eitaa logo
کتابخانهٔ نیمه‌شب
71 دنبال‌کننده
245 عکس
196 ویدیو
18 فایل
«جز قصور و تقصیر چیزی ندارم.» - ارتباط: @x_RF313 - بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/x_rf313?inviteCode=7gFK2I18mE1V
مشاهده در ایتا
دانلود
erfan-e-amin.pdf
حجم: 3.63M
📚کتاب عرفان امین جستجوی کلمه «عرفان» در اینترنت، یعنی باز شدنِ دروازه‌ی یک دنیای رمزآلود! دنیایی که اگر لابه‌لای آن‌همه تاریک‌روشن و راه و بی‌راهه‌اش، راه درست را فقط تشخیص هم بدهیم، قدم اول را برای رسیدن به گمشده‌ی حقیقی انسان برداشته‌ایم. اما پیدا کردنِ راه روشنِ به‌مقصدرساننده در آن، چندان هم ساده نیست! بیراهه‌هایی هست که بعید نیست مسافر جستجوگر را با سرعت نور، به سمت تاریکی‌هایی ببرند که خیلی‌ها از درونشان سالم برنگشتند… کتابی که پیش‌روی شماست، یک منبع نورِ قوی‌ست تا این دنیای پر رمز و راز را، از دریچه‌ی نگاهِ کسی نشانتان بدهد که خیلی مشهور است، اما نمی‌شناسیدش! «عرفان امین»، حرف‌هایش را از توضیحِ معنای عرفان و انواعش و مشخص کردنِ مرزهای بین عرفان و اخلاق و تصوف، آغاز می‌کند؛ رسالت اصلی این کتاب اما پرده برداشتن از جنبه‌ای از شخصیت رهبر انقلاب است که تا الان، ناگفته و ناشنیده مانده! نویسنده‌ی ریزبینِ عرفان امین، ذره‌بین به دست گرفته و از لابه‌لای صحبت‌های کوتاه و بلندِ آیت‌اللّٰه خامنه‌ای در سال‌های دور و نزدیک، نگاه ایشان نسبت به عرفان و سلوک الی اللّٰه را استخراج کرده تا از زاویه‌ای تازه به سکّان‌دارِکشتی انقلاب نگاه کنیم. از نظر رهبر ایران در مورد عارفان بزرگ گذشته و اکنون، رابطه‌ی نزدیک ایشان با عارفان هم‌عصر ما، نظر و رابطه‌ی مقام معظم رهبری با عرفان نظری و عملی، و دیدگاه عمیق و ناب ایشان نسبت به عرفان. بعد از این‌ها، کتاب به پنج پیوست کاربردی و خاص ختم می‌شود تا شروعی باشد برای فهم بیشترِ دنیای عرفان و قدم گذاشتن در مسیر درستش… به امیدِ رسیدن به بالاترین لذت!
... پ.ن: عملیات اربعین حزب‌الله
31.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖇 معرفیِ کوتاه و مختصرِ کتاب «دریچه‌ای به عالم پنهان» از چالش راه وصل سفارشش داده بودم و دیروز بود که کتاب رو خوندم. بعد از خوندنش اینطوری بودم که: اَاَاَاَ🙆‍♂😃😍 بخونین و لذتش رو ببرین.😁 📤شرکت در پویش راه وصل و خریداری کتاب با تخفیف ویژه و شرکت در مسابقهٔ کتاب‌خوانی با پیامک زدن عدد ۸ به ۱۰۰۰۸۸۸
هدایت شده از راه وصل
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کتاب رو خوووونوادگی باید خوند! آخه جواب سؤال‌هایی رو داده که مطمئنیم 🤷‍♀️سوال ذهنِ مامانت هست؛ 🤷🏼‍♂️سوالِ ذهن پدرت هست؛ 🧑🏻‍🏫سوال ذهنِ خودت هست؛ ببین منو! 👩🏻‍🍼سوالِ ذهنِ داداش کوچیکه و خواهر کوچیکه‌ت هم هست! 🍎«داستانِ اون سیب و گندمِ باعثِ هبوطِ آدم و حوا به زمین، واقعا چجوریاست؟ ما چیکاره بودیم این وسط اصلا؟😭» ◀️ خرید کتاب با ۲۰% تخفیف و شرکت در با دو میلیارد جایزه: rahevasl.com آستان قدس رضوی 🎯@rahevasl_ir
هدایت شده از آرامگاه
من با این خجالت چه کنم؟
چقد زود گذشت..
کتابخانهٔ نیمه‌شب
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه بی‌یادِ تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو، توبه شکستم صد بار زین توب
یه چنین شبی، با حسین، پیش امام رضا داشتیم این شعر رو زمزمه می‌کردیم. واقعاً چقد زود گذشت..
هدایت شده از پای درس علی علیه‌السلام
مسئله ایمان، اینکه گِرَوِش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک مطلب، به یک شخص، به یک قطب و به یک مرکز، که نامش ایمان است، تنها به همین خلاصه نمی‌شود که در قلب، انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشد. آن وقتی کسی می‌تواند ادعا کند مومن واقعی است که به لوازم ایمان و تعهدات ایمان پایبند باشد. آن وقتی کسی می‌تواند بگوید من به خدا مومن و معتقدم که زندگی او و متن واقعیت وجود او با آن کسی که منکر خداست تفاوتی داشته باشد. 📚طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ جلسهٔ ۲ (ایمان ۲) 🔗مرتبط با صوت جلسهٔ سوم جهاد با نفس
کدام قله ؟ که از یاد رفته پروازم کدام پرده به ساز شکسته بنوازم که نوحه خوان غم غربت است، آوازم (نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه های غریبانه قصه پردازم) کسی که رسم سفر ، می‌نهاد اول بار چگونه ریشه برید از دیار و رشته ی یار بر آن سرم که گر اشکم مدد کند ، ناچار (به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار که از جهان، ره و رسم سفر براندازم) شبی به چهره و چنگال خونچکان و مهیب به قصد جان من از راه می‌رسد به نهیب دلیل راه تویی ، همچنان به رغم رقیب (من از دیار حبیبم نه از بلاد رغیب مهیمنا ! به رفیقان خود رسان بازم) چه شد که دور شدیم آن من و تو ، زین تو و من؟ حریف شعر ، حریف شب شراب کهن! خوشا دوباره خوشا با تو ، با تو جام زدن! (خدای را مددی ای رفیق ره تا من) به کوی میکده ، دیگر علم برافرازم خیال دوست که از حال من خبر گیرد دلم که بال زنان ، تا ستاره پر گیرد چگونه‌ام نفس سرد مرگ درگیرد ؟ (خرد ز پیری من کی حساب برگیرد ؟) که باز ، با صنمی طفل ، عشق می‌بازم نه بی‌قرار توام تا حدود زمزمه رس که باز با تو کنم ماجرا ، نفس به نفس نه بی تو می‌شکنم سر به میله‌های قفس (به جز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس) عزیز من که به جز باد ، نیست دمسازم گریختم ز حریفان شهر ، کویاکوی سواد را ز تو شستم به آب ، جویاجوی دریغ ، کان همه آسوده بود ، سویاسوی (سرشکم آمد و عیبم بگفت رویاروی) شکایت از که کنم ؟ خانگی است غمازم اگر چه شهر من اینجا و یار من اینجاست به نام خواجه که شعرش صدای سبز خداست به یاد شاخ نباتی که همچنان زیباست (هوای منزل یار ، آب زندگانی ماست) صبا ! بیار نسیمی ز کوی شیرازم همین ، نه از طرف (منزوی) قلم می‌گفت نه هر تپیدن دیوانه ای دلم می‌گفت که چون ترانه ی خود را به زیر و بم می‌گفت (ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت: غلام حافظ خوش لهجه ی خوش آوازم) "حسین منزوی"