آفرینش ز غبار قدم توست ، حسین
آسمان ، سایه نشین عَلم توست ، حسین
کعبه و سعی و صفا ، حلّ و حرم ، رکن و مقام
صفحهای از حرم محترم توست ، حسین
هر کجا عشقُ کمالُ عظمت دایره بست
نقطهیِ دایره ، نوک قلم توست ، حسین
نعمتی را که خداوند از آن می پرسد
دوستی تو و یک از نِعَم توست ، حسین
ذکر نام تو کنم در همه جا چون گویند
هر کجا نام تو آید ، حرم توست ، حسین
اشکِ روز و شب ما وقف تو ، ای کشتهیِ عشق
گریه گر هست ، سزاوار غم توست ، حسین !
من نگریم به عزایت که بهشتم بدهند
ور بهشتم بدهند از کرم توست ، حسین
گر خدا بگذرد از جرم دو عالم به جزا
یک جزای کم اصحاب کم توست ، حسین !
جگرم پاره شد از داغ جگرگوشهیِ تو
آن که افراخته سرو ارم توست ، حسین
در ره عشق زدی گام و در این راه خطیر
طفل شش ماههیِ تو ، هم قدمِ توست ، حسین