🗓۱۸شهریورماه سال۱۳۴۸
🏴رحلت مرید امام خمینی
🏳روشنفکر مومن متعهد
🏳آقا سید جلال آلاحمد/۲
💠رهبرانقلاب:
‼️غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزده پهلوی، یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالم زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است، با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد، آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئله غربزدگی مسئلهی مهمّی است؛ باید آنرا فراموش نکنیم! ۹۸/۱/۱
‼️یک عده غربزده، از صد سال پیش تبلیغ کردند که اگر میخواهید کشورتان پیشرفت کند بایستی بروید در ذیل غرب تعریف بشوید، غربزدگی؛ همان تعبیر غربزدگی که مرحوم آلاحمد مطرح کرد و نوشت، این فکرِ غلطی بود؛ که بعضی جاهلانه و بعضی خائنانه بود. امروز هم تفالههای آنها همین فکرها را ترویج میکنند، مگر در زمان پهلوی ۵۰سال کشور ذیل غرب زدگی زندگی کرد جز بدبختی چه پیشرفتی برای کشور حاصل شد؟! نخیر، در ذیل غرب نمیشود، نمیتوان پیشرفت کرد؛ هرکه بگوید کشور در ذیل غرب ممکن است پیشرفت بکند، خائن به کشور است! ۹۶/۷/۲۶
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۸ ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲
🏳هلاکت پرعبرت ملکه انگلیس
🏳بانی و حامی سلطنت پهلوی
🏳عامل کودتای۲۸مرداد۱۳۳۲
🏳حامی صدام و فتنهگران۸۸
🏳الیزابت دوم، الکساندرا مری
💠رهبرانقلاب
‼️این بلاهایی که دولت خبیث و استعمارگر انگلیس در طول دهها سال بر سر ملت ایران آورد، فراموش نشدنی است. انقلاب مشروطیت را مصادره کردند، دیکتاتوری سیاه رضاخان را بر این مردم تحمیل کردند، نفت را غارت کردند، کشور را عقب نگه داشتند، ملت را مورد اهانت قرار دادند و ذلیل کردند و حقّ عمومی یک ملت را در طول دهها سال پامال نمودند! ۸۲/۱۱/۱۵
‼️عمدهی دشمنیها علیه کشور و انقلاب، از سوی آمریکا و از سوی انگلیس خبیث است که هم در گذشته، از دوران اوایل رژیم طاغوت تا دوران انقلاب، هم بعد از دوران شروع انقلاب و پیروزی انقلاب تا امروز، همواره انگلیس با ما دشمنی کرده است! ۹۵/۳/۱۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۱
💠امام خمینی
‼️آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او یک شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزلۀ حضرت ابوذر بود؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. ۵۹/۶/۱۹
💠رهبرانقلاب
‼️ایشان واقعاً مؤمن بود. آنوقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع میکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام. در غیاب امام ایشان به بنده گفتند که آقای خمینی گاهی یک حرفهایی میزند که به نظر آدم نشدنی میآید، بعد میبینیم واقعاً شد، ایشان به یکجایی متّصل است! یعنی برداشت آقای طالقانی این بود -به این مضمون، حالا عین عبارت ایشان یادم نیست- میگفت از یکجایی به ایشان خبر میرسد، به یکجایی ایشان متّصل است. در حضور امام هم من دیده بودم، ایشان کمال تواضع را در مقابل امام میکردند؛ این آدمی که آن جاه و جلال آن دستگاهها برایش صفر بود و هیچ نبود، در مقابل امام تواضع میکرد ۹۵/۵/۲۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روی قرآن و نهجالبلاغه بود؛ یعنی ایشان اصلاً اینجوری بود. لکن همهی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفکری دینی نیست. یک بُعد مهم بُعد مبارزه است. خیلیها روشنفکر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشنفکر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند؛ همان خصلت عمومی تقریباً همه روشنفکران دیروز و شاید بعضاً امروز ما در آنها هم بود که من یک وقت از یک نمایشنامهای نقل کردم آقای روی ایوان را که پائین نمیآید توی مردم نمیآید با متن قضیه کار ندارد با میدان کار ندارد، بالای ایوان مینشیند تماشا میکند حرف میزند! خب خیلی از روشنفکرهای دینی اینجوری بودند اما آقای طالقانی نه، اهل عمل بود؛ یعنی توی میدان بود، احساس درد میکرد حقیقتاً؛ این را ما که با ایشان معاشر بودیم، میدیدیم، محسوس بود در ایشان، واضح بود که آدمی اهل درد بود و میخواست مبارزه کند؛ لذا تبعات مبارزه راهم قبول کرد و به زندان افتاد؛ هیچ اظهاری از آقای طالقانی بالواسطه یا بیواسطه نقل نشد؛ البته من هیچوقت با ایشان همزندان نبودم، اما همزندانهای ایشان هم نقل میکنند؛ خود ما هم دیدن ایشان میرفتیم – گاهی از مشهد که من میآمدم، روزهای ملاقات میرفتم زندان قصر – از پشت میلهای صحبت میکردند؛ دائم روحیه میدادند! ۸۹/۱۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۳
💠رهبرانقلاب
‼️هر تحلیلگری میگفت فروپاشی پهلوی محال است، چنین چیزی ممکن نیست؛ اما شد، این محال اتفاق افتاد. من به شما بگویم؛ حتّی بعضی از مبارزین مثل مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت که امام میگوید «شاه باید برود»؛ خب، معلوم است که شاه نمیشود برود. باورش نمیآمد که ممکن است شاه برود. مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت این مرد یعنی امام حرفهایش عجیب است؛ چیزهائی که نشدنی است، او میگوید و میشود؛ یکیاش رفتن شاه بود. این را بعد گفت. امام گفت شاه میرود، هیچ کس باور نمیکرد؛ اما رفت. نه فقط شاه رفت، آمریکا رفت، غرب رفت، استعمار و استکبار رفت. هیچ کس باور نمیکرد، اما شد. ۹۰/۷/۲۰
‼️انقلاب اسلامی به افسانهها شبیه بود؛ اما شد. اگر صد تا قسم میخوردند، خوشبین ترین آدمها میگفتند: «نمیشود.» مرحوم آیةالله طالقانی که هم روحانی و دارای معرفت و مقامات علمی و هم آدم سیاسی و مبارز و زندان رفته بود و از مبارزه هم اصلاً نمیترسید، به من گفت «آن روز که امام مطرح کرد که شاه و حکومت سلطنتی باید برود، من تخطئه کردم و گفتم چه حرفها میزند! مگر میشود!؟» آن وقت که امام صریحاً این کلام را گفتند، مگر چندسال پیش از پیروزی انقلاب بود؟ یعنی تا همین اواخر، حتّی مردی مثل مرحوم طالقانىِ بزرگوارِ مؤمنِ مبارزِ زندان رفته شلاق خورده شکنجه کشیده، میگفت «امکان ندارد!» بعد ایشان به من گفت - مضمون حرف ایشان این بود - که «این مرد، به جای دیگری متّصل است و از جای دیگری حرف میزند!» ۷۳/۶/۲۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۴
💠رهبرانقلاب
‼️یک بعد دیگر آقای طالقانی که به نظر من نباید فراموش بشود، صفای این مرد بود. به قدری این آدم با صفا و روراست و در معاشرتها صادق بود که انسان از این همه زلالی حیرت میکرد. هیچ در قید و بند و ملاحظات و اینها نبود؛ نه ملاحظات آخوندی، نه ملاحظات روشنفکری، نه ملاحظات مبارزاتی مطلقاً در این آدم وجود نداشت؛ انسان وقتی مینشست پهلوی این مرد، واقعاً روحیه میگرفت؛ هم روحیهی مبارزاتی، هم روحیهی صفا و رفاقت و معنویت و اینها. اینها در این شخصیتهای برجسته، خوب است بزرگ بشود. ماها غالباً مبتلا هستیم به یک چیزهائی. این آدم، آدم صافی بود، روراست بود، بیشائبه و بیشیلهپیله بود. نتیجهی این بیشیلهپیله بودن هم صراحتش بود. مثل همان خطبه معرفشان، این خطبه را نمیشود عادی به حساب آورد؛ اینها دائماً میگفتند «پدر طالقانی»، اصلاً خودشان را فرزندان او معرفی میکردند. کیست که توی این رودربایستی گیر نکند؟ آن آدمی که توی اینجور رودربایستیها گیر نکند و برود آنجور قرص و محکم توی خطبه و موضعِ به آن صراحت و به آن شدّت بگیرد، کیست؟ اینجور آدمی را آدم واقعا بگردد پیدا کند! مرحوم طالقانی اینجوری بود. من بعد از همین خطبهی ایشان تلفن کردم؛ گفتم آقا من خواستم از شما تشکر کنم به خاطر این خطبه، گفت بله، خیلیها هم تلفن میکنند فحش میدهند به خاطر همین خطبه! اینجوری بود دیگر، تحمل میکرد، یعنی آدمی بود با یک روحیهی اینجوری داشت! ۸۹/۱۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۵
💠رهبرانقلاب
‼️من اوّلْباری که آقای طالقانی را دیدم، یا آخر سال ۴۲ بود یا اوائل ۴۳ که ایشان در عشرتآباد محاکمه میشدند. رفتم من در دادگاهشان شرکت کردم؛ گفتند دادگاه عمومی است منتها صندلی محدودی گذاشتند؛ ما خیلی زود رفتیم آنجا که شرکت کنیم و الحمدلله جا پیدا کردیم، رفتیم داخل. تا آنوقت آقای طالقانی را از نزدیک ندیده بودم؛ ایشان و مرحوم مهندس بازرگان و دیگران بودند -آن عدّهی نهضت آزادی- که آنجا محاکمه میشدند و به نظرم آن محاکمهی دوّم هم بود؛ از آن دادگاههای پنج قاضی که پنج نفر آن بالا با درجه و نشان و اینها نشسته بودند؛ آقای طالقانی هم آن جلو بیاعتنا نشسته بود؛ اسم ایشان را آوردند، ایشان باید بلند میشد حرف میزد، ولی ایشان اعتنایی نکرد، همانطور که نشسته بود و عصا هم دستش بود اما اصلاً اعتنایی نکرد، بلند نشد، جواب نداد؛ یعنی اینجور بود، آن دادگاهی که جوری آن را ترتیب میدادند که آن متّهم خودش در آن بهاصطلاح هیمنهی ظاهری دادگاه هضم بشود -معمولاً اینجور بود؛ ما هم چند بار دادگاه رفتیم، دیدیم- ایشان اصلاً و مطلقا اعتنائی نداشت. وقت تنفّس هم ما رفتیم جلو، ایشان با ما گرم، گیرا -حالا بنده آنوقت یک طلبهای مثلاً بودم، یک طلبهی جوانی؛ و شنیده بودند من چون اندکی قبلش زندان قزلقلعه بودم و ایشان و مهندس بازرگان شنیده بودند- وقتی بنده را معرّفی کردند، گرم گرفتند، محبّت کردند؛ به آن مقامات، بیاعتنا؛ به ما که یک طلبهای بودیم، اینجور گرم و گیرا و با محبّت بودند! ۹۵/۵/۲۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ق
🏴رحلت حضرت سکینه/۱
💠استاد خامنهای:
‼️بايد ياد شهدا را زنده نگه داشت. اگر احياى شهدا وجود نداشته باشد و مسئوليّت آن پذيرفته نشود، تأثيرات آن ضعيف خواهد شد. بازماندگان حسينبنعلى با همهى آن زحمتها و شدّتها، تحمّل مسئوليّت كردند، براى اينكه نام امام حسين را زنده نگه دارند. اگر جناب زينبكبرى و سكينه و ديگران و شخص امام سجّاد آن زحمات را تحمّل نميكردند، آن سخنرانيها را نميكردند، آن محنتها و سختيها را - چه در بازگشت از كربلا، و چه در طول دوران زندگيشان - تحمّل نميكردند، اين حادثه اينگونه برجسته و ثابت نميماند! ۶۶/۱/۳۰
‼️سیدالشهدا تا آن لحظهاى كه جان در بدن داشت اين جانِ عزيزِ آفرينش، و تا لحظات آخر و تا آن لحظهاى كه اين حجّت عظيمالشّأن خدا ميتوانست با اين بدن و با اين كالبد ظاهرى كار بكند، با زبان حرف بزند، حرفش را زد و فهماند چرا آمده. هم گفت، هم فهمانيد، هم پيام داد، هم دو سه نفر مأمور كاركُشتهى مبرّزِ قوىدست كه تالىتِلو خودش بودند، بهسوى تاريخ فرستاد. اين چند مأمور، يكى خواهرش زينب كبرا است هم امام سجاد است، هم خواهر ديگرش امّكلثوم است، هم سكينه است، هم فاطمهى بنتالحسين است؛ از خاندان پيغمبر چندين نفر بهصورت ظاهر، اسيرانى در دست دشمنان و در باطن، مأمورانى از جانب آن مركز الهام و وحى خداوندى به كوفه و شام و مدينه اعزام شدند و در همان چند روز اسارت و بعد از اسارت و تا آخر عمرشان، قطرى از اقطار را هركدام احياء كردند، زنده كردند و از اين عملى كه امام حسين انجام داد بهرهبردارى شد؛ آنها علّتش را گفتند. ۵۲/۱۲/۱۳
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ق
🏴رحلت حضرت سکینه/۲
💠استاد خامنهای:
‼️شما اگر كتاب لهوف ابنطاووس را بخوانيد، خواهيد ديد كه در مجلس یزید خطبه را فقط زينب و علىبن الحسين نخواندند، بلكه چندين زن خطبه خواندند؛ امكلثوم خطبه خوانده، سكينه بنتالحسين خطبه خوانده خطبههايشان به عين الفاظ در كتاب لهوف ثبت است. اينها دخترها و زنهايشان هم اينجورى بودند. اينكه ميگويند «زن مگو مردآفرين روزگار» من و تو عادت كردهايم اين را كه گفتند فوراً گريه را سر بدهيم و رويش فكر نكنيم؛ راست است، اينها مردآفرين بودند. یزید ميديد كه مردهايى خواهند آفريد و به جانش خواهند انداخت كه ريشهاش را خشك كند؛ اين را فهميد. اما چه كار ميشود كرد؟ آيا كربلاى ديگرى ميشود تشكيل داد و درست كرد؟ نه، اگر يزيد قبلا ميدانست كه بعدا اينقدر دردِسر برايش ايجاد خواهد شد، گمان بنده اينستكه به عمر سعد و شمر دستور ميداد كه زنها را هم همان جا يكجا بكُشيد راحت كنيد؛ بچّههاى كوچك را هم بكُشيد، علىبن الحسين بيمار را هم بكُشيد. منتها سنّت خدا بر اين نيست كه دژخيم و دشمن همهجا خوب بفهمد؛ يك جاهايى را نميفهمد. سنّت خدا بر غلبهى حق است و بر پايدارى حق. و گفتهام و تكرار ميكنم اين مطلب را كه هر روزى كه ميگذرد، حق يك قدم به مقصد خود نزديك ميشود. آن جاهلها و ظاهربينها و نفهمهايند كه خيال ميكنند روزبهروز حق ضعيف ميشود؛ نه، لحظهبهلحظه و روزبهروز حق نيرومندتر، استوارتر، پرفروغتر و شعلهورتر ميشود و به هدف نزديكتر ميشود؛ سنّت خدا بر اين است و اصلاً عالم اينجورى خلق شده؛ "ما خلقناهما الا بالحق"! ۵۱/۱۱/۲۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ق
🏴رحلت حضرت سکینه/۳
💠رهبرانقلاب
‼️گذر زمان، حوادث را لحظه به لحظه از انسان دورتر میکند. بعضی از حوادث فراموش میشوند، مثل یک موج ضعیفی که از انداختن یک سنگی در یک استخر آبی به وجود میآید - موجی هست، اما هر چه میگذرد، لحظه به لحظه ضعیفتر میشود و دقیقهای نمیگذرد که دیگر خبری از آن موج نیست - لکن بعضی از حوادث نقطهی عکسند و گذر زمان آنها را ضعیف و کمرنگ نمیکند، بلکه برجستهتر میکند. یک نمونهی آن، حادثهی عاشوراست. در روز عاشورا کسی نفهمید چه اتفاق افتاد. عظمت آن حادثه، عظمت جهاد جگرگوشهی پیغمبر و یاران و نزدیکانش و همچنین عظمت فاجعهی کشته شدن فرزندان و نوردیدگان پیغمبر بر کسی روشن نبود. اکثر کسانی که آنجا بودند هم نفهمیدند. آنهایی که در جبههی دشمن بودند، آنقدر مست و آنقدر غافل و آنقدر از خود بیگانه بودند که نفهمیدند چه اتفاقی افتاد! مستان عالَم، مستان غرور و شهوت و غضب و مستان حیوانیت، نمیفهمند در عالم انسانیت چه دارد اتفاق میافتد؛ بله، زینب سلاماللهعلیها خوب فهمید، سکینه خوب فهمید، آن زنها و دخترهای مظلوم خوب فهمیدند چه اتفاقی افتاد؛ این مال روز عاشوراست. اما هر روزی که از روز عاشورا جلوتر رفتیم - روز دوازدهم در کوفه، چند هفته بعد در شام، چند هفته بعد در مدینه و اندکی بعد در همهی دنیای اسلام - این حادثه به سرعت برق، عظمت و اهمیت خودش را نشان داد! ۸۷/۲/۱۳
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ق
🏴رحلت حضرت سکینه/۴
💠رهبرانقلاب
‼️امروز دستگاه های تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر میآورند. البته الگوها کم جاذبه و ناموفق است، اما دست بردار نیستند؛ هنرپیشه میاورند، نویسنده میآورند، آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهرِ بدون باطن میآورند، هیکلهای پوچ و بیمعنا را م آورند و مرتب نمایش میدهند، تا بتوانند بوسیلهی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای این کار، پولها خرج میکنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که میبینید و میشنوید و میدانید، اغلبش جهت دار است. با این که میگویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و این جوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کرده اند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایه داری دنیاست؛ قدرت نظامی اش امریکاست، قدرتهای اقتصادی اش هم شرکتهای پشت سر دولت امریکایند. آنها از همهی امکانات استفاده میکنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونهیی که بتوانند در مقابلهی با آنچه که آنها می آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگی داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادی مسألهی زن بشویم. زنان باعظمتی در تاریخ اسلام هستند که اوج و قلهی این عظمت ها، فاطمهی زهرا، صدیقهی کبری است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهای شگفت آور برای انسانهای متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است! ۸۳/۶/۱۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ق
🏴رحلت حضرت سکینه/۵
💠رهبرانقلاب
‼️زن امروزِ دنیا الگو میخواهد. اگر الگوى او زینب و فاطمه زهرا باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درک موقعیّتها، انتخاب بهترین کارها و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که خدا بر دوش انسانها گذاشته است. اگر زن به فکر تجملات و هوسهاى زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیریشه باشد، آن راه را نمیتواند برود. باید این وابستگیها را که مثل تارعنکبوت است بر پاى یک انسان رهرو، از خود دور کند تا بتواند آن راه را برود. کمااینکه زن ایرانى در دوران انقلاب، در دوران جنگ همین کار را کرد و انتظار اینستکه در همهى دوران انقلاب همین کار را بکند. امّا الگوى زن ایرانى در این راه همانى است که گفته شد؛ زینب الگو است. زینب، زنى نبود که از علم و معرفت بیبهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافیترین معرفتها در دست او بود. همان سکینهى کبرایى که شما اسمش را شنیدهاید در کربلا - دختر امام - و برادرزاده و شاگرد زینب است - کسانى که اهل کتابند نگاه کنند - در همهى تاریخ اسلام تا امروز یکى از مشعلهاى معرفت عربى است. کسانى که حتّى زینب را و پدر زینب را و پدر سکینه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف میکنند که سکینه یک مشعل معرفت و دانش است. این راه را رفتن به معناى دور شدن از دانش و معرفت و روشنفکرى نیست؛ اینها وراى آنها است. زن اسلامى زنى است که راه را درست میرود، هدف را درست تشخیص میدهد و در این راه حاضر به فداکارى است؛ و چنین زنى عظمت میآفریند؛ همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند! ۷۰/۸/۲۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini