به نام خداوند بخشنده و مهربان✨
سلام گلای خندون
بی دندون و با دندون☺️
بریم سرغ قصه امشب⬇️
توی مدینه زنی بود به نام ام مالک🧕 اون فقیر بود، چند تا بچه داشت و سعی میکرد کار کنه تا خرج زندگیشو دربیاره🧹
ام مالک، یه زن بخشنده و دست و دلباز بود. خیلی خوش قلب و مهربون بود❤️
از همون روزای اول که پیامبر صلاللهعلیهوآله به مدینه اومد، ام مالک ایمان آورد و خداپرست شد🕋
اون توی هر فرصتی که پیش میومد، سعی میکرد محبت و احترام خودشو به پیامبر صلاللهعلیهوآله نشون بده💞
روزی از روزها بعد از جنگ احد، ام مالک تصمیم گرفت یه هدیه برای پیامبر صلاللهعلیهوآله ببره🎁
ام مالک یکمی روغن داشت، با خودش گفت:
این روغن رو برای پیامبر صلاللهعلیهوآله میبرم، حتما خوشحال میشه🥃
زن مهربون قصمون، اون روغن رو برداشت و به سمت خونه پیامبر صلاللهعلیهوآله راه افتاد. وقتی رسید در زد و خود حضرت در رو باز کردن.
ام مالک از دیدن پیامبر صلاللهعلیهوآله خیلی خوشحال شد😍
با خجالت روغن رو به طرف ایشون گرفت و گفت:
ای رسول خدا! ناقابله، اما بیشتر از این نداشتم. دوست داشتم یه هدیهای به شما بدم🎁
حضرت با خوشرویی روغن رو گرفتن و خیلی از اون تشکر کردن✨
ام مالک خوشحال به خونه برگشت، اما هنوز مدت زیادی نگذشته بود که یکدفه یکی در زد🏠
تق تق تق👋
بچه های مهربون ام مالک در رو باز کرد. فکر میکنین کی پشت در بود⁉️
بله پیامبر صلاللهعلیهوآله پشت در ایستاده بودن. ایشون با همون خوشرویی همیشگی روغن رو به زن هدیه دادن🎁
ام مالک خیلی ناراحت شد و گفت: چرا هدیه ای رو که بهتون دادم پس دادین؟ کم بود😔
ایشون فرمودن:
نه خیلی هم خوب و باارزش بود. برای همین منم خواستم به شما هدیه بدم🎁
ام مالک روغن رو گرفت، روغنی که به حضرت داده بود خالی بود اما الان پر و سنگین شده بود🤩
بچه ها ام مالک هدیه پیامبر صلاللهعلیهوآله رو داخل خونه برد و ازش استفاده کرد. تا چند سال هر چی از اون روغن بر میداشت تموم نمیشد❗️ وقتی بچههاش گرسنه میشدن ازون برمیداشت و غذا میپخت. چه غذاهای خوشمزه و بابرکتی😋
ام مالک تمام اینها رو از برکت وجود پیامبر صلاللهعلیهوآله میدونست🥰
بله گلای قشنگم دوستی با اهل بیت علیهمالسلام تمامش برکت و نوره✨
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 شب آخر ماه مبارک رمضان در سخن آیتالله آقا مجتبی تهرانی⏯
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
هم کاردستی هم نقاشی🤩
یه ایده خیلی خوب برای یاد گرفتن اشکال هندسی و نحوه استفاده از اون ها👌
حتما عکس رو جلوی فرزندتون بذارین تا خودش اشکال رو به هم بچسبونه✅
میتونین از اشکال دیگه هم استفاده کنین☺️
#تولد_تا_هفت_سالگی
#میوه_ی_دل_من
#کاردستی
#نقاشی
#مادر_خلاق
#بازی_سازی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
🌸 صلوات
صــلوات بر محـــــمّد
یه هــدیه از بهشتـــه🍃
خدا اونو تو قــــرآن
برای ما نـــــــــوشته✨
صل علی محمد
صلوات بر محمد🌹
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#صلوات
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
آی قصه قصه قصه📚
این داستان: همسفر مهربان✨
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
به نام خداوند بخشنده و مهربان✨
سلام سلام بچهها
گلهای پاک و زیبا🌺
بریم سراغ قصه امشب⬇️
صفحه1⃣
بارون نمنم میبارید☔️ صدای زنگِ آروم و دلنواز شترا توی دشت پیچید🐫 شترا آروم آروم حرکت میکردن. یکم که میرفتن، میایستادن و علفای بلند و خیس رو بو میکشیدن و میخوردن🌿 انگار قصد نداشتن از علفای خوشمزه صحرا جدا بشن☺️
مردی از شهر بلخ، روی اسب سفیدش نشسته بود و پشت سر همه آهسته آهسته حرکت میکرد🐎 بارون قطع شد و نسیم خنکی شروع به وزیدن کرد☁️
بچههای خوبم میدونین نسیم یعنی چی❓ یعنی یه باد خیلیییی آروم که زورش کمه و فقط میتونه یذره برگ درختا رو یا گوشه لباسمونو تکون بده😊
مرد بلخی به آسمون نگاه کرد. یه رنگینکمون خیلی قشنگ توی آسمون میدید🌈 چه منظزه قشنگی😍
نگاهش به امام رضاجون علیهالسلام افتاد✨
امام رضا جون علیهالسلام که جلوتر از مرد بلخی حرکت میکردن، به رنگینکمون زیبا نگاه میکردن🌈
یکی از خدمتکارهای مرد بهش نزدیک شد و گفت:
آقا! کاروان امام علیهالسلام خیلی آهسته داره حرکت میکنه، اگه بخوایم تا خراسان باهاشون همسفر باشیم، خیلی طول میکشه. بهتره از اونا جدا شیم🤔
مرد جواب داد:
نه! با کاروان امام جانمون حرکت میکنیم👌 حتی اگه یک سال هم طول بکشه، این بزرگترین افتخار سراسر عمر منه که در کنار ایشون باشم. بهترین لحظات زندگیمه❤️ خدمتکار گفت:
بله آقا، هرجور شما بخواین.
بچهها صدای اسب توی صحرا پیچید. مرد بلخی با چند تا خدمتکار به کاروان امام رضا جون علیهالسلام رفته بودن و خیلی خوشحال بودن😌 اما از کارای حضرت تعجب میکرد❗️ آخه آقاجانمون با همه حتی با خدمتکارا مهربون و خوشرفتار بودن💞 خیلییی هم بهشون احترام میذاشتن. چند باری هم به زبونش اومده بود که بگه:
آقا جان، به این خدمتکارا زیاد رو ندین. امکان داره از محبت زیادی شما پررو بشن و کاراشون رو خوب انجام ندن😤 ولی خجالت میکشید و این حرفا رو به ایشون نمیگفت🚫
🔰ادامه
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه2⃣
موقع ظهر کاروان کنار رود کوچکی ایستاد🏞 چه جای زیبایی بود، پر از سبزه و درختای سرسبز🌳 نسیم با خودش بوی گل و چمنای تازه رو میآورد🌿
همه با آب رودخونه وضو گرفتن و پشت سر امام رضا علیهالسلام نماز خوندن📿 بعد از نماز سفره پهن کردن🍽 مرد بلخی با خوشحالی سر سفره کنار امام رضا علیهالسلام نشست😏
ایشون دستور دادن و گفتن:
سفره رو بزرگتر کنین و بگین همه سر سفره بنشینن و با ما غذا بخورن😍
بچهها همون موقع همه خدمتکارای سیاه و سفید و بزرگ و کوچک به ردیف کنار سفره نشستن. مرد بلخی با دیدن اونا خیلی ناراحت شد😒
اون یکی از ثروتمندان شهر بلخ بود و هرگز اجازه نداده بود خدمتکاراش باهاش سر سفره بشینن و غذا بخورن. این بار دیگه طاقت نیاورد😟
رو کرد به حضرت و گفت:
آقا جان❗️ قربونتون بشم آیا بهتر نیست این خدمتکارا سر سفره جداگانهای از ما بشینن؟
امام رضا علیهالسلام به مردنگاهی کردن و با ناراحتی گفتن:
ساکت باش🚫 خدای همه ما یکیست. این خدمتکارها برادران ما هستن👥
مرد بلخی از خجالت سرشو پایین انداخت و به فکر فرو رفت. با خودش گفت:
حق با امام است. باید از این به بعد با مردم مهربونتر باشم و با کوچکتر از خودم با احترام برخورد کنم 😇
ما هم باید حواسمون باشه مثل امام مهربونمون، با دیگران خوشرفتار باشیم و با همه آدمای خوب دوست باشیم🥰
💠پایان
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 اللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَ الْعَظَمَهِ
🤲 وَاَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ
🤲 وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ...
💞عــــید ســـعــیــــد فــــــطــــر، عید بندگی را خـدمـــت تمامی مـومــنیـن عزیز تبریـــک و تهــنیــت عرض می کنیـم✨
#عید_فطر
به طبیبِ جان بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
💞❀•۰●•۰▬▬▬▬▬▬▬
عامل اصلی تأخیر ظهور 4⃣2⃣
چرا صله رحم، خیلی مهم است❓
چون صله رحم، ارتباط گرفتن با کسانی است که مجبوری با آنها ارتباط داشته باشی، نه ارتباط با کسانی که خودت انتخاب کردهای که کار خودت را آسان کنی؛ رشد آنجاست❗️
رشد در ارتباط داشتن با کسانی است که با تو جور درنمیآیند، ولی تو ارتباط میگیری و همکاری میکنی و در این ارتباط باید خیلی چیزها را تحمل کنی تا رشد کنی✅
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#تربیت_اسلامی
#استاد_پناهیان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯