به دریا زن دلت را چون نهنگی در شبِ طوفان
بگو یک بار دیگر "به جهنم! دوستت دارم"
- آشفتگیهبایدببخشید -
-
دستش را توی دست او گذاشت،
این عمل صمیمانهتر از بوسه بود...
در خیالات خودم ، در زیر بارانی که نیست
میرسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیست .