eitaa logo
کتابخانهٔ نیمه‌شب
71 دنبال‌کننده
245 عکس
196 ویدیو
18 فایل
«جز قصور و تقصیر چیزی ندارم.» - ارتباط: @x_RF313 - بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/x_rf313?inviteCode=7gFK2I18mE1V
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تأملات | تولايى
«هر كس كه عشق را تعريف كند، آن را نشناخته است و هر كس كه آن را ننوشيده و نچشيده باشد، عشق را نشناخته است. آن كس كه بگويد: من از عشق سيراب شدم، آن را نشناخته است. عشق، نوشيدنِ بى سيراب شدن است.»  ✍محیی‌الدین‌ابن‌عربی 📚فتوحات‌مکیه، ج۲، ص۱۱۱ @m_a_tavallaie |
📚کتاب داستان فراموشی واقعاً در حدی نیستم بخوام راجع به این کتاب و تلاشی که نویسنده‌ی محترم برای التفات و توجه و ذکر به حق از دریچه‌ی حکمت و فلسفه کرده، نظری بدم. ولی در همین حد می‌تونم بگم کتاب فوق‌العاده‌ای بود برای یادآوری آنچه که همیشه با ماست و ما با او نیستیم. به قول علامه حسن‌زاده فقید: الهی هرکه را دیدم با خود است؛ مرا با خودت دار..! فقط یه کلمه می‌تونم بگم که عالی بود! آقای یامین‌پور عالی بود! و این تلنگری بود برای خود من که مدعی غرب‌ستیزی و دوری از فرهنگ غرب می‌کردم. و حالا تلنگری بزرگتر از اون تو خودم می‌بینم که چه حیف که معارف والای ما انقدر مهجور شدن و به فراموشی سپرده شده‌ن..این داستانیه که وقتی به فراموشی بره، حقیقت هم ما رو به فراموشی می‌بره و این آغازگرِ مرگ حقیقت بشر و انسان کامله. و چه بسیارند عبرت‌ها و چه کمند عبرت‌گیرندگان.. امید که ما از اوناش نباشیم:) اگر دوست دارید این کتاب رو بخونید، حتما لازمه یه مقدار کمی کلام و فلسفه بلد باشید..ولی نخونده باشید هم مشکل خاصی ایجاد نمی‌کنه. و اینکه کتاب ماجرای فکر آوینی رو قبل این کتاب شروع کرده باشید انس‌تون با مطالب کمی راحت‌تر خواهد بود. یاعلی:)
چه بسا گریه بر مصائب اهل بیت، خصوصاً سیدالشهدا علیه‌السلام از قبیل مستحباتی باشد که با فضیلت‌تر از آن وجود نداشته باشد. ... گریه و بکاء بر سیدالشهدا علیه‌السلام بالاتر از نماز شب است. زیرا نماز شب عمل قلبی صِرف نیست، بلکه مانند قلبی است، ولی حزن و اندوه و بکا، عمل قلبی است؛ به حدی که بکا و اشک چشم از علائم قبولی نماز وتر است. - آیت الله بهجت رضوان الله علیه رحمت واسعه، ص۳۵
هدایت شده از آب و آتش
✳️ نعش شیخ فضل‌الله علامت استیلای غرب‌زدگی اینکه پیشوای روحانی طرفدار «مشروطه» در نهضت مشروطیّت بالای دار رفت، خود نشانه‌ای از این عقب‌نشینی بود. و من با دکتر «تندر کیا» موافقم که نوشت: «شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف «مشروطه» – که خود در اوایل امر مدافعش بود – بلکه به عنوان مدافع «مشروعه» باید بالای دار برود». و من می‌افزایم: و به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامی. به همین علت بود که در کشتن آن شهید، همه به انتظار فتوای نجف نشستند. آن هم در زمانی که پیشوای فکری روشنفکران غرب‌زده‌ ما ملکم‌خان مسیحی بود و طالبوف سوسیال‌دموکرات قفقازی! و به هر صورت از آن‌روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار، همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از دویست‌سال کشمکش، بر بام سرای مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این‌پرچم، ما شبیه به قومی ازخودبیگانه‌ایم؛ در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک‌تر از همه در فرهنگمان. فرنگی‌مآب می‌پروریم و فرنگ‌مآب راه‌حل هر مشکلی را می‌جوییم. انتشارات به‌سخن صفحه ۱۴۵. @Ab_o_Atash
هدایت شده از تأملات | تولايى
🏷اربعینیات: ملتِ عشق برای من کربلا نرفته، اربعین چند تصویر هوایی بود و چند کلیپ از ایثار عراقی‌ها، نهایتا چند خاطره شفاهی از دوست و رفیق هم اضافه کنید؛ اما برای تجربه، رسیدن به حسینیه مرز مهران کافی بود. اینجا کسی منتظر موکب و بستر برای خدمت نیست، یکی دنبال لب خشک می‌گرده تا براش آب بیاره؛ یکی حلقه گعده رو نگاه می‌کنه و با چفیه شروع می‌کنه به باد زدن رفقاش، اگر هیچی ازش بر نمیومد، پلاستیک‌های کفش رو از جا پلاستیکی در میاره و خودش به دست بقیه میده تا از قافله جا نمونه! اینجا، اربعین خلاصه در مشایه نیست؛ اربعین فرهنگ شده. مای بارد لفظ نیست، هویت خدمته. خلاصه کنم: خدا داره به همه ثابت می‌کند عشق مرز نمی‌شناسه... «ملت عاشق ز ملت‌ها جداست» 📍مرز مهران، یکشنبه، ۹ صفر، حوالی ساعت ۱۶ @m_a_tavallaie |
اطلب الله من الحسین و اطلب الحسین من الله العمود ۱۳۹۱، شارع العباس، كربلاء
طالب جنت شدم نه محض ناز نعمتش آرزو دارم ببینم آب می‌نوشد حسین...
هدایت شده از سِدخارجی
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرشچیان رفت، اما نقشش بر دل تاریخ جا ماند💔 @Sedkhareji ✔️
تا می شود ز چشمه ی توحید جو گرفت از دست هر کسی که نباید سبو گرفت تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست پس این فرات بود که با تو وضو گرفت کوچک نشد مقام تو ،نه! تازه کربلا با آبروی ریخته ات آبرو گرفت شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید این آفتاب بود که با ماه خو گرفت دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی وقتی عمود ازسر تو آرزو گرفت خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیله ي ما یک عمو گرفت از آن به بعد بود صداها ضعیف شد ازآن به بعد بود که راه گلو گرفت زینب شده شکسته غرورش،شنیده ای؟ دست کسی به کنج النگوی او گرفت در کوفه بیشتر به قَدَت احتیاج داشت با آستین پاره نمی شد که رو گرفت - علي اكبر لطيفيان
خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل، این سقوط ناگزیر آسمان بی هدف، بادهای بی طرف ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر ای نظاره ی شگفت، ای نگاه ناگهان! ای هماره در نظر، ای هنوز بی نظیر! آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح! مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر ای مسافر غریب، در دیار خویشتن با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر! از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر! این تویی در آن طرف، پشت میله ها رها این منم در این طرف، پشت میله ها اسیر دست خسته ی مرا، مثل کودکی بگیر با خودت مرا ببر، خسته ام از این کویر! -قیصر امین‌پور