کتابخانهٔ نیمهشب
مهندس و کارگر آلمانی چه میداند هیات امام حسین و بیمه ی ابوالفضل و بیمهی جون و دستِ باوضو یعنی چه.
این کتاب نوشته نشد تا نامی از قیدار بماند...که خوشا گمنامان! نوشته شد تا اگر روزی در خیابان بودید و راه می رفتید و گرفتار پنطی و نامرد شدید، امیدتان نا امید شد، بعد یکهو پیش پایتان پیکانی یا بنزی ترمز زد و مردی چهار شانه با موهای جوگندمی پیاده شد... . نوشته شد تا اگر روزی دربیابان، بنزین تمام کرده بودید وامیدتان ناامید شده بود، بعد جیپ شهبازی یا هامر اچ دویی ایستاد واز سمت شاگرد، زنی شیلنگ و چهارلیتری داد دستتان تا از باک بنزین بکشید... . نوشته شد تا اگر روزی در هر گوشه از این عالم، مردی دیدید که دوان دوان یا لنگان لنگان، از دوردست می آمد... . تمام قد از جابلند شوید و دست به سینه بگذارید...تادر افق دور شود.... با گام هایی که هرکدام به قاعده یک آسمان است.
📚قیدار
✍رضا امیرخانی
#قطره
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگار وار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیرِ دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگِ بهار دارم
از خاکِ پاکِ مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
📝 سیّد علی خامنهای
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در محضر انیس مهربان دعاگو و نائب الزیارهٔ دوستان و سروران هستیم..
فکت :
گاهی اوقات بین یک جمع فکر میکنی تو درونگرایی؛
ولی میفهمی تو درونگرا نیستی،بقیه زیادی برونگران!
#یادداشت
خرابت مىكنند تا آباد شوى، ديوارهايت را مىريزند تا به وسعت برسى و اين است كه تو بايد خودت بخواهى و طلب كنى و اگر نخواهى و كردند، شكر كنى و يا لااقل صبر داشته باشى كه بارور شوى، نه آنكه جزع بزنى و فرياد، كه فرياد خريدارى ندارد و در زير اين گنبد كبود بازارى ندارد، كه دنيا با درد همراه است و با غم مخلوط و با رنج پيچيده.
📚 صراط
✍ علی صفایی حائری
#قطره