– به گمان من، در دلهایشان، حذف خدا کردند که به صبوری رضا دادهاند. اگر خدا را، با خلوص، در قلبهایشان داشتند، و در دستهایشان، و در روحشان، یقین برمیخاستند و تبر برمیداشتند.
– شاید درست بگویی؛ اما خدا داشتن، راهبر خداشناس میخواهد. خدا را در خلوت داشتن، فرق میکند با خدا را در کوچهها و خیابانها داشتن، در بازار و بر سر منبرها، در برابر شمشیر و تپانچه... بسیاری از مردم، شاید که خدا را داشته باشند، اما خدای در خلوت را، در اتاقهای دربسته را، خدایی را که فقط برای خودشان خداست نه برای همه همسایهها و همشهریها... خدای جماعت را در جماعت باید داشت، و جماعتْ، امام جماعت میخواهد...
📚سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما میآمد؛ جلد دوم: در میانهی میدان
✍ نادر ابراهیمی
#قطره
#طعم_شیرین_خدا
#امام_شناسی
هدایت شده از Aminikhaah_Media
@AminikhaahAudioCutter_AudioCutter_AudioCutter_473_12915911991293(3)(2)(3).mp3
زمان:
حجم:
2.82M
🏴 روضه جانسوز امام جواد علیه السلام
✍️ لحظات آخر عمر مبارک، حضرت...
#امام_جواد
#ماه_ذی_القعده
🎙️@Aminikhaah_Media
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،،
«عقلانیّت انقلابی»؟! کدام «عقلانیّت»؟! در تمام جریان اینان، حتّی یک «متفکّر» وجود ندارد که قدرت نظریهپردازی و اندیشهورزی خلّاقانه داشته باشد! دریغ از دو سطر حکمت! البته «تکنوکراتیسم»، عقلانیّت ابزاری است که اینها به آن آغشتهاند. و کدام «انقلابی»؟! اینان در طلب قدرت، در مرداب «محافظهکاری» و «عملگرایی» فرورفتهاند!
#تکنوکراتهایعملگرا
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1748416555710699617
🖇 تعلیقه:
وجودشان از تمنّای قدرت، انباشته شده. ارزشها بر زبانشان جاریست، اما عملشان، در برابر ارزشهاست. به زبان تمجید میکنند و در عمل، سرکوب. خدا را از یاد بردهاند و جز به نفع خویش نمیاندیشند. قدرت سیاسی را میپرستند و در سرشان، سودای ریاست، رقصان است. به هرکه مدح بگوید، باج میدهند تا کفۀ هواداران خویش را سنگین کنند. تظاهر به دیانت و انقلابیگری میکنند، اما با اصحاب لیبرالیسم ایرانی، همپیاله شدهاند. بوقلمونصفت هستند و مذبذب. به اقتضای زمانه مینگرند و ایدئولوژیشان را در راستای وزش باد، تعریف میکنند. قبلۀ آمالشان، کرسیهای وزین در درون قدرت است. اشباع نمیشوند و از یک کرسی بر کرسی دیگر مینشینند. شاید که جناب عزرائیل، به وجود طماعشان پایان بدهد، وگرنه سیری ندارند. از عقل سخن میگویند، اما حتی در انتخاب اطرافیان، اندکی تدبیر ندارند. بارها بخت خویش را آزمودهاند و دست از پا درازتر، عرصه را به رقیبان واگذار کردهاند. به ورطۀ افول و انحطاط غلتیدهاند و حیات سیاسیشان، انگلوار و وابسته شده است. با این قبیل اتّصالات، میخواهند در قدرت بمانند و از جام مواهب آن بنوشند.
ملائکه میگفتند - نگوید من ثروتمندم، نگوید من زاهدم، نگوید من عارفم، نگوید من موحدم. در هریک از اینها، ولو آن علم اعلایی که علم فلسفه یا عرفان است، اگر این خصیصه شیطانی باشد، حجاب است؛ «الْعِلْمُ حِجابُ الاکْبَر» (1). و اگر کسی بخواهد معالجه کند خودش را، باید این خصیصه را به آن توجه بکند و بسیار مشکل است معارضه با این خصیصه. اگر بخواهد کسی تهذیب بشود، با علم تهذیب نمیشود؛ علم انسان را تهذیب نمیکند. گاهی علم، انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم میرساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم میفرستد. با علم درست نمیشود. تزکیه میخواهد - یُزَکّیهِمْ (2) - تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبهای که در مدرسه درس میخواند، همدوش با درس، همقدم با درس تزکیه لازم دارد. امام جمعهای که میخواهد هدایت کند مردم را، باید تزکیه خودش را کند تا بتواند هدایت کند. دولتی که بخواهد مردم را وادار به کار خوب بکند باید تزکیه بکند خودش را.
عارفی که بخواهد مردم را به معارف الهیّه دعوت کند، تا خودش را تزکیه نکند این قدرت را ندارد. فیلسوفی که بخواهد توحید را به مردم بیاموزد، تا این خصیصه شیطانی در او هست، این عمل را نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی، زبان، زبان شیطان است و توحید میگوید و دل، دل شیطان است که توحید را دریافت کرده است، و قلب، قلب شیطان است که فقه را آموخته و فقه را تعلیم میکند. تا این خصیصه هست، تمام امور لنگ است در اشخاصی که بخواهند خودشان را تهذیب کنند، یا اشخاصی که بخواهند جامعه را تهذیب کنند.
صحیفه امام،ج۱۹
امام سید روحالله الموسوی الخمینی
#قطره
#امام_شناسی
هدایت شده از قلم|محمدحسین افشار🇮🇷
دو سه هفته پیش بود که شنیدم قرار است تقریظ حضرت آقا بر کتاب «روحالله» به زودی منتشر شود. به همین خاطر به سرعت به سراغ کتاب رفتم تا آن را بخوانم.
#کتابـیاد
حقیقتا کتاب بی نظیری بود. که البته نقدهایی هم به آن داشتم.
چرا بی نظیر؟ چون این کتاب و این رمان پر از است از دقت هایی که شاید در هیچ کتاب دیگری نسبت به انقلاب اسلامی و امام خمینی ره با آن دقت ها مواجه نشوید.
با دیدن کتاب، هر مخاطب آشنا به کلماتی متوجه میشود که نویسنده برای نوشتن این رمان، ده ها یا حتی صدها هزار صفحه مطالعه کرده و فیش برداری کرده است.
اما به نظر من مهم ترین ویژگی این کتاب اینه که فقط امام رو معرفی نمیکنه. بلکه روح الله رو در قالب حوادث روزگار معرفی میکنه. برای همین شما لاجرم با ساختار حکومت و طرز فکر مدیران آن، ظلم هایی که به مردم شده است، جریان های فعال سیاسی ضد سلطنت پهلوی، اعم از انقلابی و غیر انقلابی و ده ها چیز دیگر آشنا می شویم و امام رو در بستر زمانه خودش می شناسید. بله؛ امام رو در بستر زمانه خودش میشناسید. این به ما کمک میکنه که تصویری بسیار واقعگرایانهتر از حضرت امام ره داشته باشیم و خودِ واقعی ایشان را بشناسیم. نه با جملات مشهور ایشان و یا حتی برخی خاطرات کاریکاتوری از ایشان.
اما دو نقد هم به کتاب، با احترام تمام به نویسنده داشتم:
۱. سبک نوشتاری کتاب مدام تغییر میکند و در برخی بخشهای کتاب(مثلا فصل پنجم) شما با یک رمان تمام عیار مواجه میشویم که غرق داستان میشویم و حتی امام ره را هم فراموش میکنید و در برخی بخش های آش به قدری شور میشود که انگار رفته اید به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دارید سند پشت سند میخوانید و کلا یادتان میرود که این کتاب، رمان بود.
۲. کتاب بیشتر از اینکه داستان امام باشد، داستان انقلاب است. درست است که در بخش تعریف از کتاب، این را به عنوان نکته مثبت ذکر کردم، ولی دقت کنید: نقد اینجاست که کتاب قرار است امام را در بستر زمانه انقلاب معرفی کند یا زمانه انقلاب را در خاطرات امام معرفی کند. به نظر بنا بر اولی بوده، ولی در دومی نمود بیشتری دارد.
(یک نقد سوم هم داشتم که شاید سلیقهای باشد و برای همین در شمارش نقدها نگذاشتم: کتاب با وجود تاریخی بودن، خط زمان ثابت ندارد و بدون متوجه شدن مخاطب دائما به گذشته و حال میرود و در این بین هم اینطور نیست که گذشته ها، ادامه یکدیگر باشند و آینده ها هم ادامه یکدیگر. بلکه مثلا خط زمانی داستان بین سالها اینطور است: ۳۵، ۴۲، ۴۰، ۳۷، ۵۷، و ...)
فردا صبح قرار است تقریط مبارک رهبری بر این کتاب منتشر شود. ساعت ۱۰ صبح. من که چشم انتظار هستم.
#خطبهخط_با_روحالله
هدایت شده از قلم|محمدحسین افشار🇮🇷
دو سه هفته پیش بود که شنیدم قرار است تقریظ حضرت آقا بر کتاب «روحالله» به زودی منتشر شود. به همین خاطر به سرعت به سراغ کتاب رفتم تا آن را بخوانم.
#کتابـیاد
حقیقتا کتاب بی نظیری بود. که البته نقدهایی هم به آن داشتم.
چرا بی نظیر؟ چون این کتاب و این رمان پر از است از دقت هایی که شاید در هیچ کتاب دیگری نسبت به انقلاب اسلامی و امام خمینی ره با آن دقت ها مواجه نشوید.
با دیدن کتاب، هر مخاطب آشنا به کلماتی متوجه میشود که نویسنده برای نوشتن این رمان، ده ها یا حتی صدها هزار صفحه مطالعه کرده و فیش برداری کرده است.
اما به نظر من مهم ترین ویژگی این کتاب اینه که فقط امام رو معرفی نمیکنه. بلکه روح الله رو در قالب حوادث روزگار معرفی میکنه. برای همین شما لاجرم با ساختار حکومت و طرز فکر مدیران آن، ظلم هایی که به مردم شده است، جریان های فعال سیاسی ضد سلطنت پهلوی، اعم از انقلابی و غیر انقلابی و ده ها چیز دیگر آشنا می شویم و امام رو در بستر زمانه خودش می شناسید. بله؛ امام رو در بستر زمانه خودش میشناسید. این به ما کمک میکنه که تصویری بسیار واقعگرایانهتر از حضرت امام ره داشته باشیم و خودِ واقعی ایشان را بشناسیم. نه با جملات مشهور ایشان و یا حتی برخی خاطرات کاریکاتوری از ایشان.
اما دو نقد هم به کتاب، با احترام تمام به نویسنده داشتم:
۱. سبک نوشتاری کتاب مدام تغییر میکند و در برخی بخشهای کتاب(مثلا فصل پنجم) شما با یک رمان تمام عیار مواجه میشویم که غرق داستان میشویم و حتی امام ره را هم فراموش میکنید و در برخی بخش های آش به قدری شور میشود که انگار رفته اید به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دارید سند پشت سند میخوانید و کلا یادتان میرود که این کتاب، رمان بود.
۲. کتاب بیشتر از اینکه داستان امام باشد، داستان انقلاب است. درست است که در بخش تعریف از کتاب، این را به عنوان نکته مثبت ذکر کردم، ولی دقت کنید: نقد اینجاست که کتاب قرار است امام را در بستر زمانه انقلاب معرفی کند یا زمانه انقلاب را در خاطرات امام معرفی کند. به نظر بنا بر اولی بوده، ولی در دومی نمود بیشتری دارد.
(یک نقد سوم هم داشتم که شاید سلیقهای باشد و برای همین در شمارش نقدها نگذاشتم: کتاب با وجود تاریخی بودن، خط زمان ثابت ندارد و بدون متوجه شدن مخاطب دائما به گذشته و حال میرود و در این بین هم اینطور نیست که گذشته ها، ادامه یکدیگر باشند و آینده ها هم ادامه یکدیگر. بلکه مثلا خط زمانی داستان بین سالها اینطور است: ۳۵، ۴۲، ۴۰، ۳۷، ۵۷، و ...)
فردا صبح قرار است تقریط مبارک رهبری بر این کتاب منتشر شود. ساعت ۱۰ صبح. من که چشم انتظار هستم.
#خطبهخط_با_روحالله
هدایت شده از فائزون|طریق علامه طهرانی|
🔰 + همیشه دنبال عشق خدا باشید
- علامه طهرانی (ره)
- به نقل از حجتالاسلام واسطی
- برنامه تلویزیونی کلمه، قسمت ۲۰
#شعله_عشق
#سیره_انسان_کامل
🔷کانال فائزون
🔗 لینک کانال: [ https://eitaa.com/baqiatalah313az09110 ]
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،،
در جامعۀ ما، وای به حال کسیکه بخواهد مانند علی (ع) صراحت و صلابت به خرج دهد و «اسلام» را بر «مشایخ» - در آنجا که تعارض پیدا میشود- مقدّم بدارد و منطقش این باشد: انَّ الْحَقَّ والْباطِلَ لا یعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ، اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ(مطهری، پاسخها به نقدها بر مسئلۀ حجاب: ۷۴).
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1748715802557862566
🖇 تعلیقه:
باید اقتدارهای تصنعی و پوشالی را درهمشکست و حقیقت را قربانی تداوم اعتبار شخصیتها نکرد. معیارها، محک قضاوت هستند نه اشخاص. سایۀ اشخاص، امکان ظهور حقایق را میستاند و معرفت را نسبی و اقتضائی میکند. اما بزرگی شخصیتها، خلاء و نقصان دلایل را جبران نمیکند و عطش پرسش را برطرف نمیسازد. نمیتوان و نباید مسألهها را از هراس تزاحم با اشخاص، ندید و مطرح نکرد. حقیقت، بر دیوار وجاهت شخصیتها تکیه نداده و وامدار منطق آنها نیست، بلکه خودبنیاد و مستقل است. در وادی عقلانیت، دلیل حکومت میکند و بس. باید دکان وجاهتها و اعتبارها را بست و باب استدلال را گشود. سلبریتیزدگی، از هر نوع که باشد، خطا و خلاف عقل است. وقتی یک نهاد دینی، در برابر یک یادداشت کوتاه که سهو و لغزشی نسبت به شخصیتی در آن راه یافته، یکپارچه میخروشد و واکنشهای غیرعادی نشان میدهد، اما در برابر تضییع و تعطیل شدن حکم قطعی دین، منفعل و خاموش مینشیند، یعنی حساسیتها و محاسبهها، سازگار با عقل دینی نیستند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از آب و آتش
✳ خاطره خبرنگار فرانسوی از تفاوت غذای امام و پاپ
ناهار امام یک غذای ایرانی به اسم آبگوشت بود و این همان غذایی بود که در آنروز دیگران هم از آن استفاده میکردند. آیتاللّه خمینی بر سر سفرهای که بغیر از ایشان همسر، پسر، عروس و نوههایشان بودند، نشست و بعد از بر زبان آوردن نام خدا مقدار کمی غذا خورد. مدت ناهارخوردن ایشان دقیقاً ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه بود و بعد بلافاصله به اتاق کارشان رفتند.
من دو سال پیش، یکبار موفق شدم ناهار خوردن «پاپ» را هم به چشم ببینم. مجموعه غذاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند بر روی میزی به طول ۱۲ متر و به عرض ۲/۵ متر چیده شده بود. هیچ نوع غذای ایتالیایی نبود که بر روی این میز نباشد و آنوقت حضرت پاپ بر سر این میز بهتنهایی ناهار خود را میل کردند. مدت ناهار خوردن ایشان ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه بود و بعد باقی غذای ایشان، آنطور که من فهمیدم، بکلی معدوم شد.
#مجله_اطلاعات_هفتگی
شماره ۱۹۲۴.
@Ab_o_Atash
هدایت شده از تأملات | تولايى
تو ای بشر؛
حق نداری آنچنان در عشق کسی
فرو روی که خدا تحت الشعاع قرار گیرد.
«آقا مصطفی چمران»
@m_a_tavallaie | #جرعه
هدایت شده از بینهایت تبسم
هوالرزاق
دهمین پویش ملی بینهایت تبسم!
در روز قربان، هیچ کاری نزد خدا محبوبتر از قربانی نیست. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
سلام
قراره انشالله با شکستنِ رکورد قربونی قبل که ۱۱ راس گوسفند بود،
اینبار به نیتِ سلامتی و فرج پناهمون امام زمان عجلالله، سلامتی و طول عمرِ عزیزِ دلمون، آقای انقلاب و نابودی اسرائیل و پیروزی مردمِ غزه
۱۴ راس گوسفند، با مبلغی حدود ۲۸۰ میلیون تومان قربونی، و گوشتش رو بین محرومین توزیع کنیم!
اگه دلت خواست شریک این نذر باشی (حتی با عددای کوچیک):
p.javanan.org/pay
#ماها_دلی_ردیفش_میکنیم 😉
_
♾️ @binahayat_tabassom