اگه روابط انسانی انقد پیچیده نبود
بهت زنگ میزدم و میگفتم که چقد
بهت نیاز دارم .
یک نفر هست که در کنجِ دلم جا دارد
که دلش مثلِ دلم وسعتِ دریا دارد . .
یک نفر که نفسم بندِ نفسهایش شد
خبر از حالِ منِ واله و شیدا دارد (:
گونه اش سُرخ تر از سیب ِبهشتی باشد
یادگاریست که از حضرت ِحوّا دارد .
از لبِ غنچه ی او قند و شکر می ریزد
دلم از کنج ِلبش بوسه تمنّا دارد ،
گیسوانش به سیاهی و بلندی چون شب
که نشان از شب طولانی ِیلدا دارد ،
ماه از صورتِ ماهش به خدا حیران است
چهره ای سبزه به سر سبزی ِصحرا دارد (: