چشم هایت همه جا راز تو را جار زدند
خبر از عشق نوشتند و به دیوار زدند .
پۍ انکار من و رنگ نگاهت هستی ؛
این جماعت مگر احساس تو را دار زدند ؟
دوستم داری و لب دوختهای ؛ میترسی ؟
حرف مردم ؟ به خدا حرف که بسیار زدند .
سهم من این منِ دیوانه فقط بـیتابیست ؟
از تب عشق به من طعنهیِ بیمار زدند .
دوستم داری و لب دوختهای ؛ حرف بزن .
چشم هایت همه جا راز تو را جار زدند ((: