاده برای این‌که آیین یکتاپرستی را گسترش دهد. در داستان رستم و اسفندیار، بالاخره رستم تقلب و بدجنسی‌ای کرده؛ اما اسفندیار، نه! رو راست به میدان آمده و برطبق عقیده‌ی خودش می‌جنگد؛ چون به او گفته‌اند که ایشان - رستم - مخالف دستگاه سلطنت است. تقصیری هم ندارد. دیگران تقصیر دارند که او را فرستاده‌اند. اما رستم - با همه‌ی عظمتش - در این قضیه، با تقلب وارد ماجرا می‌شود. این داستان را نگاه کنید: یک داستان بلند است! ۷۱/۱۰/۲۹ @Jahade_tabeini