رسول خدا صلالله علیهوآله
سرمای بهار را غنیمت بشمارید که با بدنهای شما همان کاری را میکند که با درختان میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بحار، ج۵۹، ص۲۷۱.
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#احادیث
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
رمضان ماه خدا
همه مهمون خدا✨
میرسیم بـه آسمون
میشیم از بدی جدا🌺
توی ماه رمضون
همه آدمهای خوب🍃
روزه میگیرن با هم
از سحر تا بـه غروب💫
اینه پیغام خدا
واسهی ما بندهها🌼
روزه مثل رود نور
میده دلها رو صفا❤️
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
4.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سادگی یه تابلوی قشنگ بسازیم😍
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#خلاقیت
#نقاشی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
آی قصه قصه قصه📚
این داستان: سحر کوچولو👧
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
به نام خداوند بخشنده و مهربان✨
سلام بچههای خوب و نازنینم😊
گلای قشنگ باغ زندگی، حالتون چطوره؟
عیدتون مبارک🌼
امسال، عید و ماه رمضان با هم دیگه اومدن و بزرگترا از فردا باید روزه بگیرن😍
بریم ببینیم سحر کوچولوی قصه امشب ما چطوری ماه رمضانش رو شروع میکنه☺️
صفحه1⃣
یک روز سحر کوچولو👧 مشغول بازی کردن با برادر کوچکترش بود که حرفهای مادر و مادربزرگش به گوشش رسید👂
اونا در صحبتهاشون چند بار کلمه سحر رو تکرار کردن و هر بار که سحر، اسم خودش را میشنید کنجکاوتر میشد تا ببینه اونا چرا اسم سحر رو میگن🤔
وقتی صحبتای مادر و مادربزرگ باهم تموم شد، مادربزرگ به اتاق اومد تا یکمی استراحت کنه🛏
در همین لحظه سحر کنار مادربزرگ رفت و ازش پرسید:
مامانبزرگ، با مادر چه صحبتی میکردین که چند بار اسم سحر رو گفتین⁉️
🔰ادامه
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه2⃣
مادربزرگ گفت:
دخترم ما از تو صحبت نمیکردیم🤨
سحر کوچولو گفت:
ولی من خودم شنیدم که چند بار کلمه سحر رو گفتین😕
مادربزرگ خندهای کرد و گفت☺️
حالا فهمیدم چه میگی دخترم. ما از این صحبت میکردیم که امشب، شب اول ماه مبارک رمضانه🌕 و ما بزرگترها باید سحر بیدار بشیم، سحری بخوریم تا بتونیم گرسنگی و تشنگی رو تا افطار که زمان اذان مغرب هست، تحمل کنیم و ان شاالله امسال رو هم روزه بگیریم😍
سحر کوچولو خیلی ذوقزده شد🤩 و اصرار کرد اونو هم بیدار کنن تا بتونه سحر رو ببینه🥰 مادربزرگ هم قبول کرد.
سحر که شد مادربزرگ دلش نیومد تا سحر کوچولو را از خواب بیدار کنه😇
بزرگترا سحری خودشونو خوردن و خودشون رو برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده کردن📿
صبح که سحر کوچولو از خواب بیدار شده بود، از اینکه بیدارش نکردن تا سحر رو ببینه، اشک توی چشماش جمع شد🥺
مادر گفت:
– دخترم تو خیلی خسته بودی و ما نتونستیم تو رو بیدار کنیم؛ اما میتونی وقت افطار در کنار ما افطار کنی☕️
سحر کوچولو که از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شده بود اشکهاش رو پاک کرد و گفت😀
– قبوله. ولی باید قول بدید فردا قبل از صبح، وقتی سحر اومد، منو بیدار کنید تا سحر واقعی رو ببینم✨
🔰ادامه
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه3⃣
مادر هم قبول کرد و بعد با دخترش به آشپزخونه رفتن تا برای افطاری مقداری شلهزرد و شیر برنج بپزن😋
سحر کوچولو تا زمان اذان مغرب، کمک مادرش کرد و اونا تونستن با کمک همدیگه سفره افطار رنگینی رو بچینن🍽
وقتی پدر از سر کار اومد موقع افطار بود. پدر و مادر و مادربزرگ نمازشون رو خوندن و دعا کردن🤲 و بعد همه روزه خودشون رو با گفتن بسمالله باز کردن☕️
اون شب سحر کوچولو برای اینکه بتونه قبل از صبح، خیلی زود از خواب بیدار بشه⭐️ پهلوی مادربزرگش و زودتر از همیشه خوابید😴
نزدیک سحر که شد ساعتی که مادربزرگ کوک کرده بود زنگ زد و همه از خواب بیدار شدن⏰
بعد پدر، سحر کوچولو رو آروم از خواب بیدار کرد و گفت:
دخترم… دخترم… سحر اومده! نمیخوای اونو ببینی😇
سحر کوچولو با شنیدن این جمله فوری از خواب بیدار شد😯
سحر کوچولو که خیلی خوشحال بود کنار پنجره رفت تا سحر رو بهتر ببینه. هنوز هوا تاریک بود و ستارهها توی آسمون بودن⭐️
بعد به آشپزخونه رفت و به مادرش گفت:
میشه مثل بزرگترا روزه بگیرم❓
مادرش گفت:
سحر جان! دخترا از سن نهسالگی باید روزه بگیرن و پسرا هم از ۱۵ سالگی، ولی چون دوست داری روزه بگیری به تو پیشنهاد میکنم که روزه کلهگنجشکی بگیری🐧
یعنی الآن با ما سحریات رو بخوری و تا وقت اذان ظهر روزه بگیری و آن موقع روزهات رو باز کنی🍯 چون تو هنوز کوچیکی و روزه کامل برات سخته😵💫
سحر کوچولو هم قبول کرد و به مادرش در آماده کردن سفره سحری کمک کرد🍽
وقتی سفره چیده شد همه باهم شروع به خوردن سحری کردن🥘
بعد از خوردن سحری دعا کردن، قرآن و نمازشون رو خوندن📿
سحر کوچولو که دیگه حسابی خوابش گرفته بود دوباره رفت تا بخوابه💤
سحر کوچولوی داستان ما که اولین روزهی زندگی خودش رو گرفته بود اونقدر خوشحال شده بود که در خواب میدید چادر نماز قشنگی سرش کرده و توی آسمون سحر مثل یک فرشته پرواز میکنه🪐 چون حالا او یک روزهدار بود❤️
💠پایان
گلای قشنگم شما هم میتونین روزه کله گنجشکی بگیرین☺️
یادتون باشه سر سفره سحر و افطار واسه همه دعا کنین🤲 بخصوص برای امام زمانمون که زودتر ظهور کنن و با اومدنشون دنیا پر از قشنگی بشه🌸
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
عامل اصلی تأخیر در ظهور 5⃣
گناه اصلی این است❗️
اگر فرمودهاند: «گناه»، ظهور را به تأخیر میاندازد، منظور اصلی گناههای فردی نیست، منظور «ناتوانی شیعه از زندگی دسته جمعی خوب» است! گناه اصلی این است!
و الا کسی که اهل شراب و قمار و این مسائل است، اصلا جزء مقدمسازان نیست، زیاد هم نمیتواند مانع ظهور باشد.
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#تربیت_اسلامی
#استاد_پناهیان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اول خودت بقیه رو مغفرت کن❗️
اول خودت بقیه رو ببخش✅
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#تربیت_اسلامی
#استاد_شجاعی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯