┄┄┅✧🌜•◦❈☀️❈•◦🌛✧┅┄┄
هم کاردستی هم بازی 😍
یک بازی خلاقانه و پرتحرک توی خونه.
در این بازی رد پا و دست رو بکشید و به ترتیبهای مختلف مثل عکس⬆️ بچینین.
بعدشم از کوچولوتون بخواین طبق الگو، مسیر رو طی کنه.
این بازی علاوه بر سرگرمی باعث افزایش دقت، تمرکز و بهبود بخشیدن سرعت هماهنگی حرکات دست و پا میشه.
میتونین برای این بازی زمان در نظر بگیرید و یا به صورت مسابقه بین دو نفر برگزارش کنید🥇🥈
#تولد_تا_هفت_سالگی
#کاردستی_ساده
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
آی قصه قصه قصه
این داستان: دختر کوچولو👧
#میوه_ی_دل_من
#نقاشی
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘
صفحه1⃣
یک روز یه دختربچهای👧 به جنگل رفت. اون رفت و رفت تا به یک فیل🐘 رسید.
فیل ازش پرسید: تو کی هستی❓
دختر جواب داد: من یک دخترم👧
فیل گفت: تو یک دختری؟ اما به نظر من خیلی خیلی کوچیکی❗️
دختر گفت: باشه. پس من دختر کوچیکی هستم.
بعد، از فیل خداحافظی کرد و رفت✋
همینطور که توی جنگل🌳 به مسیرش ادامه میداد، به موشی🐭 رسید و بهش سلام کرد.
موش ازش پرسید: تو کی هستی❓
دختر گفت: من دختر کوچیکی هستم.
موش گفت: نه، تو که خیلی بزرگی❗️
دختر گفت: باشه. پس من دختر کوچیک بزرگی هستم☺️
بعد از موش خداحافظی کرد و رفت✋
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘
صفحه 2⃣
رفت و رفت تا اینکه به زرافه🦒 رسید و بهش سلام کرد.
زرافه ازش پرسید: تو کی هستی❓
گفت: من دختر کوچیک بزرگی هستم.
زرافه سرش را پایین آورد. نگاهی بهش کرد و گفت: اما تو خیلی کوتاهی❗️
دختر گفت: باشه من دختر کوچیک بزرگ کوتاهی هستم🙂
بعد از زرافه خداحافظی کرد و رفت✋
توی راه یک جوجه تیغی🦔 رو دید. جوجه تیغی کوچولو و گرد و پر از تیغ بود. بهش سلام کرد.
جوجه تیغی ازش پرسید: تو کی هستی❓
دخترک جواب داد: من دختر کوچیک بزرگ کوتاهی هستم.
جوجه تیغی گفت: نه، تو خیلی هم بلندی❗️
دخترک گفت: باشه، من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلندی هستم🤨
بعد از جوجه تیغی خداحافظی کرد و رفت✋
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘
صفحه3⃣
رفت و رفت تا به مار🐍 رسید و بهش سلام کرد. مار پرسید: تو کی هستی❓
دخترک جواب داد: من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلندی هستم.
مار گفت: اما تو خیلی چاقی❗️
دخترک گفت: باشه، من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلند چاقی هستم🙁
بعد از مار خداحافظی کرد و رفت✋ و رفت.
رسید به آقاخرسه و بهش سلام کرد.
خرس پرسید: تو کی هستی❓
دخترک جواب داد: من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلند چاقی هستم.
خرس گفت: نه، تو خیلی هم لاغری❗️
دختربچه که حسابی گیج شده بود گفت: باشه، من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلند چاق لاغری هستم🤯
بعد از خرس خداحافظی کرد و رفت✋
به پرندهای🦅 رسید و بهش سلام کرد.
پرنده پرسید: تو کی هستی❓
دخترک جواب داد: من دختر کوچیک بزرگ بلند چاق لاغری هستم.
پرنده گفت: اما من فکر میکنم تو خیلی تنبلی❌تا تو از زیر شش تا درخت گذشتی من یه دور، دور جنگل پرواز کردم❗️
دخترک که دیگه خسته شده بود شونهای بالا انداخت و گفت: باشه، من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلند چاق لاغر تنبلی هستم😩
بعد از پرنده خداحافظی کرد و رفت✋
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘
صفحه4⃣
دخترک خسته و ناراحت رفت تا به لاکپشتی پیر🐢 رسید و بهش سلام کرد.
لاک پشت خیلی آروم راه میرفت. ولی بازم خسته شده بود😓
نفس عمیقی کشید و پرسید: تو کی هستی❓ دخترک گفت: من دختر کوچیک بزرگ کوتاه بلند چاق لاغر تنبلی هستم. حتما تو هم میخوای بگی تو خیلی زرنگی❗️
لاک پشت گفت: نه، کی گفت که من میخوام بگم که تو خیلی زرنگی⁉️
دخترک گفت: تو نمیخوای بگی که من خیلی زرنگم؟ باشه. ولی به من بگو که چرا حیونای جنگل🌳 این همه چیزهای جورواجور به من گفتن😒
فیل🐘 گفت که من کوچیکم. موش🐭 گفت که بزرگم. زرافه🦒 میگه که کوتاهم. جوجه تیغی🦔 میگه بلندم. مار🐍 گفت چاقم. خرس🐻 میگه لاغرم. پرنده🦅 هم که گفت من تنبلم😞
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘
صفحه5⃣
لاک پشت گفت: اونا همه چیز رو با خودشون اندازه میگیرن❌
مثلا ببین، همه این حیونا به من میگن که تو خیلی تنبلی، تو خیلی آروم راه میری. ولی من صد سالمه. پدربزرگم هفتصد و هفتاد سالشه. وقتی که من با اون بیرون میرم، بهم میگه: بچه، چرا این قدر تند راه میری؟ تو خیلی زرنگی!
بله، اونا همه چیز رو با خودشون اندازه میگیرن. ولی من فهمیدم که خودم بهترین حیوان دنیا نیستم و دیگه هیچ حیوانی جز خودم رو با گذشتهام اندازه نمیگیرم.
دخترک فهمید که اصلا مقایسه کردن کار درستی نیس و بدون اینکه ناراحت باشه، خوش و خندان از جنگل بیرون رفت😀
او تازه فهمید که فقط خودشه.یه دختر کوچولوی قشنگ😊
او میخواست به پدر و مادرش بگه: من خودم هستم و قرار نیست خودم را با کسی مقایسه کنم🤗
ببینم کوچولوهای قشنگ، تاحالا آدما رو با هم مقایسه کردین؟ 😉
پایان❇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄
فرهنگ مقاومت را به کودکان بیاموزیم2⃣1⃣
راههای آموزش فرهنگ مقاومت به کودکان
۱۰. کودکی عاشورایی تربیت کنید. عاشورا یکی از صحنههای بسیار مستعد برای ترویج فرهنگ مقاومت است و پر است از داستانهایی که به درد هر سن و سالی میخورد. هر مفهومی که لازمتان باشد را دارد؛ از ایثار و گذشت تا دشمنشناسی و ظلمستیزی و…
در تمام مسیر آموزش چند نکته را فراموش نکنید⬇️
- از تکرارهای بیهوده پرهیز کنید. تکراری و طولانی بودن هر امری کودک را خسته و دلزده میکند.
- از هنر کمک بگیرید. فیلم، ادبیات، نقاشی و… میتوانند غیرمستقیم و با زبانی لطیف با کودکان صحبت کنند.
- داستان و شعر را جدی بگیرید. بچهها با هر چیزی که در قالب داستان و شعر عنوان شود، ارتباط بهتری میگیرند.
- بازی و شادی و هیجان، جزء لاینفک زندگی کودکان است. هر آنچه با اینها پیوند بخورد تأثیر بهتری خواهد گذاشت.
- تشویق کردن او را ولو با یک بوسه، بهخاطر بسپارید. رفتارهایی که به ازخودگذشتگی، ایثار، بخشش و… ربط دارد را حتما تشویق کنید.
پایان❇️
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#تربیت_فرزند
#فرهنگ_مقاومت
╭┅🍂—🍂🌼🍂—🍂┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅🍂—🍂🌼🍂—🍂┅╯