¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨ یه بازی آوردیم مورد علاقه ی مامان ها 😉😂 بازی بچه ها با وسایل آشپزخونه که خیلی مورد استقبال مامان هاست 🤭 وقتی بچه ها میان توی آشپزخونه کمک، نتیجه اش این میشه😅 همه ی سبد ها را برداشتن و برج باهاش ساختن😁😂 گل پسر🧒 چند بار این کار را انجام داد که همش خواهر کوچولو 👧خراب میکرد و کلی هم ذوق میکرد😁 تا اینکه یه برج هم اندازه ی خودش براش ساختیم ولی برج خودشو دیگه خراب نمیکرد و کلی با دقت نگاهش می کرد😄☺️👏👏👏👏 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #آشپزخانه #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨

┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ دلتون برای فندق تنگ نشده بود؟😄 فندق اومده با خلال دندون و گوش پا‌ک کن🧐😁🤪 امروز برا فندق یه دونه خلال دندون آوردم و قوطی گوش پاک کن👌 ته قوطی، چون سوراخ‌های کوچولو داشت، برا رد کردن خلال دندون ازش و تقویت هماهنگی بین چشم و دست گل‌پسر مناسب بود 😍 البته بازی‌مون چند منظوره بود فندق خان با گوش‌پاک‌کن‌ها و قوطیش بازی پر و خالی کردن هم انجام می‌داد 😊 منم با کنار هم گذاشتن گوش پاک کن‌ها براش خونه و کوه و شکل‌های هندسی و... درست می‌کردم اونم خراب‌شون می‌کرد و ذوق داشت 😍😄 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #بازی_سازی #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄

•┈┈┈••✾🍃 ﷽ 🍃✾••┈┈┈• #داستان_کودکانه #رود_پر_آب به نام خدای مهربان خورشید خانم مثل روزهای قبل پشت ابرها قایم شده بود و به آنها اجازه میداد که خودی نشان بدهند. ابرها روی جنگل، روی رودخانه و هر جایی که قدم میگذاشتند می باریدند. آن نزدیکی ها، توی یک جنگل سرسبز حیوانات زیادی زندگی می کردند میمون شیر، ببر، سنجاب، فیل و... آنها روز و روزگار خوب و خوشی داشتند و با یکدیگر خوب و مهربان بودند. در کنار رود، آب بازی می کردند شنا می کردند از آب آن می خوردند، قورباغه با خوشحالی توی آب می پرید، توی رود ماهی های قرمز قشنگی شنا و بازی میکردند. خلاصه همه از آب این رود به یک شکلی استفاده می کردند. یک روز وقتی آقای میمون به کنار رود آمد تا آب بخورد دید ای وای، ای دل غافل، آب رود خیلی کم شده ماهی ها به سختی شنا می کنند. پوست قورباغه که باید همیشه خیس باشد، کمی خشک شده و حالش خوب نیست. خلاصه به فکر فرو رفت و با خودش گفت چرا آب رود کم شده؟ و رفت پیش بقیه ی حیوانات، توی راه برای آقای زرافه و ببر ماجرا را تعریف کرد. گفت، "بریم ببینیم مشکل از کجاست؟ چرا آب رود کم شده؟" حیوان ها یکی یکی آمدند کنارِ‌ آب و همه دیدند که آب آنقدر‌ کم شده که نمی توانند در رود شنا کنند یا آب بازی کنند و مثل گذشته شادی کنند. آقای سنجاب گفت "بهتره بریم جستجو کنیم تا بفهمیم علت اینکه آب کم شده چیه؟" خلاصه چند تا از حیوانات با همدیگر رفتند گشتند و گشتند تا این که دیدند کوهی که نزدیک رودخانه هست، ریزش کرده و یک سنگ بزرگ از اون بالا افتاده سر راه رود و جلوی آب آن را گرفته است. بر گشتند پیش بقیه حیوانات و ماجرا را برای آنها تعریف کردند. حیوانات به فکر فرو رفتند، "گفتند باید چاره ای بیندیشیم یه کاری انجام بدیم". یکی گفت: "باید سنگ رو را جابجا کنیم" دیگری گفت: "چه جوری این سنگ خیلی بزرگه". خلاصه هر کسی یک چیزی گفت. تا اینکه آقای فیل گفت: "این کار خودمه من میتونم با خرطومم سنگو از جلوی آب جابجا کنم" آقای فیل خرطوم بزرگ خودش را دور سنگ انداخت و شروع به کشیدن سنگ کرد. اما انگاری آقای فیل به تنهایی از عهده ی این کار بر نمی آمد. آقای ببر و میمون و زرافه و بقیه هم هر کدام یه گوشه از سنگ رو هل میدادند. البته در یک جهت. کار سختی بود ولی سنگ آرام آرام از جلوی آب کنار گذاشته شد و باز صدای شر شر آب همه را خوشحال کرد و خستگی از تن همه بیرون رفت. آنها متوجه شدند که خیلی از کارها را نمی شود به تنهایی انجام داد و باید همگی دست به دست هم بدهند و اتحاد داشته باشند تا موفق شوند. حیوان ها توی آب پریدند و باز هم مثل گذشته از آب رودخانه لذت میبردند. قصه ی ما به سر رسید. #تولد_تا_هفت_سالگی #داستان_کودکانه #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ •┈┈┈••✾🍃🌺🍃✾••┈┈┈•

❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ 5-اعمال روز هفتم: 1-تراشیدن سر و تصدق 2-تسمیه یا نامیدن کودک 3-ختنه 4-غسل ولادت 5-ولیمه و عقیقه 6-تهنیت گفتن 1)تراشیدن سر و تصدق: از سنن اسلامی، تراشیدن موی سر طفل است که معمولاً در روز هفتم تولد کودک انجام می شود. پیامبر(ص) در روز هفتم تولد امام حسین(ع) سر او را تراشید و به وزن مویش نقره صدقه داد. آنگاه معجونی خوشبو که بخشی از آن زعفران بود به سرش مالید. در برخی از توصیه های اسلامی سفارش شده است که هم وزن آن طلا تصدّق کنند. درباره یکی از علل تراشیدن موی سر امام صادق(ع)، پاکی طفل را از رحم ذکر کرده است. منبع: محمد زاده، راضیه،(1340)، مادر اگر این گونه می بود، تهران: چاپ اول، (1383) #تولد_تا_هفت_سالگی #نوزاد #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀

•┈┈┈••✾🍃 ﷽ 🍃✾••┈┈┈• مامان های هنرمند و خیاط👌😍، از این به بعد نگران نباشند😃 بذارید بچه ها راحت باشند اگر یه وقت همه ی سوزن ها🧷 را ریختند روی زمین🤕😢 ناراحتی نداره🤗 با این کار هم یه بازی ساختیم😁👌 اول همه ی سوزن ها 🧷🧷🧷را ریختیم زیر یه ظرف شیشه ای که پیدا باشه و یه ظرف دیگه هم گذاشتم وسط اون ظرف شیشه ای، بازی اینجوری بود که باید با آهنربا، سوزن ها 🧷را از روی زمین میریخت توی ظرف...👌👌👌 گل پسر👦که خیلی خوشش اومده بود و میگفت مامان چه بازی با حالی😁 وقتی که کودک می ریزه سوزن ها رو، اول اینطوری بهش یاد بدین و کار رو براش جذاب کنید، بعد کار جمع آوری بقیه سوزن های پراکنده رو شروع کنید😍👌👏👏👏👏 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #آهنربا #سوزن #بازی_سازی #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ •┈┈┈••✾🍃🌺🍃✾••┈┈┈•

¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨ اینم کاردستی گل پسر از درخت پائیزی🍂🍁 با هم رفتیم توی باغچه و از درخت چند تا برگ، نیمه سبز و نیمه زرد چیدیم.✅ گل پسر دوست داشت به سلیقه ی خودش چسبشون کنه😘 با خودش آروم می خوند: « پائیزه و پائیزه برگ درخت می ریزه»🍁🍁 بعد گفت: « مامان میوه های این فصل چیه؟! هندونه و خربزه؟» گفتم: «نه! اما انار دونه دونه ی خوشمزه داره، نارنگی داره، زالزالک داره، خرمالو داره...» گفت: «آخ جونمی انار می خوااام😋» انار یکی از میوه های پرطرفدار این فصله و اتفاقا خیلی هم مناسبه این روزهاست. چرا که پائیز سرد و خشک هست و فقط کافیه مدتی در معرضش باشیم تا پوستمون‌‌ خشک بشه😢 بچه ها هم که حساس تر و به قول قدیمی ها برگ گلن😘 انار گرم و تر هست، رطوبت را بالا می بره، بیشتر آب انار را مصرف کنید انار دونه دونه برای خونسازی و رقیق شدن خون و در نتیجه شادی و نشاط جسم و روح بسیار مناسب هست. #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #پاییز #برگ_پاییزی #انار #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨