عامل اصلی تأخیر در ظهور 4⃣
❌انبانه خودخواهی
بعضی وقتها ممکن است ملائکه به برخی از کسانی که تکی میروند به امام زمان عجلالله ابراز ولایتمداری میکنند، و حاضر نیستند وظایف اجتماعی خود را عمل کنند بگویند:
«تو انبانه خودخواهی هستی که برای کسی غیر از حضرت فداکاری نمیکنی و حاضر نیستی برای مؤمنین ایثار کنی، و با ولایتمداران همیاری نمیکنی؛ بیجا میکنی که میگویی میخواهم فدای ایشان بشوم!»
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#تربیت_اسلامی
#استاد_پناهیان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
@Maddahionlinمداحی آنلاین - مهمترین درسهای بهار - استاد رفیعی.mp3
زمان:
حجم:
6.25M
♨️مهمترین درسهای بهار
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #رفیعی
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
رسول خدا صلالله علیهوآله
سرمای بهار را غنیمت بشمارید که با بدنهای شما همان کاری را میکند که با درختان میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بحار، ج۵۹، ص۲۷۱.
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#احادیث
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
رمضان ماه خدا
همه مهمون خدا✨
میرسیم بـه آسمون
میشیم از بدی جدا🌺
توی ماه رمضون
همه آدمهای خوب🍃
روزه میگیرن با هم
از سحر تا بـه غروب💫
اینه پیغام خدا
واسهی ما بندهها🌼
روزه مثل رود نور
میده دلها رو صفا❤️
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
4.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سادگی یه تابلوی قشنگ بسازیم😍
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#خلاقیت
#نقاشی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
آی قصه قصه قصه📚
این داستان: سحر کوچولو👧
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
به نام خداوند بخشنده و مهربان✨
سلام بچههای خوب و نازنینم😊
گلای قشنگ باغ زندگی، حالتون چطوره؟
عیدتون مبارک🌼
امسال، عید و ماه رمضان با هم دیگه اومدن و بزرگترا از فردا باید روزه بگیرن😍
بریم ببینیم سحر کوچولوی قصه امشب ما چطوری ماه رمضانش رو شروع میکنه☺️
صفحه1⃣
یک روز سحر کوچولو👧 مشغول بازی کردن با برادر کوچکترش بود که حرفهای مادر و مادربزرگش به گوشش رسید👂
اونا در صحبتهاشون چند بار کلمه سحر رو تکرار کردن و هر بار که سحر، اسم خودش را میشنید کنجکاوتر میشد تا ببینه اونا چرا اسم سحر رو میگن🤔
وقتی صحبتای مادر و مادربزرگ باهم تموم شد، مادربزرگ به اتاق اومد تا یکمی استراحت کنه🛏
در همین لحظه سحر کنار مادربزرگ رفت و ازش پرسید:
مامانبزرگ، با مادر چه صحبتی میکردین که چند بار اسم سحر رو گفتین⁉️
🔰ادامه
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه2⃣
مادربزرگ گفت:
دخترم ما از تو صحبت نمیکردیم🤨
سحر کوچولو گفت:
ولی من خودم شنیدم که چند بار کلمه سحر رو گفتین😕
مادربزرگ خندهای کرد و گفت☺️
حالا فهمیدم چه میگی دخترم. ما از این صحبت میکردیم که امشب، شب اول ماه مبارک رمضانه🌕 و ما بزرگترها باید سحر بیدار بشیم، سحری بخوریم تا بتونیم گرسنگی و تشنگی رو تا افطار که زمان اذان مغرب هست، تحمل کنیم و ان شاالله امسال رو هم روزه بگیریم😍
سحر کوچولو خیلی ذوقزده شد🤩 و اصرار کرد اونو هم بیدار کنن تا بتونه سحر رو ببینه🥰 مادربزرگ هم قبول کرد.
سحر که شد مادربزرگ دلش نیومد تا سحر کوچولو را از خواب بیدار کنه😇
بزرگترا سحری خودشونو خوردن و خودشون رو برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده کردن📿
صبح که سحر کوچولو از خواب بیدار شده بود، از اینکه بیدارش نکردن تا سحر رو ببینه، اشک توی چشماش جمع شد🥺
مادر گفت:
– دخترم تو خیلی خسته بودی و ما نتونستیم تو رو بیدار کنیم؛ اما میتونی وقت افطار در کنار ما افطار کنی☕️
سحر کوچولو که از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شده بود اشکهاش رو پاک کرد و گفت😀
– قبوله. ولی باید قول بدید فردا قبل از صبح، وقتی سحر اومد، منو بیدار کنید تا سحر واقعی رو ببینم✨
🔰ادامه
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯