کتاب حالا وارد طرز فکر بی حد و مرز میشه: اینجا یه مثالی زده که خیلی دوسش دارم : «به فیل جوانی فکر کنید که به چوبی در زمین بسته شده است.فیل در کودکی به اندازه ای قوی نیست که بتواند چوب را از زمین بِکَنَد،بنابراین سرانجام تلاشش را متوقف می‌کند.زیرا می‌آموزد تلاش بی‌فایده است.فیل با رشد کردن،قدرت و نیرویی به دست می‌آورد که از آنچه برای درآوردن چوب لازم است بیشتر است. اما به دلیل آنچه از کودکی آموخته است به وسیله طناب و یک فلز شل‌وول به آن وصل می‌ماند.در روانشناسی این را درماندگی می‌نامند.»

📌«بیشتر ما مانند آن فیل رفتار می‌کنیم. در مقطعی تجربه‌ای داشته‌ایم که به ما تصور بخشیده از اینکه قادر به انجام چه جور کارهایی هستیم. باورمان در مورد توانمندی‌هایمان هم از همان زمان شکل گرفته است. اما همانطور که درماندگی یاد گرفته می‌شود یادگیری بی‌حد و مرز بودن نیز به همان اندازه امکان‌پذیر است.»

بازنگری در باور های محدود کننده: ۱.باور های محدود کننده خودتون رو نام ببرید. ۲.به واقعیات بپردازید. ۳.باور های جدیدی ایجاد کنید. خب حالا یه توضیح مختصر: مواقعی که فکر میکنیم نمی‌تونیم هیچ کاری رو پیش ببریم یه صدای درونی هست که میگه تو نمیتونی تو توانایی انجام این کار رو نداری و.. ولی حالا بحثی که هست بیایم ببینیم واقعیت چیه؟اینکه من فکر میکنم تو جک گفتن ضایعم،به خاطر کدوم جک گفتن جمعیت به من هو کشیدن؟یا مردم میان و بهم میگن تو ضایع و مسخره ای؟ قطعاً این اتفاقات نمیفته! فقط بخاطر یه منتقد و صدای درونیه که خودمون برای خودمون ایجاد میکنیم و ازش ترس و واهمه داریم. حالا باور جدید باید ایجاد کنیم: آقا بخاطر یه جک گفتن من واقعاً این اتفاقات نمیفته!..از طرفیم بعضی مواقع بوده که من جک گفتم و همه خندیدن و بهم افتخار کردن.. حالا بحث سر چیه؟ بحث سر اینه که باید این رو تو همه چی پیاده سازی کنیم: -آیا واقعاً تو کتاب خوندن مشکل داریم؟ -اصلاً کتابی گرفتیم دستمون و با اصول و قواعد مطالعه بخونیمش؟ -اصلاً من تکنیکی تو ورزش رزمیم زدم که بخوام بگم بلد نیستم اجرا کنم؟

خب امیدوارم که نکات مفید واقع بشه براتون.. این مطلب رو هم جلو جلو تقدیم میکنم که بنظرم برای شروع کارای مهممون خیلی خوبه! یاعلی التماس دعا #قطره

آفت دین در گفتار مطهری: پيامبراكرم فرمود سه چيز آفت دين است: ١- دانشمند بدعمل ٢- پيشواى ستمکار ٣- مقدس نادان #قطره

حیفم اومد نذارم:)

راه آنجا آغاز می‌شود که تو تمام می‌شوی. با او تا او می‌شود رفت. علی صفایی حائری

حقیقتش من کوچیک همهٔ شما عزیزان و دوستان هستم و خودمو کسی نمی‌بینم که بخوام حرفی بزنم ولی دوست دارم تنها به عنوان یه وسیله،چیزایی که بلدم رو به شما انتقال بدم. اینکه اینجایید اصلاً و ابدا به اجبار نیست.اگر موجب ناراحتی و مزاحمت میشه یا اینکه مطالب رو دوست ندارید میتونید راحت و بی‌دردسر لفت بدین:)

خانهٔ دل پر از بت شده‌است...

🎞 چیزی برایم نمانده 🎙 عین‌صاد #️⃣ #ویدیو #کلیپ #سیر_و_سلوک 📥: download #عین_صاد | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca