فرصتی نیست تو را دیده ی بارانی من
دل به دریا بزن ای ابری توفانی من
خاطر جمع تو اند این همه آیینه و آه
تا نبارد شب و غربت به پریشانی من
آسمان فرصت پرواز بلندی ست هنوز
پشت چشمان فرو بسته ی زندانی من
تا در آیینه بخوانم پس از این جاده کجاست
خط یک عمر شکسته است به پیشانی من
گله از هیچکسی نیست در این آبادی
جز خودم کیست مگر باعث ویرانی من
خوب من! چشم بچرخان و بهاری بتکان
مثل خورشید، بر این خواب زمستانی من
-ناصر فیض
میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز
-حافظ علیه الرحمه
خدایا! به هر که دل بستم، تو دلم را شکستی.
عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو او را از من گرفتی.
هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم و در سایه ی امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را بر هم زدی و در طوفان های وحشت زای حوادث رهایم کردی تا هیچ آرزویی در دل نپرورم، و به هیچ چیز امیدی نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم.
خدایا! تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه ی توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم...
خدایا ! تو را بر همه این نعمت ها شکر می کنم.
-شهید مصطفی چمران
#شیفت_شب
#مناجات
هدایت شده از کتاب خوب📚
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
مگر عشق را جز در هجران و فرقت و غربت می توان آموخت؟ پس این درد فراق همه هستی آدمی است و مایۀ اصلی هنر نیز همین غربت است که با اوست از آغاز تا انجام
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@ketabe_khoub
یه مدت علاقهٔ زیادی داشتم متنی بنویسم و شرحی بر احوالات درونییی که داشتم،داشته باشم..
اما متأسفانه یا خوشبختانه خیلی کمرنگ شده و نیازه که این آب زلالِ راکد رو که در درونم سکنا کرده رو دوباره به حرکت و جوشش دربیارم و سعی داشته باشم افکارم و احساسات درونیم رو بنویسم تا شاید یروزی با خوندنشون افکارم رو سازماندهی کنم تا فکر منسجم و منظمی داشته باشم.
#یادداشت