همزبانی که غمی از دل من برمیداشت
در سراپرده دل چشم سخنگوی تو بود (:
خال رخسار جهان بود سیهرویی من
دل سودازده آن روز که هندوی تو بود .
دل کافر به تهیدستی رضوان میسوخت
روزگاری که بهشتم گل خودروی تو بود . .
بود بر خون گل آن روز شرف خاک مرا
که دل خونشدهام نافه آهوی تو بود ،
پردهای بود به چشم من گستاخ نگاه
هیکل شرم و حیایی که به بازوی تو بود (:
خار در پیرهن شبنم گل بود از رشک
تا مرا تکیه گه از خاک سر کوی تو بود .
عشرت روی زمین ، بود سراسر از من
تا سرم در خم چوگان تو چون گوی تو بود . .
تا تو رفتی ز نظر ، دیده من شد تاریک
صیقل دیده من آینه روی تو بود -
دل یوسف هوس حلقه زنجیر تو داشت
صائب آن روز که در سلسلهٔ موی تو بود (((((:
- آشفتگیهبایدببخشید -
میشه ازتون بخوام از ته دلتون واسم دعا کنین؟ (:
بازم نیاز دارم به دعاهاتون 💘