جگرم پاره شد از داغ جگرگوشهیِ تو
آن که افراخته سرو ارم توست ، حسین
کمرت بعد ابوالفضل ، دگر راست نشد
شاهدم اشک تو و قدّ خم توست ، حسین
در ره عشق زدی گام و در این راه خطیر
طفل شش ماههیِ تو ، هم قدمِ توست ، حسین
بر سرافرازی اسلام و براندازی کفر
قهرمان خواهر تو ، هم قسم توست ، حسین
آیهی کهف که خواندی ، خبر پیروزی است
سر بر نیزه بلندت علم توست ، حسین !
ولی من اونجایی گیر کردم
که بعد از اون همه مصیبت
حضرت زینب (س) با اقتدار میگن :
مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا ..
چیزی جز زیبایی ندیدم ((:
بی روضهیِ اون حالِ خوشی نیست ، اگر هست
از حال گذشتیم آینده حسین است . .