━━━➖⃟●⃟🚗⃟●⃟━🎾➖⃟●⃟🚙⃟●⃟━━━━
توپ و هدف
هدف میتونه هر چیزی باشه، از اسباببازیهای دیگه گرفته تا بطری آب و...
اما توصیه ما اینه که از توپهای کوچک و سبک استفاده کنین، چون معمولا بچهها هیجانی میشن و ممکنه محکم پرتاپ کنن و بخوره به گلدون یا... و ایجاد خسارت کنه😅
این بازی برای تقویت ماهیچههای دست کودک خیلی مفیده و البته خب نشونهگیریشون هم خوب میشه☺️
شما هم برامون از بازیهای خلاقانه عکس و فیلم بفرستین تا در کانال بذاریم⬇️
@reyhanehih
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادر_خلاق
#بازی_و_تحرک
#میوه_ی_دل_من
╭┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╯
━━━━━━◯◯◯◯━━━━━━
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
پیامبر مهربانیها و کودکان💝
🌹داستان زیبای پیامبر مهربانیها و بچههایی که با ایشان بازی میکردند...✨
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
🌸ـــــــ🍂🌼꧁﷽꧂🌼🍂ــــــ🌸
امام خمینی (ره) و کودکان 6⃣1⃣
امام در برخوردهای خصوصی با افراد، به خصوص کودکان، عواطف خودشان را خیلی روشن و مشخص و در کمال محبت نشان می دادند. وقتی کودکی با والدینش نزد ایشان می آمد، در درجه نخست به او توجه می کردند و محبت خودشان را نشان می دادند که از علائم این ابراز محبت، گرفتن دست بچه ها میان دستانشان و زدن روی دست و یا لمس کردن گونه های آنها بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شمس احمدی (از منسوبین آیت الله پسندیده، برادر امام)
🔰ادامه دارد...
#تربیت_فرزند
#امام_خمینی_و_کودکان
#تولد_تا_هفت_سالگی
#میوه_ی_دل_من
@MiveiyeDel_man
┄┅┅┅┄❅💗❅┄┅┅┅┄
━━━➖⃟●⃟🚗⃟●⃟━🎾➖⃟●⃟🚙⃟●⃟━━━━
بازی توپ و سبد
توپ ها رو از نزدیک سبد بچینید و همینطور بیاید عقبتر. کودک شما باید سعی کنه از همون ابتدا توپها رو داخل سبد بندازه و بیاد عقب.
توپی که داخل سبد نمیشه رو جمع کنین و درپایان اولین دور، مجدد از همون جلو بچینید و بیاید عقب. انقدر تکرار کنین تا بالاخره همش بره داخل سبد😅
باعث تقویت ماهیچههای دستشون میشه و میتونین در پایان، مفهوم فاصله و قدرت رو هم براشون توضیح بدین🤓
البته میتونین به صورت مسابقه هم بین بچهها برگزار کنین☺️
شما هم برامون از بازیهای خلاقانه عکس و فیلم بفرستین تا در کانال بذاریم⬇️
@reyhanehih
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادر_خلاق
#بازی_و_تحرک
#میوه_ی_دل_من
╭┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╯
━━━━━━◯◯◯◯━━━━━━
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
تعطیلات در مزرعه1⃣
در تعطیلات آخر هفته علی کوچولو👦 همراه خواهرش سارا👧 و پدر مادرشون🧔🧕 به دیدن مادربزرگشون رفتن که توی یک مزرعه زندگی میکرد.
مادربزرگ علی یک تیرکمون بهش داد 🏹 تا بره توی مزرعه🌾 و باهاش بازی کنه😍
علی کوچولو خیلی خوشحال شد 😃 و دوید توی مزرعه تا حسابی بازی کنه، اما وسط بازی یکی از تیرهاش اشتباهی خورد به اردک خوشگلی🦆 که مادربزرگش خیلی دوسش داشت😱
اردک بیچاره مرد... 😔
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
تعطیلات در مزرعه2⃣
علی کوچولو که حسابی ترسیده بود😰 اردک رو برداشت و برد یه جایی پشت باغچه قایم کرد🏡
وقتی روشو برگردوند تا بره به ادامه بازیش برس، دید که خواهرش سارا👧 تمام مدت داشته نگاهش میکرده👀 اما هیچی به علی نگفت و رفت😶
فردا ظهر☀️ مادربزرگ از سارا خواست تا توی آماده کردن سفره نهار بهش کمک کنه🍽🍴سارا نگاهی به علی کرد و گفت: مادربزرگ علی به من گفت که از امروز تصمیم گرفته تو کارهای خونه به شما کمک کنه😏 بعد هم زیرلب به علی گفت: جریان اردک رو یادته😎
علی کوچولو هم دوید و تمام بساط ناهار رو با کمک مادربزرگش فراهم کرد😞😒
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
تعطیلات در مزرعه 3⃣
عصر همون روز پدربزرگ👴 به علی و سارا گفت که میخواهد اونها رو به نزدیک دریاچه ببره🏝 تا باهم ماهیگیری کنن🎣 اما مادربزرگ گفت که برای پختن شام روی کمک سارا حساب کرده🍵
سارا 👧 سریع جواب داد که مادربزرگ نگران نباش چون علی قراره بمونه و بهت کمک کنه😏
علی کوچولو 👦 تو همهی کارا به مادربزرگش کمک میکرد و هم کارهای خودش و هم کارای سارا رو انجام میداد تا اینکه واقعا خسته شد😫 و تصمیم گرفت حقیقت رو به مادربزرگش بگه✅
ادامه ⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
تعطیلات در مزرعه 4⃣
اما در کمال تعجب دید که مادربزرگش با لبخندی اونو بغل کرد🤗و گفت: علی عزیزم من اون روز پشت پنجره بودم🏡 و دیدم که چه اتفاقی افتاد☺️
متوجه شدم که تو عمدا اینکار رو نکردی ❌ و به همین خاطر بخشیدمت😇
اما منتظر بودم زودتر از این بیای و حقیقت رو به من بگی😒
نباید اجازه میدادی خواهرت بخاطر یک اشتباه به تو زور بگه و از تو سوء استفاده بکنه😡
باید قوی باشی💪 و همیشه به اشتباهاتت اعتراف کنی✅ و سعی کنی که دیگه تکرارشون نکنی
اما این رو بدون پیش هر کسی و هر جایی به اشتباهاتت اعتراف نکنی❌ چون ممکنه دیگران از اون اعتراف تو به ضرر خودت استفاده کنن👀
علی کوچولو خیلی خوشحال بود😃
چون هم دیگه سارا خواهرش نمیتونست بهش زور بگه😄
و هم فهمیده بود کار درست چیه✅
پایان❇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯