eitaa logo
کتابخانهٔ نیمه‌شب
71 دنبال‌کننده
245 عکس
196 ویدیو
18 فایل
«جز قصور و تقصیر چیزی ندارم.» - ارتباط: @x_RF313 - بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/x_rf313?inviteCode=7gFK2I18mE1V
مشاهده در ایتا
دانلود
یه مدت علاقهٔ زیادی داشتم متنی بنویسم و شرحی بر احوالات درونی‌یی که داشتم،داشته باشم.. اما متأسفانه یا خوشبختانه خیلی کمرنگ شده و نیازه که این آب زلالِ راکد رو که در درونم سکنا کرده رو دوباره به حرکت و جوشش دربیارم و سعی داشته باشم افکارم و احساسات درونیم رو بنویسم تا شاید یروزی با خوندنشون افکارم رو سازماندهی کنم تا فکر منسجم و منظمی داشته باشم.
کتابخانهٔ نیمه‌شب
یه مدت علاقهٔ زیادی داشتم متنی بنویسم و شرحی بر احوالات درونی‌یی که داشتم،داشته باشم.. اما متأسفانه
هرچند چرت،هرچند ناقص،هرچند با غلط غلوطای فراوون و هرچند اشتباه باید نوشت..عقیده دارم که همین نوشتنا می‌تونه پایی باشه برای حرکت و پله‌ای باشه برای بالا رفتن و صعود کردن. یوقتایی خیلی از دلبستگی‌ها و خیلی از دوست‌داشتنی‌های دنیایی رو با نوشتن و پرداختن بهشون می‌تونستم از شرشون خلاص بشم! گه‌گاهی بعضی از ماها حس و حالایی پیدا می‌کنیم که شاید قیمتی‌تر و قشنگ‌تر از اینا پیدا نمیشه..چه خوب ک بیایم و بنویسیمشون! گه‌گاهی هم حوصلهٔ عالم و آدم رو نداریم و فقط غُر می‌زنیم و افسرده شدیم..بازم چه خوب که بنویسیمشون!
هدایت شده از حسنولوژی
2/شاید خیلی از حرف‌ها از دستم سر می‌خورد و هرگز گفته نمی‌شود اما کلمات را هرگز از دست نمی‌دهم، برای همین خیلی از اوقات بدون پیش‌نویس می‌آیم چیزکی می‌نویسم و می‌روم، بعدتر که بازبینی می‌کنم متوجه می‌شوم چقدر غلط املایی و تایپی داشته‌ام، اما باید می‌نوشتم، اگر این کار را نمی‌کردم آن کلمات در مرداب فراموشی فرو می‌رفتند و هرگز ردیف نمی‌شدند، مثل تمام حرف‌هایی که نزدم.
☀️غروب انتظار و دلتنگی یار آه!هر لحظه اطرافم را می‌بینم و مدام ساعت دلگیری‌ام را سر ساعت بی‌قراری غروب کوک می‌کنم.رود زمان هم‌چنان جاری است و هرلحظه که می‌گذرد،می گذرد. دل و دیده‌ام وقف بازتاب نورِ رخِ مهرگونِ توست.ولی چه کنم که عشق عکست در دل من است و تو نیستی و مدتهاست که رفته ای.برّ وجودم بی تو تار و تاریک و تباهی است.عشق تو این برّ بی آب و علف را جنگلی ساخته از نور وجودت.جنگلی به وسع تجلی و نور باعظمت و بی‌نهایتت.جنگلی به پهنای بی انتهای دل. این بلاد غبارآلود و آلودهٔ من،به گِل گناهِ نگاه کشیده شده.اما تا به یادت می‌آورم پنجرهٔ چشمانم را می‌بندم و یک ابر بهاری،دل سیر می‌بارم به هوایت؛و دوباره این آبادی بوی بهار،بارش اکسیر عشق و صدای هلهله‌ی بلبلان را می‌گیرد.تازه می‌شود.طهارت می‌گیرد.سبز می‌شود.و دوباره این آبادی،آباد می‌شود. اما حیف!این فراق حصاری گشته بر بلبل دلم و او را به بند کشیده.بلبل که یارش نباشد،دیگر نمی‌خواند؛نمی‌گوید؛نمی‌مَاند! تو هستی! ولی این دوری،گوری شده بر تن جوان و دل پیر از غصه و انتظارم. آخر تو کجایی؟این غروب جمعه نیز بگذشت،نمی‌خواهی از هاله غیبت به درآیی؟ ...
کتابخانهٔ نیمه‌شب
☀️غروب انتظار و دلتنگی یار آه!هر لحظه اطرافم را می‌بینم و مدام ساعت دلگیری‌ام را سر ساعت بی‌قراری غ
یکی از نوشته‌هام که خیلی دوسش دارم؛هروقت میخونمش یادِ اون حس و عشقی که در لحظات نوشتن داشتم،میفتم. مسابقهٔ تصویرنویسی بود و انقدر تصویر گُنگ و سنگین بود که هرچی فکر می‌کردم نمی‌تونستم چیزی راجبش بنویسم.اما تو اون لحظات به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که متوسل شدم آقا بهم اراده و توفیقش رو دادن ک بتونم بنویسم براشون و توی اون مسابقه اول بشم. هروقت میخونمش تعجب می‌کنم ک من چطور توی اون شرایط این متن رو نوشتم! نکتهٔ بعدی که هست اینه که گاهی تو نوشتن آینهٔ دلمونو به نورِ خودشون متبرک میکنن که میتونیم یه نورِ زیبایی رو جلوه بدیم از آینهٔ نوشته‌هامون.
زیاد حرف زدم. ولی دوست داشتین بخونین..دوستم نداشتین فدای سرتون! امیدوارم که وقتتون رو نگرفته باشم با نوشته‌هام!🌱
هدایت شده از MR.ART.9
12.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاه‌نشین‌دل‌من❣️ ⬅️منتظرت‌جانان بازآ | BazA @hosein_haqiqi ☑️
همیشه هرکه دم از عاشقی زده تنهاست؛ نماز آنکه مکبّر شود،جماعت نیست. -گمنام🤷‍♂
نمی‌خوانم خدایش گرچه از اوصاف او پیداست که هم بر عیب ستّار است، هم بر غیب آگاه است به سویش بس‌که مردم چون گدا دست طلب دارند جوانمردان بسیاری گمان دارند او شاه است به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست به هرتقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است -فاضل نظرى
یه سوال خیلی فنی برام پیش اومده آیا به کسایی ک تکامل داروین رو قبول دارن بگیم میمون‌زاده بدشون میاد؟